English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (21 milliseconds)
English Persian
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
Search result with all words
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
Other Matches
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
farmgate type operations رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
code panel رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
airhead operations عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
counterflak اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
air policing عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
counter air عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
counter air operations عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
line chief افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
air interdiction عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air pilots خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
aired هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air-sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
army operations center مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
air operations عملیات هوایی
task force نیروی اجرای عملیات
task forces نیروی اجرای عملیات
air carrier شرکت ترابری هوایی
air force نیروی هوایی
air forces نیروی هوایی
air offensive عملیات افندی هوایی
tactical air operation عملیات تاکتیکی هوایی
air transport operation عملیات ترابری هوایی
air area operations عملیات منطقه هوایی
airmobile operations عملیات متحرک هوایی
theater army نیروی زمینی صحنه عملیات
army in the field نیروی زمینی درصحنه عملیات
airmen سرباز نیروی هوایی
air force base پایگاه نیروی هوایی
air command فرماندهی نیروی هوایی
airman سرباز نیروی هوایی
fly boy عضو نیروی هوایی
air police دژبان نیروی هوایی
tactical air force نیروی هوایی تاکتیکی
aerial port squadron گردان عملیات بارانداز هوایی
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
service element عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
army personnel center مرکز عملیات پرسنلی نیروی زمینی
army personnel system سیستم عملیات پرسنلی نیروی زمینی
flight surgeon افسر پزشک نیروی هوایی
airman پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen پرسنل نیروی هوایی هوانورد
RAF مخفف نیروی هوایی پادشاهی
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
air ground system سیستم عملیات مشترک زمینی و هوایی
air inst alations تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
air ground section قسمت عملیات مشترک زمینی و هوایی
air facility تاسیسات مخصوص هدایت عملیات هوایی
aerospace فضای هوایی بالای منطقه عملیات
U.S.A.F مخفف نیروی هوایی ایالات متحده
break off فرمان قطع تک در عملیات پشتیبانی نزدیک هوایی
air defense artillery controller مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
chief army censor افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
airman basic سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
intruder operation تک هوایی و عملیات تخریب هواپیماهای دشمن در روی پایگاه
few تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewer تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
reflex force نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
air frieghting بار غیر تاکتیکی هوایی عملیات مشترک زمینی وهوایی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
participating شرکت کننده
participant شرکت کننده
participants شرکت کننده
entry شرکت کننده
contributor شرکت کننده
contributors شرکت کننده
participative شرکت کننده
naps بهترین شرکت کننده
supplier شرکت تولید کننده
napped بهترین شرکت کننده
marathoner شرکت کننده ماراتون
nap بهترین شرکت کننده
napping بهترین شرکت کننده
symposiast شرکت کننده درسمپوزیم
participant observer مشاهده گر شرکت کننده
suppliers شرکت تولید کننده
supply company شرکت تامین کننده
sagging تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
blocking force نیروی سد کننده
walkers شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
crusaders شرکت کننده درجنگهای صلیبی
tenderer شرکت کننده در مزایده یامناقصه
crusader شرکت کننده درجنگهای صلیبی
olympian شرکت کننده بازیهای المپیک
sortie reference تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز
tenderer شرکت کننده در مناقصه یامزایده
merrymaker شرکت کننده درجشن وسرور
bidders شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidder شرکت کننده در مناقصه یامزایده
walker شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی
magnetizing force نیروی مغناطیسی کننده
holding force نیروی تثبیت کننده
threat force نیروی تهدید کننده
counterpoise نیروی متعادل کننده
equalizing force نیروی برابر کننده
army of occupation نیروی اشغال کننده
moving power نیروی جابجا کننده
service element عنصرشرکت کننده در عملیات عنصرخدماتی
air intercept رهگیری کننده هوایی
aircontroller کنترل کننده هوایی
producer شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
fleets گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
fleet گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه
producers شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده
semi-finalist شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
sortie number تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
hurdler شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع
semi-finalists شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
pentathlete شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی
deathlete شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی
reinforcing نیروی تقویتی تقویت کننده
p force نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
righting moment نیروی راست کننده ناو
area coordination group گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
control ship ناو کنترل کننده عملیات دریایی
way point ایستگاههای هوایی ایستگاههای اصلی عملیات هوانوردی
nuisance raid تک هوایی ایذایی تک مضطرب کننده
pacer شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
range markers علامت تعیین کننده مسیر عملیات اب خاکی در شب
barrier combat air patrol گشتی هوایی سد کننده راه دشمن
campers شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veteran سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
camper شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند
veterans سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته
harassing عملیان ایذایی عملیات ایذایی هوایی
air transport allocations board هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
air raid reporting control ship گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
forty niner شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا
off roader شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار
tactical air نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
freddie اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
entrymate اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی
marker circle دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
pcm شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
underwriter صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
underwriters صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
unit emplaning در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
flags ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
flag ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است
parameters کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
carries سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carried سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
parameter کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
carry سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
third party lease توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
commitment board هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
airlift service سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
shot putters شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
shot putter شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران
letterheads مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
buffered computer کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
anticrop operations عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
limited company شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
telling مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holiday تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
antiair warfare جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounces در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com