English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
random probing پردازش تصادفی
random processing پردازش تصادفی
Other Matches
random process جریان تصادفی فرایند تصادفی
postprocessor برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
random parallel tests ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
photocomposition کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
interactive processing پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
backing رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
batches 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batch 1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
gpr ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
distributed processing system سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
centralized data processing پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
in line processing پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
randomly تصادفی
stochastic <adj.> تصادفی
chanceful تصادفی
hazardous تصادفی
accidental attack تک تصادفی
chanciest تصادفی
circumstantial تصادفی
random <adj.> تصادفی
chancier تصادفی
chancy تصادفی
incidental <adj.> تصادفی
coincidental <adj.> تصادفی
chancing تصادفی
accidently <adv.> تصادفی
adventitious <adj.> تصادفی
casual [not planned] <adj.> تصادفی
incidentally <adv.> تصادفی
contingent [accidental] <adj.> تصادفی
fortuitous <adj.> تصادفی
haphazard <adj.> تصادفی
by accident <adv.> تصادفی
at random <adv.> تصادفی
accidentally <adv.> تصادفی
as it happens <adv.> تصادفی
accidental <adj.> تصادفی
chances تصادفی
fortuitously <adv.> تصادفی
coincidentally <adv.> تصادفی
by hazard <adv.> تصادفی
by happenstance <adv.> تصادفی
stochastical <adj.> تصادفی
by chance <adv.> تصادفی
chanced تصادفی
by a coincidence <adv.> تصادفی
chance تصادفی
by the way تصادفی
random بی هدف تصادفی
random number seed کاوش تصادفی
randomly بی هدف تصادفی
drop out حذف تصادفی
random selection گزینش تصادفی
extrinsic تصادفی عارضی
randomizing تصادفی کردن
drop in درج تصادفی
stochastic variable متغیر تصادفی
stochastic term متغیر تصادفی
stochastic term جمله تصادفی
randomization ارایش تصادفی
random variable متغیر تصادفی
randomize تصادفی کردن
random numbers اعداد تصادفی
stochastic regression رگرسیون تصادفی
random process پویش تصادفی
random sample نمونه تصادفی
randomized blocks بلوکهای تصادفی
randomization تصادفی کردن
stochastic model الگوی تصادفی
meet up with <idiom> تصادفی ملاقاتکردن
chromatic تصادفی اتفاقی
contingents تصادفی مشروط
random error خطای تصادفی
chance variations تغییرات تصادفی
chance error خطای تصادفی
random distribution توزیع تصادفی
random assignment گمارش تصادفی
random activity فعالیت تصادفی
accidents تصادفی ضمنی
random access دستیابی تصادفی
by blow ضربت تصادفی
chance level سطح تصادفی
quasi random شبه تصادفی
probabilistic model الگوی تصادفی
unplanned تصادفی - بدونبرنامهریزیقبلی
temerarious تند تصادفی
random number عدد تصادفی
extraneous تصادفی فرعی
accidental error خطای تصادفی
indeterminate error خطای تصادفی
random model الگوی تصادفی
random model مدل تصادفی
contingent تصادفی مشروط
random file پرونده تصادفی
random file فایل تصادفی
conjuncture ملاقات تصادفی
accident تصادفی ضمنی
random sampling نمونه گیری تصادفی
obiter dictum بیان ضمنی و تصادفی
nonrandom sample نمونه غیر تصادفی
semirandom access دستیابی نیمه تصادفی
nonrandom variable متغیر غیر تصادفی
earth fault اتصال به زمین تصادفی
random sample نمونه گیری تصادفی
supervene تصادفی روی دادن
pseudo random number عدد شبه تصادفی
random processing با دست یابی تصادفی
stranding به گل نشستن تصادفی کشتی
pseudorandom number عدد شبه تصادفی
random number generator مولد اعداد تصادفی
random number generator مولد عدد تصادفی
random فکر تصادفی غیرعمدی
random logic design طرح منطقی تصادفی
randomly فکر تصادفی غیرعمدی
systematic random sampling نمونه گیری تصادفی منظم
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
randomize بصورت اتفاقی یا تصادفی در اوردن
casrd random access memory حافظه دستیابی تصادفی کارت
dynamic ram حافظه دستیابی تصادفی پویا
ram حافظه با دستیابی تصادفی emory
rams حافظه با دستیابی تصادفی emory
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
rammed حافظه با دستیابی تصادفی emory
RAM [random access memory] حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
random scan graphics نگاره سازی با پوشش تصادفی
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
pickup هرچیز انتخاب شده اشنایی تصادفی
randomize بصورت امار تصادفی نشان دادن
random number برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
accidental آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
It was a mere accident that we met. ملاقات ما کاملا تصادفی ( اتفاقی ) بود
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
seeds مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seed مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
softest خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
soft خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
native رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
natives رویداد طبیعی یا آنچه تصادفی رخ نداده است
glitches خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
I accidentally locked myself out of the house. من به طور تصادفی خانه ام را روی خودم قفل کردم.
glitch خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
heaping فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
heaps فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
pseudo random رشته تولید شده تصادفی که در مدت طولانی تکرار بشود
secured که در برابر نوشتن یا حذف تصادفی یا دستیابی بی اجازه ایمن است
heap فضای ذخیره سازی موقت که اجازه دستیابی تصادفی میدهد
The damage can't have been caused accidentally. آسیب نمی تواند به طور تصادفی پیش آمده باشد.
ball back ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرون برود ومنتج به تجمع شود
dynamic حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
leap frog test بررسی فضای حافظه که برنامه از یک محل به دیگری به صورت تصادفی می رود
dynamically حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
jabbers سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbering سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabber سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
jabbered سیگنال ارسالی پیاپی و تصادفی توسط کارت آداپتور خراب یا گرهای در شبکه
VRAM حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی
conventional RAM در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
head switching فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
smoke test بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
post processing پس پردازش
pseudo random سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
processing unit واحد پردازش
simultaneous processing پردازش همزمان
batch processing پردازش دستهای
processing symbol علامت پردازش
list processing پردازش لیست
parallel processing پردازش موازی
process پردازش کردن
priority processing پردازش اولیه
preprocessor پیش پردازش
processing program برنامه پردازش
preprocessing پیش پردازش
concurrent processing پردازش همزمان
processes پردازش کردن
picture processing پردازش تصویری
command processing پردازش دستورالعمل
background processing پردازش زمینهای
massaged پردازش داده
document processing پردازش مدرک
teleprocessing پردازش از دور
massaging پردازش داده
massages پردازش داده
direct processing پردازش مستقیم
word processing پردازش کلمه
serial processing پردازش نوبتی
serial processing پردازش سری
massage پردازش داده
stacked job processing پردازش پشته یی
distrubuted processing پردازش توزیعی
continuous processing پردازش پیوسته
real time processing پردازش بلادرنگ
file processing پردازش فایل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com