English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
English Persian
swab پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
swabs پنبه برای پاک کردن زخم وگوش وغیره
Other Matches
waxing cork چوب پنبه برای پولیش کردن اسکی
swob چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
To open somebodys eyes to something. چشم وگوش کسی را باز کردن
linter ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
drylot محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
distaff فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
To glean information . To nose around . سر وگوش آب دادن
tallow پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
catgut روده گربه وغیره که برای بخیه زدن درجراحی بکارمیرود
willowware بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
marquetry تزئین باچوب وگوش ماهی
marqueterie تزئین باچوب وگوش ماهی
bay یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
asbestos پنبه نسوز پنبه کوهی
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
joggled بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggling بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggles بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
joggle بریدگی اجر و امثال ان برای جلوگیری از لغزش تیزی یا شکاف اجر و چوب وغیره
gin پنبه را پاک کردن
gins پنبه را پاک کردن
scutch پنبه زنی کردن پهن کردن
uncork چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorking چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorks چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
uncorked چوب پنبه بطری را بر داشتن رها کردن
stow away مسافرت قاچاقی کردن باکشتی وغیره
taxidermist ویژه گر پر کردن پوست حیوانات باکاه وغیره
twiddles باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddle باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddling باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
twiddled باساعت مچی وغیره بازی کردن وررفتن
To turn on the light(radio, T. V). چراغ ( رادیو ؟تلویزیون وغیره ) راروشن کردن
To turn off the lights. (T. V. ,radio). چراغ ( تلویزیون ؟ رادیو وغیره ) راخاموش کردن
to listen with rapt attention با مجذوبیت تمام گوش کردن با ششدانگ حواس وغیره
lotions محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
lotion محلول طبی مخصوص شستشویا ضدعفونی کردن صورت وغیره لوسیون
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
vat dyeing رنگرزی خمی [روشی جهت رنگرزی رنگینه هایی که براحتی در آب حل نمی شوند. الیاف رنگ شده به این طریق دارای مقاومت بالایی در مقابل شستشو و نور خورشید هستند و بیشتری برای پنبه و الیاف های سلولزی است.]
steeve خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
tune میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
willy ماشین حلاجی پشم و پنبه حلاجی یا پاک کردن
shingle توفال چوبی یاسیمانی وغیره توفال کوبی کردن
to scramble for something هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
auto توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
autos توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
bread and point سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
intubation فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
diagnostics اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
turnaround time زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
weight belt کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
skimming محصولی را با قیمت بالاعرضه کردن برای اطمینان ازمقاومت ان و متعاقبا" تخفیف تدریجی دادن برای توسعه فروش
ikon نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
cotton yarn نخ پنبه
collodion پنبه
carder پنبه زن
cottons پنبه
cotton پنبه
time 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
crunch صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunches صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
bullies پهلوان پنبه
absorbent cotton پنبه هیدروفیل
cotton plant بوته پنبه
asbestos پنبه نسوز
cotton plant درخت پنبه
asbestos پنبه کوهی
asbestus پنبه نسوز
asbestus پنبه کوهی
asbestus سنگ پنبه
cork چوب پنبه
abiston پنبه نسوز
bully پهلوان پنبه
bullied پهلوان پنبه
cotton wool لایی پنبه
oxide zine پنبه روی
corks چوب پنبه
stopper چوب پنبه
cotton wool پنبه لایی
bravado پهلوان پنبه
stoppers چوب پنبه
bullying پهلوان پنبه
floers of zinc پنبه روی
abiston پنبه کوهی
cash crops پنبه وتنباکو
To cut ones head with cotton . <proverb> با پنبه سر بریدن .
floss پنبه ابریشمی
miuntain flax سنگ پنبه
paper tiger پهلوان پنبه
cotton waste ضایعات پنبه
cotton seed تخم پنبه
nitro cotton باروت پنبه
miuntain flax پنبه کوهی
guncotton باروت پنبه
feeding cloth پنبه رسان
phellem چوب پنبه
Egyptian cotton پنبه مصری
pyrocotton پنبه باروتی
lint ضایعات پنبه
pyrocellulose پنبه باروتی
cards پنبه زنی
paper tigers پهلوان پنبه
cottonseed پنبه دانه
cottonseed تخم پنبه
pod قوزه پنبه
pods قوزه پنبه
cotton seed پنبه دانه
boll [cotton gin] غوزه پنبه
floated چوب پنبه
cotton plantation پنبه زار
floats چوب پنبه
asbeston پنبه نسوز
bobber چوب پنبه
cotton plantation پنبه کاری
card پنبه زنی
float چوب پنبه
earth flax پنبه کوهی
rock cork پنبه کوهی
bunged چوب پنبه بشکه
bunging چوب پنبه بشکه
stopper باچوب پنبه بستن
mountain cork یکجور پنبه کوهی
loggerhead نوعی افت پنبه
kapok چوب پنبه سبک
stoppers باچوب پنبه بستن
bungs چوب پنبه بشکه
cotton cake کنجاره پنبه دانه
corked چوب پنبه دار
bung چوب پنبه بشکه
batting پنبه حلاجی شده
comber ماشین پنبه زنی
tampon پنبه یا کهنه قاعدگی
asbestos cement سیمان پنبه نسوز
maco پنبه درجه یک مصری
asbestine مانند پنبه نسوز
cork oak درخت چوب پنبه کش
cotton-mills کارخانه ریسندگی پنبه ای
cork borer چوب پنبه سوراخ کن
tampons پنبه یا کهنه قاعدگی
pourpoint لحاف پنبه دار
mallow پنیرک پنبه ایرانی
cotton gin ماشین پنبه پاک کن
cottonseed oil روغن پنبه دانه
ginning پنبه پاک کنی
cotton-waste آشغال و ضایعات پنبه
asbestos cement سیمان پنبه کوهی
basic crops پنبه تنباکو و برنج
to send round the hat برای کسی اعانه جمع کردن کشکول گدایی برای کسی دست گرفتن
asbestos mica عایق پنبه نسوز و میکا
gin ماشین پنبه پاک کنی
bundle بقچه کلاف پشم یا پنبه
angola yarn نوعی نخ مخلوط از پنبه و پشم
cotton grade درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
quilting پنبه دار پارچه لحافی
gins ماشین پنبه پاک کنی
seed wool پنبه خام یاپاک نکرده
phellogen لایه چوب پنبه ساز
the cork went off with apop چوب پنبه در رفته تپ صداکرد
peasecod جلونیم تنه پنبه دار
subereous از چوب پنبه گرفته شده
vegetable fiber الیاف سلولزی [مثل پنبه و کنف]
cellulose الیاف سلولز [در پنبه کنف و غیره]
absorption میزان جذب آب توسط پنبه یا پشم
corks بافت چوب پنبه درخت بلوط
pyroxilin یکجور باروت پنبه که در الکل اب میشود
to bung up با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cloop صدای کشیدن چوب پنبه ازشیشه
suberin ماده مومی یا چرب چوپ پنبه
pourpoint لباس لایه داریا پنبه دار
he undid what i had done انچه من رشته بودم او پنبه کرد
To pay no heed . To be inattentive . پنبه درگوش گذاشتن ( بی توجه بودن )
mildew کپک و قارچ بر روی الیاف پنبه
to bung با چوب پنبه [یا متوقف کننده] بستن
cork بافت چوب پنبه درخت بلوط
et cetera وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
etcaetera وغیره
B register 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
natural fiber الیاف طبیعی [مثل پشم، پنبه و ابریشم]
willows درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
gossypol رنگدانه سمی پنبه دانه O 03H 03C
snowsuit لباس پنبه دار وزمستانی مخصوص بچه
willow درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی
kapok الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com