Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
debarkation
پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
Search result with all words
transfer loader
دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
Other Matches
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
deplane
از هواپیما پیاده شدن
landing
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
ramps
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramp
محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
inbound cargo
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
landing attack
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
caravelle
نوعی کشتی یا هواپیما
tie down
مهار هواپیما یا کشتی
ships
کشتی هوایی هواپیما
caravel
نوعی کشتی یا هواپیما
ship
کشتی هوایی هواپیما
portholes
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
porthole
پنجره کشتی یا هواپیما دریچه
cruising speed
سرعت حرکت هواپیما یا کشتی
pilot
خلبان هواپیما راننده کشتی
pilots
خلبان هواپیما راننده کشتی
cruising range
شعاع عمل هواپیما یا کشتی
piloted
خلبان هواپیما راننده کشتی
heading
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
electronic navigation
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
headings
جهت حرکت کشتی یا هواپیما به طرف
staged crews
خدمه موجود در روی وسیله یا کشتی یا هواپیما
freight
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
check port/starboard
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
compass acceleration error
اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
landing approach
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area
منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
inbound traffic
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
staging base
پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
debriefing
پسش اطلاعات کسب شده بوسیله کشتی یا هواپیما توجیه و بازپرسی از خلبانان بعد از شناسایی
on board
<idiom>
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
clock code position
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
ferret
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
ferrets
هواپیما یا کشتی یا خودرویی که مخصوص کشف و تعیین محل و ثبت و تجزیه و تحلیل تشعشعات الکترومغناطیسی ورادار دشمن تهیه شده باشند
transit bearing
گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
disembarkation
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
manspace
جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
secondary landing
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
landing group
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
overhauled
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
flat pallet
پالت کف هواپیما یا کشتی پالت صاف پالت کف صاف
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
interim overhaul
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows
کشتی عرشه کشتی
prow
کشتی عرشه کشتی
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
impledge
پیاده
footer
پیاده رو
paths
پیاده رو
ganway
پل پیاده رو
infantry man
پیاده
path
پیاده رو
on of
پیاده
pignorate
پیاده
side walk
پیاده رو
foot bridge
پل پیاده رو
foot bank
پیاده رو
foot slogger
پیاده
pedestrian bridge
پل پیاده رو
footway
پیاده رو
foot infantry
پیاده
pavements
پیاده رو
peripatetic
پیاده رو
pedestrian
پیاده
infantry
پیاده
walkways
پیاده رو
dismounted
پیاده
pedestrians
پیاده
walkway
پیاده رو
pavement
پیاده رو
footpath
پیاده رو
footpaths
پیاده رو
sidewalks
پیاده رو
sidewalk
پیاده رو
afoot
پیاده
walked
پیاده رو
walks
پیاده رو
walk
پیاده رو
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
footpad
راهزن پیاده
to pad the hoof
پیاده رفتن
hump
پیاده روی
humping
پیاده روی
dismantles
پیاده کردن
foot infantry
پیاده نظام
dismantling
پیاده کردن
humps
پیاده روی
take down
پیاده کردن
banquette
نیمکت پیاده رو
foot passenger
مسافر پیاده
to pad it
پیاده رفتن
to pad aroad
پیاده رفتن
to ride shanks's mare
پیاده رفتن
to go on foot
پیاده رفتن
to get off
پیاده شدن از
armored infantry
پیاده زرهی
torero
گاوباز پیاده
footbridges
پل پیاده روی
foot slugger
سرباز پیاده
dismantle
پیاده کردن
armored infantry
پیاده مکانیزه
foot passenger
پیاده پا رهسپار
wayfarers
مسافر پیاده
dismantled
پیاده کردن
footsoldier
سرباز پیاده
ganger
مسافر پیاده
kerbs
حاشیه پیاده رو
regiment of f.
هنگ پیاده
hike
پیاده روی
mechanized
پیاده زرهی
knight of the road
راهزن پیاده
implementation
پیاده سازی
hikes
پیاده روی
promotions
ترفیع پیاده
promotion
ترفیع پیاده
pignorate
پیاده شطرنج
pedestrianism
پیاده روی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com