Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (2 milliseconds)
English
Persian
nadir
پای عمود نافر خط ندیر
Other Matches
observer
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
perpendecular
عمود
perpendicular
عمود
normal
عمود
tate
عمود
perpendicular
[to]
<adj.>
عمود
[بر]
normal vector
بردار عمود
barbican
دو برج عمود
vertically
بطور عمود
barbacan
دو برج عمود
athwart
عمود به خط میتنی قایق
stapling
عمود چهارپایه تخت
stapled
عمود چهارپایه تخت
cross-banded
[روکشی با تارهای عمود]
staple
عمود چهارپایه تخت
tate zuki
ضربه عمود مشت
normal shock wave
موج ضربهای عمود
orthogonal mesh reinforcement
شبکه ارماتور عمود برهم
abeam
امتداد عمود برمحور طولی
neotral position
وضع بدن عمود بر سطح مسیر
batardeau
[دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
t position
حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
angle of incidence
زاویه بین شعاع تابش و عمود به صفحه
rotor incidence
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
branch cutoff
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
x cut crystal
کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
deflection of vertical
اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
cam ground piston
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
butler
نافر
wardens
نافر
warden
نافر
manciple
نافر
looker on
نافر
intendant
نافر
observers
نافر
viewers
نافر
observer
نافر
butlers
نافر
viewer
نافر
lookers-on
نافر
looker-on
نافر
by stander
نافر
trailer
نافر
supervisors
نافر
overseers
نافر
onlooker
نافر
stewards
نافر
supervisor
نافر
steward
نافر
controllers
نافر
bailiffs
نافر
bailiff
نافر
controller
نافر
beholder
نافر
onlookers
نافر
surveillant
نافر
trailers
نافر
beholders
نافر
overseer
نافر
cross flow
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
pitch control
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
elevated pole
قطب نافر
spectator
بیننده نافر
majordomo
نافر خوانسالار
probation officer
مامور نافر
nonproductive
نافر اور
proctor
نافر نایب
supervisory system
سیستم نافر
supervisory routine
روال نافر
supervisory program
برنامه نافر
supervisor engineer
مهندس نافر
supervisor call
فراخوانی نافر
progress chaser
نافر پیشرفت
proctor
نافر امتحان
test protectors
نافر ازمایشات
probation officers
مامور نافر
bystanders
بیننده نافر
supervisor request
درخواست نافر
overseers
نافر سرپرست
official receiver
عضو نافر
chamberlains
نافر مالی
chamberlain
نافر مالی
overseer
نافر سرپرست
wardens
نافر بازرس
wardens
نافر نگهبان
warden
نافر بازرس
pollsters
نافر انتخابات
bystander
بیننده نافر
stewards
مباشر نافر
superintendent
نافر مباشر
superintendents
نافر مباشر
steward
مباشر نافر
warden
نافر نگهبان
pollster
نافر انتخابات
abeam
یاتاقانهایی که تحت زاویه 09یا 072 درجه بطور عمود برمحور طولی رسانگر قرارگرفته اند
controller
نافر کنترل کننده
stewardess
نافر خرج مونث
controllers
نافر کنترل کننده
tutors
نافر درس دانشجویان
tutored
نافر درس دانشجویان
word processing supervisor
نافر پردازش کلمه
tutor
نافر درس دانشجویان
svc
فراخوانی نافر یا سرپرست
chamberlains
نافر پرده دار
stewardesses
نافر خرج مونث
zenith distance
فاصله ارتفاع نافر
sidewalk superintendent
نافر عملیات ساختمانی
tutorial
نافر درس دانشجویان
aircontroller
نافر مقدم هوایی
tutorials
نافر درس دانشجویان
forward air controller
نافر مقدم هوایی
zenith
نقطه قائم بر نافر
major domo
نافر خوان سالار
major-domo
نافر خوان سالار
major-domos
نافر خوان سالار
juries
مقامات رسمی نافر
jury
مقامات رسمی نافر
chamberlain
نافر پرده دار
kelly
قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
gyro
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
visitors
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
chief army censor
افسر نافر فرماندهی عملیات مشترک نیروی زمینی
parallax
اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
visitor
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
circle of position
دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
plan range
در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
technical observer
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
embarkation officer
افسر مسئول بارگیری یا سوارشدن افسر نافر سوار شدن ستون
vertical circle
دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
grinning
[cornrowing]
[راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.]
corn-rowing
[grinning]
راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
govern
نافذ بودن نافر بودن بر
governs
نافذ بودن نافر بودن بر
governed
نافذ بودن نافر بودن بر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com