English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
Judaic وابسته به جهودان و مذهب یهود
Other Matches
synagogal وابسته به پرستشگاه یهود
patristic وابسته به اولیاء وبزرگان مذهب
preexilic وابسته به قبل از دوره اسارت یهود در بابل
postexilic وابسته به دوره بعد از اسارت یهود دربابل
preexilian وابسته به قبل ازدوره اسارت یهود در بابل
under the veil of religion درلفافه مذهب بعنوان مذهب ببهانه دین
anti-Semites ضد یهود
anti-Semite ضد یهود
anti semite ضد یهود
the jewish nation قوم یهود
rabbin دکتردرفقه یهود
the rabbins علمای یهود
antisemitic یهود ستیز
hebraism دین یهود
antisemitic یهود ستیزانه
antisemitism یهود ستیزی
Judaism ایین یهود
lapides judaicus سنگ یهود
jahweh یهو خدای یهود
synagogue کنیسه پرستشگاه یهود
synagog کنیسه پرستشگاه یهود
synagogues کنیسه پرستشگاه یهود
jacob یعقوب نبی قوم یهود
jhvh یهوه خدای قوم یهود
rabbinism تعلیمات خاخام هایاعلمای یهود
midrash تفسیر کتاب مقدس یهود
rabbinist پیرو خاخام هایاعلمای یهود
rubricator مذهب
religion مذهب
coreligionist هم مذهب
religions مذهب
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
zachariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
zechariah یهود درقرن 6 قبل از میلاد مسیح
ephod جامه رسمی مخصوص کاهنان یهود
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
maccabees خانواده میهن پرستان مکابی یهود
kosher تهیه شده برطبق شریعت یهود
free thought وارستگی از مذهب
conversions تغییر مذهب
conversion تغییر مذهب
theocracy حکومت مذهب
illuminator نورافکن مذهب
Buddhism مذهب بودا
state religion مذهب رسمی
Methodism مذهب " متدیست "
specticism مذهب شکاکیون
pyrrhonism مذهب فیرونی
theocracies حکومت مذهب
sunnism مذهب تسنن
principles of religion اصول مذهب
religiousness پیروی مذهب
menorah شمعدانی که در کشتیهای جنگی یهود بکار میرفته
Zionist طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
petalon صفحه زرین در روی دستارکاهن بزرگ یهود
proselte of the gate کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
shiite پیرو مذهب شیعه
one of the two major sects among muslims مذهب اهل تسنن
ecumenism هم پیوند گرایی مذهب
denomination مذهب واحد جنس
zen buddhism فلسفه یا مذهب ذن بوداییسم
Catholicism اصول مذهب کاتولیکی
evangelicalism فلسفهء مذهب اوانجلی
revivalism اصالت احیا مذهب
free thinking ازادی از قیود مذهب
shia پیرو مذهب شیعه
denominations مذهب واحد جنس
sunnite پیرو مذهب سنت
follower پیرو مذهب شیعه مقلد
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
libertines کسیکه پابند مذهب نیست
puritaism سخت گیری در تصفیه مذهب
libertine کسیکه پابند مذهب نیست
followers پیرو مذهب شیعه مقلد
shinto مذهب ارواح پرستی درژاپن
naturalism فلسفه یا مذهب طبیعی اصالت طبیعت
deistical مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
deistic مبنی بر خدا پرستی بدون اعتقاد به مذهب
Methodists فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
heterodox دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
Methodist فرقه مسیحی " متدیست " مومن به این مذهب
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
methuselah " متوشالح " کاهن بزرگ یهود که بنابروایت کتاب مقدس 969 سال زندگی کرده
religionize دینداری زیاد نشان دادن مذهبی یا مذهب دار کردن
school of jurisprudence مذهب جعفری Ashari Ithna of Imam sixthshii the Sadiq al Imamafar after named uslims
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lotus [نوعی گل نیلوفر آبی مصری که در فرش های چینی بیشتر بکار رفته و نشانه مذهب، تکامل، خلوص و زیبائی بوده و شباهتی با گل ختائی دارد.]
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
sunni اهل سنت پیرو مذهب سنت
naturalism فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associate وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
one of the sunni school شافعی مذهب شافعی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
aquatic وابسته به اب
diphtheric وابسته به
interdependent وابسته
pyrexic وابسته به تب
congenerous وابسته
pyrexial وابسته به تب
pyretic وابسته به تب
pertaining وابسته
wedded وابسته
hanger on وابسته
affiliated وابسته
attendant وابسته
appurtenant وابسته
attendants وابسته
israelitish وابسته به
of kin وابسته
tuitionary وابسته به
comprador وابسته
commissarial وابسته به
syncop وابسته به غش
thereof=of that وابسته به ان
attached وابسته
carpal وابسته به مچ
cantabrigian وابسته به
relative وابسته
federate وابسته
federated وابسته
federates وابسته
federating وابسته
pertianing وابسته
riverrine وابسته به
plantar وابسته به کف پا
cephalic وابسته به سر
pertinent وابسته
attache وابسته
adjective وابسته
adjectives وابسته
affiliating وابسته
akin وابسته
affiliates وابسته
attributable وابسته به
affiliate وابسته
related وابسته
thereof وابسته به ان
subordinating وابسته
messianic وابسته به
germane وابسته
dependant وابسته
elfin وابسته به جن
sexual organs وابسته به
levitical وابسته به
subordinated وابسته
belonging وابسته ها
relevant وابسته
subordinate وابسته
contingent وابسته
correspondent وابسته
correspondents وابسته
febile وابسته به تب
contingents وابسته
elysian وابسته به
dependants وابسته
dependent وابسته
monitorial وابسته به
subordinates وابسته
missions وابسته به ماموریت
bacchanal وابسته به باکوس
programmatic وابسته به پروگرام
attache وابسته نظامی
mission وابسته به ماموریت
rectorial وابسته به rector
generic وابسته به تیره
paralytics وابسته به فلج
landed وابسته بزمین
paralytic وابسته به فلج
materialistic وابسته به مادیات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com