English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
gruyere پنیرسوراخ سوراخ سویسی که ازشیرگاو میسازند د
Other Matches
switzer سویسی
helvetian سویسی
swiss سویسی
fondu نوعی غذای سویسی
malam اجری که از ان میسازند
boxes are made of wood جعبه ها را از چوب میسازند
corrals دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corralling دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
shelving موادیکه از ان تاقچه میسازند شیب
corralled دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
corral دفاعی که از واگون وعرابه میسازند
pensile birds پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
marsh mallow یکجور شیرینی که از ریشه خطمی میسازند
ivory black رنگ سیاه که از اهکی کردن عاج میسازند
fly agaric یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
principal parts قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
helleborism معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
gelignite ماده ژلاتینی و منفجرهای که از نیترو گلیسیرین میسازند ژلیگنیت
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
riddles سوراخ سوراخ کردن
grid دریچه سوراخ سوراخ
grids دریچه سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle سوراخ سوراخ کردن
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore مرجان سوراخ سوراخ
swage block قالب سوراخ سوراخ
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
drill hole سوراخ
pitting سوراخ سوراخ
pinking سوراخ
pigenhole سوراخ
fenestra سوراخ
punches سوراخ کن
piercer سوراخ کن
pertusion سوراخ
perforator سوراخ کن
loops سوراخ
looped سوراخ
finger hole سوراخ
foramen سوراخ
pecker سوراخ کن
foraminated سوراخ سوراخ
foraminiferous سوراخ سوراخ
punctulate سوراخ سوراخ
peep hole سوراخ
punch سوراخ کن
eyelets سوراخ
pumiceous سوراخ سوراخ
eyelet سوراخ
punched سوراخ کن
loop سوراخ
tapping سوراخ
holing سوراخ
slotting سوراخ
holes سوراخ
mure سوراخ
imperforate بی سوراخ
boring سوراخ
holed سوراخ
tapped سوراخ
leak سوراخ
tap سوراخ
leaked سوراخ
slot سوراخ
spy hole سوراخ
broacher سوراخ کن
leaks سوراخ
edge perforated لب سوراخ
slots سوراخ
hole سوراخ
openings سوراخ
broaching سوراخ کن
punctured سوراخ
broaches سوراخ کن
broached سوراخ کن
puncture سوراخ
perforation سوراخ
broach سوراخ کن
overture سوراخ
overtures سوراخ
laces پر از سوراخ
punctures سوراخ
opening سوراخ
waterholes سوراخ
waterhole سوراخ
orifices سوراخ
puncturing سوراخ
borehole سوراخ
boreholes سوراخ
orifice سوراخ
lace پر از سوراخ
awl سوراخ کن
outage سوراخ
outages سوراخ
abroach سوراخ
mesh سوراخ
thirl سوراخ
meshing سوراخ
alveolar سوراخ سوراخ
taphole سوراخ
columbarium سوراخ
cribriform سوراخ سوراخ
meshes سوراخ
perforated سوراخ دار
foxholes سوراخ روباه
boring سوراخ کردن
pores ریزه سوراخ
bottom hole سوراخ اصلی
foxhole سوراخ روباه
buttonhole سوراخ دکمه
gore سوراخ کردن
pierces سوراخ کردن
perforated سوراخ شده
spat سوراخ کرد
plug سوراخ گیره
eyebolt پیچ سر سوراخ
f. of the ear سوراخ گوش
feed hole سوراخ پیش بر
basic hole سوراخ مقدماتی
blind hole سوراخ کور
bore سوراخ کردن
plugs سوراخ گیره
auger زمین سوراخ کن
interstice سوراخ ریز
pierce سوراخ کردن
slot درج یک شی در سوراخ
impenetrable سوراخ نشدنی
plugging سوراخ گیره
bore سوراخ مته
bores سوراخ کردن
manholes سوراخ ادم رو
manhole سوراخ ادم رو
bores سوراخ مته
core hole سوراخ هسته
bores قطر یک سوراخ
drill hole سوراخ مته
chimney flow سوراخ تنور
pitted سوراخ سوراخ چاله چاله
drilled grout hole سوراخ تزریق
broach سوراخ کردن
center punch مرکز سوراخ
bore قطر یک سوراخ
cross hole سوراخ عرضی
scuttling سوراخ کردن
scuttles سوراخ کردن
scuttled سوراخ کردن
scuttle سوراخ کردن
portholes سوراخ برج
porthole سوراخ برج
deep hole boring سوراخ عمیق
deep hole drilling سوراخ عمیق
depth of borehole عمق سوراخ
depth of hole عمق سوراخ
diameter of bore قطر سوراخ
center mark مرکز سوراخ
grout hole سوراخ تزریق
delving سوراخ کردن
pore سوراخ ریز
delves سوراخ کردن
delved سوراخ کردن
delve سوراخ کردن
incising سوراخ کردن
goring سوراخ کردن
pore ریزه سوراخ
gores سوراخ کردن
gored سوراخ کردن
pores سوراخ ریز
loopholes سوراخ دیدبانی
stab سوراخ کردن
broached سوراخ کردن
broaches سوراخ کردن
buttonholing سوراخ دکمه
buttonholes سوراخ دکمه
broaching سوراخ کردن
buttonholed سوراخ دکمه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com