English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
passivating پوشاندن سطح فلزات با لایهای از مواد خنثی یا بی اثربرای جلوگیری از خوردگی الکتروشیمیائی
Other Matches
sullage مواد اضافی فلزات مذاب
corrosion control جلوگیری و کنترل خوردگی
dross کف روی سطح فلزات مذاب مواد خارجی
bacteriolysis مواد شیمایی جهت جلوگیری از رشد باکتری خصوصا برای انبار کردن فرش بیش از سه ما ه
metallography شرح فلزات بررسی در ساختمان درونی فلزات
base metal فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals فلزات اصلی فلزات کم بها
hair crack شکاف خوردگی ترک خوردگی
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
sondwitch لایهای
neritic بر اب لایهای
laminated لایهای
dye-stuff ماده رنگی در رنگرزی الیاف [این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
shell structure ساختار لایهای
laminated structure ساختمان لایهای
lamination ناخالصی لایهای
sandwitch construction ساختمان لایهای
laminar flow جریان لایهای
magnaflux نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
enzymes مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
three decker هرچیز سه طبقهای یا سه لایهای
stratified sampling نمونه گیری لایهای
intercalation compound ترکیب بین لایهای
stratified random sampling نمونه گیری لایهای تصادفی
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
restrictor لایهای از سوخت جامد فاقداکسیدان
blasius flow جریان کاملا لایهای تئوریکی
layer لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
stratosphere ناحیهای یا لایهای دراتمسفربین تروپوپوز و استراتوپوز
layers لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
transistor ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistors ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
blanketed لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
ozonosphere لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
blanket لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
layers لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
layer لایهای که درباره مسیرهای استفاده شونده و هزینه و... تصمیم گیری میکند
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
base metal فلزات بنیانی
parting of metals تجزیه فلزات
drillings براده فلزات
cuttings براده فلزات
base metals فلزات بنیانی
scissel دم قیچی فلزات
abrasive grit خرده فلزات
dioxide; metals دیاکسید-فلزات
noble metals فلزات نجیب
post transition metals فلزات پس واسطه
whitesmith ابکار فلزات
metal physics فیزیک فلزات
fineness عیار فلزات
coinage metals فلزات مسکوک
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
burnisher الت پرداخت فلزات
narrow band filter صافی فلزات باریک
native metals فلزات خالص طبیعی
white bearing metals فلزات سفید یاطاقان
molten bath حمام ذوب فلزات
metllurgist متخصص ذوب فلزات
melting pot دیگ ذوب فلزات
metallurgical engineering علم ذوب فلزات
metal foulings خرده سوفاله فلزات
metal foundry ریخته گری فلزات
melting pots دیگ ذوب فلزات
work hardening سخت کاری فلزات
smeltery کارخانه ذوب فلزات
docimasy فن ازمایش فلزات ودواها
non ferrous metal industry صنعت فلزات غیراهنی
metallurgy استخراج و ذوب فلزات
ferrous فلزات اهن دار
metallize روکش کردن با فلزات
nonferrous غیراهنی فلزات غیر اهنی
metallurgy فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
pyrometallurgy استخراج فلزات در اثر حرارت
metalline فلزی اغشته به نمک فلزات
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
metallurgical وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
founding علم ذوب وریختن فلزات
assay عیارگیری فلزات گران قیمت
assays عیارگیری فلزات گران قیمت
metallurgists متخصص قال کردن فلزات
bullion شمش فلزات با عیار معین
mills دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
metallurgist متخصص قال کردن فلزات
joming test ازمایش تعیین سختی فلزات
electro plating ابکاری فلزات به کمک برق
tumbling barrel غلتک مخصوص صیقل فلزات
carats درجه خلوص فلزات پربها
cupellation گرفتن فلزات قیمتی از سرب
mill دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
carat درجه خلوص فلزات پربها
electrometallurgy ذوب فلزات بوسیله برق
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
necks کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
vicker's diamond hardness tester دستگاه ازمایش تعیین سختی فلزات
transmutation of metals استحاله فلزات باعلم کیمیا کیمیاگری
neck کم شدن ناگهانی مقاطع فلزات نرم
hydrometallurgy استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
extrusion شکل دادن گرم یا سرد فلزات
wear خوردگی
chafe خوردگی
chafes خوردگی
chafing خوردگی
wears خوردگی
abrasion خوردگی
abrasions خوردگی
erosion-corrosion خوردگی
erosion خوردگی
corrosion خوردگی
corrsion خوردگی
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
metallurgic وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
snips قیچی دستی برای بریدن ورقات فلزات
electrometallurgy صنعت ذوب فلزات با سیستمهای پیشرفته الکتریکی
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
shrinkage چروک خوردگی
inurement پینه خوردگی
intercrystalline corrosion خوردگی کریستالی
galvanic corrosion خوردگی گالوانیکی
folium چین خوردگی
fissuration ترک خوردگی
vermiculation کرم خوردگی
electrochemical corrosion خوردگی الکتروشیمیایی
disbandment برهم خوردگی
backfall زمین خوردگی
wrinkle چین خوردگی
wrinkles چین خوردگی
electrolytic corrosion خوردگی الکترولیتی
wrinkling چین خوردگی
turmoil بهم خوردگی
erosion corrosion خوردگی- فرسودگی
ruga تاب خوردگی
surface corrosion خوردگی سطحی
kink پیچ خوردگی
pliature چین خوردگی
cracking ترک خوردگی
muss بهم خوردگی
ricking پیچ خوردگی
twisting پیچ خوردگی
rancidity باد خوردگی
twist پیچ خوردگی
fractions ترک خوردگی
torsion پیچ خوردگی
queasiness بهم خوردگی
induration پینه خوردگی
fraction ترک خوردگی
ricks پیچ خوردگی
indisposedness بهم خوردگی
ricked پیچ خوردگی
corrosive action اثر خوردگی
uneasiness بهم خوردگی
screws پیچ خوردگی
screw پیچ خوردگی
graphitic corrosion خوردگی گرافیتی
rugosity چروک خوردگی
crossing out قلم خوردگی
collission بهم خوردگی
folding چین خوردگی
twists پیچ خوردگی
rick پیچ خوردگی
cancellation قلم خوردگی
finery زر و زیور جامه پر زرق و برق کارخانه تصفیه فلزات
die casting ریختن فلزات تحت فشار ریخته گری حدیدهای
flame cleaning تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
picking پاک مردن سطح فلزات بوسیله محلولهای شیمیائی
cold working property قابلیت عملیات شکل دهی وچکش کاری فلزات
stress corrosion خوردگی در اثر تنش
amusements فریب خوردگی پذیرایی
cavity کرم خوردگی دندان
cavities کرم خوردگی دندان
amusement فریب خوردگی پذیرایی
slight cold سرما خوردگی کم یا جزئی
trainsick دچاربهم خوردگی حال
indispositions بهم خوردگی مزاج
indisposition بهم خوردگی مزاج
anticorrosive protection حفافت در برابر خوردگی
turns پیچ خوردگی قرقره
turn پیچ خوردگی قرقره
folds چین خوردگی زمین
folded چین خوردگی زمین
fold چین خوردگی زمین
revolts بهم خوردگی انقلاب
corrosion pit فرورفتگی در اثر خوردگی
he is recovered from his cold سرما خوردگی او برطرف شد
caries کرم خوردگی دندان
disorderliness اختلال بهم خوردگی
turn one's stomach <idiom> باعث حال به هم خوردگی
hot crack ترک خوردگی گرم
deception حیله فریب خوردگی
worm hole جای کرم خوردگی
folding test ازمایش چین خوردگی
bending over test ازمایش چین خوردگی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com