English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
profile line نیمرخ زمین
Search result with all words
nap نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napping نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
Other Matches
reshaping تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ
silhouette نیمرخ
silhouettes نیمرخ
profiling نیمرخ
profile نیمرخ
half face نیمرخ
half faced نیمرخ
silhouetted نیمرخ
profiled نیمرخ
profiles نیمرخ
viewed نیمرخ
view نیمرخ
views نیمرخ
viewing نیمرخ
sideview نیمرخ
side view نیمرخ
side veiw نیمرخ
section نیمرخ
sections نیمرخ
longitudinal section نیمرخ طولی
profiled نیمرخ خصوصیات
shaped iron فولاد نیمرخ
strict profile نیمرخ کامل
set up profiles نیمرخ دادن
profiled عکس نیمرخ
outboard profile نیمرخ خارجی
profile نیمرخ خصوصیات
section of dike نیمرخ راه
shape of cross section نیمرخ عرضی
river profile نیمرخ رودخانه
formed hole سوراخ نیمرخ
cross section نیمرخ عرضی
profiling عکس نیمرخ
test profile نیمرخ ازمون
profile analysis تحلیل نیمرخ
profile عکس نیمرخ
profile chart نمودار نیمرخ
profile of the road نیمرخ جاده
physical profile نیمرخ بدنی
profiles عکس نیمرخ
target array نیمرخ هدف
profiles نیمرخ خصوصیات
profiling نیمرخ خصوصیات
gravity dam of triangular section سد وزنی با نیمرخ مثلثی
profiling نیمرخ برش عمودی
profiled نیمرخ برش عمودی
profiles نیمرخ برش عمودی
section of valley نیمرخ عرضی دره
rolled profile نیمرخ نورد خورده
valley cross section نیمرخ عرضی دره
wide flange نیمرخ بال پهن
summit قله در نیمرخ طولی
summits قله در نیمرخ طولی
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
downstream profile at crown نیمرخ پایاب در کلید
strict profile view نمای نیمرخ کامل
profile نیمرخ برش عمودی
crown ستیغ نیمرخ مهره طاق
crowns ستیغ نیمرخ مهره طاق
downstream profile at crown نیمرخ کلید در پایین دست
cross section نیمرخ پهنا مقطع موثر
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
trajectory قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
trajectories قسمت اول نیمرخ طولی تنداب
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
variable camber flap فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
buttock lines نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone موشک زمین به زمین رداستون
pershing موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
silhouettes نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouette نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
topography نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
silhouette نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
silhouettes نیمرخ هر چیزی برنگ سیاه یا برنگ یکدست
hydrographer نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile موشک زمین به زمین
ground resolution قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
drawings روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
drawing روشی است که در ان فلز گرم از سوراخهایی به شکل مخصوص کشیده میشود تا شکل نیمرخ مطلوب بدست اید . پروفیلهای مختلف را از این طریق بدست می اورند
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
soil زمین
soiling زمین
soils زمین
cinder track زمین دو
cinder tracks زمین دو
acres زمین
ground [British] [floor] کف زمین
norland زمین
floor کف زمین
earths زمین
grazes زمین
geodetically زمین
graze زمین
floors کف زمین
acre زمین
land n زمین
floored کف زمین
grass roots کف زمین
floor کف زمین
land زمین
terrain زمین
this earthly round زمین
earthing زمین
lackland بی زمین
grazed زمین
ground line خط زمین
ground : زمین
extra terrestrial زمین
ground زمین
domains زمین
fielded زمین
domain زمین
ground کف زمین
ground surface کف زمین
rooter زمین کن
real estate زمین
fields زمین
tellus زمین
globe زمین
field زمین
aerospace جو زمین
globes زمین
earth زمین
floors محدوده زمین
routes به زمین نشاندن
route به زمین نشاندن
earthing strap تسمه زمین
earthmoving حرکت زمین
floored محدوده زمین
flat ground زمین تخت
science of geology زمین شناسی
savanna زمین هموار
saturated ground زمین سیراب
pervious ground تراوا زمین
permeable ground زمین تراوا
permeable ground تراوا زمین
paralysis زمین گیری
earthling اهل زمین
scrub land زمین بایر
physical characteristics خصوصیات زمین
floor محدوده زمین
territory زمین ملک
open country زمین باز
parterre در طول زمین
earth's axis محور زمین
occident مغرب زمین
end زمین حریف
ended زمین حریف
ends زمین حریف
feature line خط عوارض زمین
oblique compartment زمین مورب
geology زمین شناسی
upland زمین کوهستانی
field of play زمین بازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com