English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
English Persian
casus fofderis هدف انعقاد پیمان
Search result with all words
casus fofderis سبب انعقاد پیمان
Other Matches
anticoagulant مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
concordat پیمان دولت با جماعت مذهبی پیمان رسمی میان دو فرقه مذهبی
coalescence انعقاد
coagulation انعقاد
gelation انعقاد
conclusions انعقاد
conclusion انعقاد
ligation انعقاد
ratification انعقاد
coagulability قابلیت انعقاد
conclusion of a treaty انعقاد معاهده
sessions دوره انعقاد اجلاس
session دوره انعقاد اجلاس
conception رای انعقاد نطفه
conceptions رای انعقاد نطفه
coagulability دلمه شدنی انعقاد پذیری
thromboplastic تسریع کننده انعقاد خون
hemagglutinate باعث انعقاد خون شدن
drive a hard bargain <idiom> انعقاد معامله بودن هیچ سودی
contract پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
pact پیمان
pacts پیمان
allying هم پیمان
ally هم پیمان
agreement پیمان
oaths پیمان
federated هم پیمان
federates هم پیمان
federating هم پیمان
leagues پیمان
confederate هم پیمان
confederates هم پیمان
act پیمان
acted پیمان
league پیمان
oath پیمان
federate هم پیمان
agreements پیمان
lague پیمان
obstriction پیمان
troth پیمان
in league هم پیمان
deed of covenant پیمان
convenant پیمان
treaties پیمان
treaty پیمان
allegiant هم پیمان
compaction پیمان
compacted پیمان
vows پیمان
covenants پیمان
covenant پیمان
promise پیمان
promises پیمان
vowing پیمان
hand پیمان
compacting پیمان
compact پیمان
compacts پیمان
contract پیمان
handing پیمان
vow پیمان
vowed پیمان
testaments پیمان
avows پیمان
avowing پیمان
testament پیمان
avow پیمان
allied هم پیمان
compacted پیمان معاهده
covenants پیمان بستن
accorded مصالحه پیمان
to give ones faith پیمان دادن
contract : پیمان بستن
contract کنترات پیمان .
violaor پیمان شکن
allied کشورهای هم پیمان
tripartite pact پیمان سه جانبه
warsaw treaty پیمان ورشو
to pawn one's word پیمان بستن
compact پیمان معاهده
warlock پیمان شکن
written contract پیمان نامه
accords مصالحه پیمان
accord مصالحه پیمان
locarno treaty پیمان لوکارنو
offensive alliance پیمان تهاجمی
peace pact پیمان صلح
perfidiousness پیمان شکنی
covenant پیمان بستن
handfast پیمان عروسی
perfidy پیمان شکنی
purchase notice agreements پیمان خرید
reneger پیمان شکن
dunkrik treaty پیمان دونکرک
renewal of the convention تجدید پیمان
nonaligned ناهم پیمان
compacting پیمان معاهده
perfidious پیمان شکن
contractors پیمان کار
perjured پیمان شکن
treason پیمان شکنی
violation پیمان شکنی
faith دین پیمان
conspire هم پیمان شدن
conspired هم پیمان شدن
compacts پیمان معاهده
conspires هم پیمان شدن
affiance پیمان ازدواج
abjurer or abjuror پیمان شکن
concord یکجوری پیمان
conspiring هم پیمان شدن
faiths دین پیمان
contractor پیمان کار
abjuration پیمان شکنی
conventions پیمان نامه انجمن
capitulated پیمان تسلیم بستن
capitulate پیمان تسلیم بستن
promise of marriage قول یا پیمان عروسی
perjurious ناشی از پیمان شکنی
capitulates پیمان تسلیم بستن
quadruple pact پیمان چهار جانبه
capitulating پیمان تسلیم بستن
to fly away from an agreement پیمان شکنی کردن
Bilateral contract. پیمان ( قرارداد ) دو جانبه
to forswear oneself پیمان شکنی کردن
to keep to one's word درست پیمان بودن
to pledge one's word قول یا پیمان دادن
to stand in with any one با کسی هم پیمان بودن
perfidiously ازروی پیمان شکنی
confederacy ایالات هم پیمان هم پیمانی
alliances پیمان بین دول
treaties قرارداد پیمان نظامی
convention پیمان نامه انجمن
treaty قرارداد پیمان نظامی
contractor plant کارخانه پیمان کار
contracting officer افسر متصدی پیمان
forswore پیمان شکنی کرد
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
allied headquarters قرارگاه کشورهای هم پیمان
breach of promise شکستن پیمان ازدواج
brian kellogg پیمان بریان کلوگ
cento سازمان پیمان مرکزی
confederacies ایالات هم پیمان هم پیمانی
forswear پیمان شکنی یانقض
adhesion الحاق دولتی به یک پیمان
alliance پیمان بین دول
pact معاهده پیمان بستن
pacific security pact پیمان امنیت پاسفیک
nato forces نیروهای پیمان ناتو
locarno treaty پیمان منعقدبین المان
pacts معاهده پیمان بستن
pact of non aggression پیمان عدم تجاوز
forswears پیمان شکنی یانقض
forswearing پیمان شکنی یانقض
to vow عهد کردن [پیمان دادن]
value cost contract پیمان بستن با قیمتهای پایه
accorded پیمان غیررسمی بین المللی
in treaty مشغول مذاکره و عقد پیمان
accords پیمان غیررسمی بین المللی
accord پیمان غیررسمی بین المللی
leagues هم پیمان شدن گروه ورزشی
treaty قرار داد پیمان نامه
treaties قرار داد پیمان نامه
they are sworn frends با هم پیمان دوستی بسته اند
promise قول دادن پیمان بستن
to enter into an agreement پیمان یا قراردادی منعقد کردن
to forfeit ones word پیمان پکستن بدقول درامدن
to strike hands دست پیمان بهم دادن
to plight oneself to a person پیمان نامزدی با کسی بستن
stipulating پیمان بستن تصریح کردن
stipulates پیمان بستن تصریح کردن
stipulate پیمان بستن تصریح کردن
league هم پیمان شدن گروه ورزشی
promises قول دادن پیمان بستن
north atlantic treaty organization (nato سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
hagiographa بخش سوم کتاب پیمان کهن
abjuratory پیمان شکنی مبنی بر نقض عهد
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
to perform one's oromise پیمان یاوعده خودرا انجام دادن
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
covenantor اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
handfast دست نامزدی پیمان عروسی بستن با حلقه
NATO مخفف ناتو سازمان پیمان اتلانتیک شمالی
eastern european mutual assisstance trea پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
north atlantic treaty organization (nato پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
purchase request درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
to perjure oneself پیمان شکنی کردن نقض عهد کردن
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
statute of fraud قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
marriage ازدواج پیمان ازدواج
marriages ازدواج پیمان ازدواج
warsaw treaty پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com