English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
equation of exchange همچنین نگاه کنید به "رابطه فیشر "معادله مبادلات بیان رابطه بین حجم پول در گردش سرعت گردش پول
Other Matches
look at me بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
vide infara را نگاه کنید
leontief table نگاه کنید به :
i say نگاه کنید
supra ببالا نگاه کنید
Look at the watch. نگاه کنید به ساعت [مچی] ببینید ساعت چند است.
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
add اضافه کنید زیاد کنید
adds اضافه کنید زیاد کنید
adding اضافه کنید زیاد کنید
gloating نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloats نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloat نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloated نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
alike <adv.> به همچنین
all the same <adv.> به همچنین
ditto <adv.> به همچنین
in like manner <adv.> به همچنین
like wise همچنین
also همچنین
likewise <adv.> به همچنین
eke همچنین
alike <adv.> همچنین
not to say ... <idiom> و همچنین ...
not to mention ... <idiom> و همچنین ...
likewise <adv.> همچنین
as well as همچنین
in like manner <adv.> همچنین
ditto <adv.> همچنین
all the same <adv.> همچنین
too همچنین
to boot <idiom> همچنین ،به علاوه
It is pretty(fairly)second rate. همچنین چیز مهمی نیست
It isn't anything like her. او [زن] اصلا همچنین رفتاری ندارد.
pneusis دم زنی [تنفس] [همچنین پزشکی]
to approach one another به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
There is no such number. همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
to play with fire با آتش بازی کردن [همچنین اصطلاح مجازی]
to kindle با آتش بازی کردن [همچنین اصطلاح مجازی]
She is also a valued colleague. او [زن] همچنین یک همکار ارزشمندی است. [اصطلاح رسمی و در نوشتنی]
wheel [همچنین علامتی در فرش چین به مفهوم چرخه زندگی]
glance نگاه نگاه مختصر
glances نگاه نگاه مختصر
glanced نگاه نگاه مختصر
Smoking makes you ill and it is also expensive. سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
hi فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
over stretched wrap نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
to pair somebody off [up] with somebody کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
say no more بس کنید
ease off شل کنید
cautioning توجه کنید
caution توجه کنید
make a hurry عجله کنید
accelerando کم کم تند کنید
repeats تکرار کنید
repeat تکرار کنید
attention to orders توجه کنید
move out حرکت کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
keep at it مداومت کنید
wait a second تامل کنید
recive مصرف کنید
deleted حذف کنید
cautions توجه کنید
delete حذف کنید
deletes حذف کنید
deleting حذف کنید
dele پاک کنید
oyez گوش کنید
oyez توجه کنید
supposes فرض کنید
suppose فرض کنید
hurry up عجله کنید
have patience with me با من حوصله کنید
hold hard صبر کنید
give it a wipe انراخشک کنید
push the door to در راپیش کنید
cautioned توجه کنید
supposing فرض کنید
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
stack arms تفنگها راچاتمه کنید
shift colors پرچم را تعویض کنید
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
When will you depart? کی شما حرکت می کنید؟
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
sus.per coll حلق اویزش کنید
wait a second اندکی صبر کنید
wait a second یک خرده صبر کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
off with his head سرش را از تن جدا کنید
try and came کوشش کنید که بیائید
chain مراجعه کنید به CATENA
observe silence سکوت را رعایت کنید
chains مراجعه کنید به CATENA
wait a little کمی صبر کنید
record as target اماج را ثبت کنید
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
wait a minute اندکی صبر کنید
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
out with him اورا بیرون کنید
NB خوب دقت کنید
Turn the water tap on . شیر آب را باز کنید
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
trail هدف را تعقیب کنید
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
opens مروحه را باز کنید
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
Cash is in short supply these days . از حقوق ماهانه ام کم کنید
mayday خطر کمک کنید
maydays خطر کمک کنید
cease engagement درگیری را قطع کنید
infile به ستون دو حرکت کنید
Refer (turn over) to page 110. به صفحه 110مراجعه کنید
continue your studies تحصیلات خودرادنبال کنید
check firing عناصرتیر را بررسی کنید
avast ایست توقف کنید
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
opened مروحه را باز کنید
trailing هدف را تعقیب کنید
open مروحه را باز کنید
Do you agree that … آیا تصدیق می کنید که …
trails هدف را تعقیب کنید
drop track تعقیب را قطع کنید
do good to others بدیگران نیکی کنید
trailed هدف را تعقیب کنید
Act according to the previous procedure. بترتیب گذشته عمل کنید
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
Enter it in the books . آنرا دردفاتر وارد کنید
plead for the widow در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
repeat range با همین مسافت تیراندازی کنید
Offer him some chocolates. به ایشان شکلات تعارف کنید
Do you feel hungry? شما احساس گرسنگی می کنید؟
Please consider my suggestion. لطفا" به پیشنهاد من توجه کنید
Line up the children in order of height. بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
Can you find your way out? راهتان را به خارج می توانیدپیدا کنید ؟
He helped me for my fathers sake. بخاطر پدرم به من کمک کنید
Please heat up my food. لطفا" غذایم را داغ کنید
Wont you have sweets (candies) شیرینی میل نمی کنید ؟
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
KEEP RIGHT از سمت راست حرکت کنید.
Please check the oil. لطفا روغن را کنترل کنید.
Please check the battery. لطفا باطری را کنترل کنید.
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Please call the police. لطفا پلیس را خبر کنید.
Call an ambulance quickly. فورا یک آمبولانس خبر کنید.
Call a doctor quickly. فورا پزشک خبر کنید.
Please get it off ! [Please clean it up !] لطفا این را پاک کنید !
Please sign here. لطفا اینجا را امضا کنید.
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
o bey your parents والدین خودرا اطاعت کنید
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
clear and hold منطقه را پاک و حفظ کنید
up with it! بلندش کنید بگذاریدش بالا
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
associated document وقتی فایل را انتخاب می کنید
Erase ( clean ) the blackboard. تخته سیاه راپاک کنید
large spread فاصله گلوله ها راکم کنید
identifies مشاهده کردن شناسایی کنید
dropped قطره سقوط کردن کم کنید
dropping قطره سقوط کردن کم کنید
drops قطره سقوط کردن کم کنید
identified مشاهده کردن شناسایی کنید
identify مشاهده کردن شناسایی کنید
identifying مشاهده کردن شناسایی کنید
Which bank do you bank with? با کدام بانک کار می کنید؟
Please don't wake me until 9 o'clock! لطفا من را ساعت ۹ بیدار کنید!
drop قطره سقوط کردن کم کنید
adjusting میزان کردن تنظیم کنید
adjusts میزان کردن تنظیم کنید
Every day that you go unheeded, you need to count on that day هر روز که بیفتید، باید در آن روز حساب کنید
strangle یاد شده را خاموش کنید
Move along, please! [in a crowd] لطفا بجلو حرکت کنید! [در جمعیتی]
Cut a little more off the top. یک کمی بیشتر بالا را کوتاه کنید.
Please partake of this meal . لطفا" از این غذا صرف کنید
Help me, my neighbours , so that i may be able to do my housekeeping. <proverb> همسا یه ها یارى کنید تا من شوهردارى کنم.
trail هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
Cut a little more off the back. یک کمی بیشتر عقب را کوتاه کنید.
Can you recommend a guest house? آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Can you repair my car? آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Follow signs for York. به تابلوهای شهر یورک توجه کنید.
Follow signs for York. به علائم شهر یورک توجه کنید.
Please check the spear tyre, too. لطفا تایر زاپاس را هم کنترل کنید.
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
Please open this bag. لطفا این کیف را باز کنید.
Can you recommend a hotel? آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
you are welcome to my book بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
where do you live کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
You ought to coordinate(harmonize) your plans (programs). باید برنامه هایتان را هم آهنگ کنید
Handle the boxes with care. جعبه ها رابا احتیاط جابجا کنید
trailed هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trailing هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
trails هدف رادر سمت ... تعقیب کنید
to leave him to him self او را بحال خود واگذارید اورارها کنید
pray consider my case خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
see that he does it مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com