English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
lapp وابسته به زبان لایلاندی
lappish وابسته به زبان لایلاندی
Other Matches
lapponian زبان لایلاندی
laplander اهل در شمال اسکاندیناوی زبان لایلاندی
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
linguistic وابسته به زبان شناسی
linguistically وابسته به زبان شناسی
hebraistic وابسته به زبان یادین یاطرزفکرعبرانی ها
lapp لایلاندی
lappish لایلاندی
philogical وابسته به علم زبان یا لغت شناسی
ranine قورباغهای وابسته به ناحیه زیر نوک زبان
phonological وابسته به صوت شناسی یادگرگونی صدا در زبان
neological ناشی از تجد د مذهبی وابسته به اصول نوین یاواژه سازی در زبان
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
ionic وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
phallic وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
glib چرب زبان زبان دار
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic زبان تازی زبان عربی
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
bureaucratic وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
supervisory وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
associate وابسته وابسته کردن
associated وابسته وابسته کردن
associates وابسته وابسته کردن
associating وابسته وابسته کردن
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
physico chemical وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
rpg language زبان ار پی جی
grss language زبان جی پی اس اس
tongueless بی زبان
tongue زبان
report progarm generator زبان ار- پی- جی
language زبان
languages زبان ها
c++ زبان ++C
as one man با یک زبان
glossa زبان
tongue [language] زبان
apt language زبان ای پی تی
language lab زبان
languages زبان
apl language زبان ای پی ال
abusers بد زبان
abuser بد زبان
language زبان
tongues زبان
two tongued زبان
hound's tongue سگ زبان
body language زبان بدن
object language زبان مقصود
aryan زبان اریایی
reference language زبان مرجع
raps زخم زبان
aramaean زبان باستانی
artificial language زبان مصنوعی
armenian زبان ارمنی
rap زخم زبان
lapsus linguac لغزش زبان
icelandic زبان ایسلندی
pl/ زبان پی ال وان
application oriented language زبان کاربردی
mutes بی زبان صامت
mute بی زبان صامت
philologer زبان شناس
diatribe زخم زبان
avestan زبان اوستایی
grammar دستور زبان
human language زبان بشری
sankskirt زبان سانسکریت
mant زبان گرفتگی
diatribes زخم زبان
language laboratories آزمایشگاه زبان
scythian زبان سکایی
sugary شیرین زبان
hibernian ایرلندی زبان
high dutch زبان المانی
grammars دستور زبان
machine language زبان ماشین
assyrian زبان اشوری
assembly language زبان اسمبلی
romanian زبان رومانی
assembly language زبان همگذاری
jargon زبان حرفهای
lark heel زبان در قفا
stammering لکنت زبان
philologist زبان شناس
philologically زبان شناختی
linguist زبان دان
linguists زبان دان
voluble خوش زبان
roumanian زبان رومانی
jargon زبان فنی
romanic زبان رومی
stuttering لکنت زبان
aramaic زبان ارامی
kiffa australis زبان جنوبی
lingual papillae پرزهای زبان
licks زبان زدن
protolanguage زبان قدیمی
language laboratory آزمایشگاه زبان
acrimoniousness زخم زبان
keltŠetc زبان سلت ها
licked زبان زدن
lick زبان زدن
dumb زبان بسته
dumber زبان بسته
algebraic language زبان جبری
language master اموزگار زبان
pseudolanguage شبه زبان
procedural language زبان رویهای
Afghan زبان افغانی
dumbest زبان بسته
accadian زبان اکد
Urdu زبان اردو
lingo زبان ویژه
universal language زبان فراگیر
idioms زبان ویژه
lingoes زبان ویژه
idiom زبان ویژه
khowar زبان خواری
Chinese زبان چینی
sign language زبان علامات
lamblkin زبان بسته
lolls زبان بیرون
lolling زبان بیرون
lolled زبان بیرون
sign languages زبان علامات
sign language زبان اشاره
loll زبان بیرون
program language زبان برنامه
psycholinguistics روانشناسی زبان
language master زبان اموز
language processor زبان پرداز
intelligent language زبان هوشمند
sign languages زبان اشاره
an busive bellow شخص بد زبان
an abusive bellow شخص بد زبان
pushtu زبان افغانستان
Welsh زبان ولز
publication language زبان انتشارات
publication language زبان نشری
portugese زبان پرتغالی
dialect زبان محلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com