Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
terpene
هیدروکربن هایی موجود در اسانس بفرمول 61H 01C
Other Matches
naphthalene
هیدروکربن بفرمول 8H 01C
limonene
هیدروکربن شیرینی بفرمول 61H 01C
methyl
ریشه یک فرفیتی هیدروکربن بفرمول 3CH
methylene
ریشه دو فرفیتی هیدروکربن بفرمول =2CH متیلین
Intel
شرکتی که اولین ریزپردازنده موجود را ساخت . و نیز پردازنده هایی ساختند که در IBMPC و کامپیوترهای سازگار استفاده میشود
essence
اسانس
polymorph
عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
lisps
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
hydrocarbon
هیدروکربن
hydrocarbons
هیدروکربن
current ratio
نسبت دارایی موجود به بدهی موجود
alicyclic hydrocarbon
هیدروکربن الیسیکلیک
aliphatic hydrocarbon
هیدروکربن الیفاتیک
hydrocarbons
ترکیبات هیدروکربن
normal hydrocarbon
هیدروکربن نرمال
hydrocarbon
ترکیبات هیدروکربن
saturated hydrocarbon
هیدروکربن سیر شده
implied malice
سوء نیتی است که به موجب نشانههای موجود در قانون درصورت سرزدن اعمال خاص از فرد و یا به وجود امدن شرایط خاص در موضوع موجود فرض میشود
carburizing
گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
formaldehyde
بفرمول HCHO
urea
اوره بفرمول 2
kaolinite
سنگ معدنی بفرمول 4
histamine
ترکیبی بفرمول 3N9H5C
furfuraldehyde
فورفورال بفرمول CHO O 3H 4C
benzidine
بنیانی بفرمول 2N21H21C
levulose
قندی بفرمول 6O 21H6C
minium
گل اخری بفرمول 4O3Pb
sulfur dioxide
گازسنگینی بفرمول 2SO
acetone
استون بفرمول 3COCH3CH
cholesterol
ماده بفرمول OH 54H72C
bisulfate
بی سولفیت بفرمول 4KHSO
adenosine
نوکلئوزیدی بفرمول 4O5N31H01C
hemiterpene
ترکیبی بفرمول 8H5C
stannite
سنگ معدن بفرمول FESNS2CU
sulfuric acid
جوهر گوگرد بفرمول 4SO 2H
chloric acid
اسیداکسیدکننده بی ثباتی بفرمول 3 HCLO
rhamnose
قند متبلوری بفرمول 5O 21H 6C
absinthol
ماده کافوری افسنتین بفرمول
acetyl
ریشهء یک فرفیتی بفرمول CO3CH
malic acid
اسید مالیک بفرمول 5O6H 4C
methanol
الکل متیلیک بفرمول OH 3CH
magnetite
کلوخه طبیعی اهن بفرمول
lunar caustic
نیترات نقره بفرمول 3NO Ag
kyanite
سیلیکات الومینیوم بفرمول 5SIO2AL
arsenic
اکسید ارسنیک بفرمول 3O2As
lactic acid
اسید لاتیک بفرمول 3O6H 3C
nitroglycerin
ترکیب روغنی سنگین بفرمول 3
acetylcholine
مادهای بفرمول 3NO71H7C از جود و سر
adenine
نوعی بازپورین بفرمول 5N5H5C
hematein
ترکیب قرمز متبلوری بفرمول 6O21H61C
fulminic acid
اسید فولمی نیک بفرمول CNOH
heptose
انواع قندهای ایزومریک بفرمول 7O41H7C
magnesite
کاربنات منیزیوم طبیعی بفرمول 3gCo
kaoline
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
samaria
پودر زرد کمرنگی بفرمول 3O 2sm
phosgene
گاز بیرنگ سمی بفرمول 2COCl
acetylene
هیدروکربور اشباع نشدهای بفرمول 2H2C
lutein
ماده زرد رنگی بفرمول 2O65H 04C
silicone
ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
amylose
موادی که از تجزیهء نشاسته بدست میایند بفرمول X
gahnite
ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
methylamine
گاز منفجر شونده بفرمول 2NH 3CH
streptomycin
انتی بیوتیکی بفرمول 21o 7N93H 12C
hematin
ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
kaolin
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
lactose
قند شیر بفرمول 11O22H 21C که مصرف طبی دارد
amphetamines
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
amphetamine
مادهای بفرمول N31H9C که بصورت بخور یا محلول بعنوان مسکن استعمال میشود
benzene
هیدروکربور معطر وبی رنگی بفرمول 6H6C که ازتقطیر قطران بدست میامد بنزین
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
inesse
موجود
stock
موجود
entities
موجود
existing
موجود
bound
موجود
entity
موجود
life
موجود
available
موجود
lives
موجود
on hand
موجود
disposal
موجود
in store
موجود
stocked
موجود
handiest
موجود
going
موجود
extant
موجود
to the fore
موجود
existent
موجود
handier
موجود
handy
موجود
status quo
وضع موجود
present
موجود اماده
gremlins
موجود وهمی
ready money
پول موجود
spot goods
کالاهای موجود
presented
موجود اماده
gremlin
موجود وهمی
presenting
موجود اماده
presents
موجود اماده
records available
اطلاعات موجود
availability
موجود بودن
inexistent
غیر موجود
thing
لباس موجود
wight
موجود زنده
fleet in being
ناوگان موجود
existing circumstances
شرایط موجود
effective strength
استعدادرزمی موجود
to be there
موجود بودن
biotype
موجود همزیست
frame
کنترل هایی
available balance
مانده موجود
real
واقعی موجود
available goods
کالاهای موجود
to have in stock
موجود داشتن
polyembryony
موجود چند جنینی
divers statements
گفته هایی چند
water hardness
[میزان املاح موجود در آب]
built in
موجود در داخل چیزی
available supply rate
نواخت اماد موجود
back order
اماد غیر موجود
preexistent
ازلیت موجود از قبل
all available
تمام توپخانه موجود
anaerobe
موجود غیر هوازی
free
موجود در دیسک یا حافظه
virtual
موجود بالقوه تقدیری
freed
موجود در دیسک یا حافظه
frees
موجود در دیسک یا حافظه
on hand
وسایل موجود درانبار
biogenic
موجد موجود زنده
freeing
موجود در دیسک یا حافظه
being
موجود زنده شخصیت
The root of exisiting differences.
ریشه اختلافات موجود
supermen
موجود مافوق انسان
superman
موجود مافوق انسان
extant
نسخهء موجود و باقی
nonentity
چیز غیر موجود
microorganism
موجود ذره بینی
uric
موجود در ادرار پیشابی
microorganisms
موجود ذره بینی
hemophile
موجود خون دوست
stock accounting
حساب کالاهای موجود
hygroscopic moisture
رطوبت موجود در هوا
nonentities
چیز غیر موجود
What vegetables do you have?
چه سبزی هایی دارید؟
organisms
ترکیب موجود زنده
clara
هدف موجود نیست
dermatome
قسمت خارجی یک موجود
undertones
ته صدا موجود در زمینه
undertone
ته صدا موجود در زمینه
organism
ترکیب موجود زنده
hypostasis
موجود فرضی حالت تعلیق
available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
in qviries r. to the accident
پرسش هایی درباره آن رویداد
hydrotaxis
واکنش موجود زنده نسبت به اب
humus
موار الی موجود در خاک
avaiiability
موجود بودن بدرد خوردن
line ahead
کشتی هایی که پشت سر هم میروند
satyr
موجود نیمه انسان ونیمه بز
humidity
میزان بخار اب موجود درهوا
satyrs
موجود نیمه انسان ونیمه بز
ammunition available supply rate
نواخت اماد مهمات موجود
ammunition in hands of troops
مهمات موجود در دست یگانها
beach reserves
ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
solute
جسم حل شده موجود در محلول
the city has been proclaimed
قدغن هایی در شهربرقرارکرده اند
symbiont
موجود زنده اجتمای یا همزی
banshee
موجود وهمی بشکل روح
banshees
موجود وهمی بشکل روح
menus
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
pearly teeth
دندان هایی چون مروارید
latent
اضافه ازفرفیت بار موجود
colour
جدول شماره هایی که ویندوز
NO VACANCIES
اتاق خالی موجود نیست.
mews
طویله هایی که گرداگردمیدانی بسازند
colours
جدول شماره هایی که ویندوز
the i. parts of a whole
بخش هایی مکمل یک چیزدرست
the tree shoot out brances
ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
moisture content
درصد رطوبت موجود در خاک
menu
لیستی از انتخابهای اولیه موجود
Photos are accepted world
عکس هایی مقبولی دنیا
it was skirted by trees
درخت هایی در کنار ان بود
ubiquitous
همه جا حاضر موجود درهمه جا
taxis
واکنش موجود زنده در برابرگرایش
button
کلید هایی که اعمالی انجام می دهند
radicalism
اجتماعی موجود سا سیستم فکری افراطی
cybercafe
نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
the strangers in tehran
بیگانگان یاخارجی هایی که در تهران هستند
foundation pile
میله هایی که در فونداسیون قرار می گیرد
intravenously
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
intravenous
موجود در سیاهرگ یا ورید داخل وریدی
zap
حذف داده موجود در فضای کاری
zapped
حذف داده موجود در فضای کاری
to e. figures upon astone
صورت هایی بر سنگ نقش کردن
backgrounds
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
zaps
حذف داده موجود در فضای کاری
background
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com