Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (16 milliseconds)
English
Persian
parallel
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallels
چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
Other Matches
small computer systems interface
واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
scsi
استاندارد واسط موازی سریع برای اتصال کامپیوتر به رسانه جانبی
parallelled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
universal
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
PIA
مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
peripheral
مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و ارسال میکند
locals
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local
چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
interface
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
interfaces
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
centronics interface
واسط چاپ موازی که توسط Centronics Inc پیشنهاد شده است
multiple
معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
uart
Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
lpt
در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
parallel computer
کامپیوتر موازی
paralleling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serial
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallelling
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
serials
وسیلهای که داده سری می پذیرد و داده موازی ارسال میکند
parallelled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
array
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
arrays
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
fishbone mine
سیستم مین گذاری که به صورت شاخههای موازی است
connexions
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
parallel
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallelled
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
paralleling
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallelling
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
parallels
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
paralleled
تعداد وسایل جانبی که به صورت موازی به یک باس وصل هستند
MISD
معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
bytes
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
piggyback
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks
اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
byte
ارسال بایتهای داده پیاپی بیتهایی که به صورت سریال یا موازی قابل ارسالند
fishbone mine
سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
paralleling
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallel
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
paralleled
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelling
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
parallelled
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
multiple
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
parallels
کامپیوتر با یک یا چند واحد محاسبه و منط قی که امکان پردازش موازی را فراهم میکند
SIMD
معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
shunted
موازی موازی فرعی
shunt
موازی موازی فرعی
shunts
موازی موازی فرعی
bussed
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busing
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
busses
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
buses
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bus
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bussing
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
bused
باسی که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و رسانه خارجی منتقل میکند
highways
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
highway
باس ای که سیگنالهای داده را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل خارجی منتقل میکند
bussing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bus
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
highway
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
highways
اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
adders
تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
adder
تعدادی جمع کننده کامل که به صورت موازی دو کلمه را با هم جمع میکند
serials
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
serial
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
port
مداری که داده موازی در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند تا امکان دستیابی سریال فراهم کند
local
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
locals
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
serial
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
serials
مدار مبدل داده موازی در کامپیوتر به سری . که امکان ارسال و دریافت داده سری از قطعه دیگر را می دهند
interfaces
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
interface
مداری که داده موازی را در کامپیوتر به سریال تبدیل میکند و برعکس تا به داده سریال امکان ارسال یا دریافت از وسایل دیگر بدهد.
midi
واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
interfacing
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
outputs
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
parallelled
موازی
parallels
موازی
coaxial
موازی
parallel
موازی
two parallel lines
دو خط موازی
shunts
موازی
parallel ruler
خط کش موازی
paralleled
موازی
shunted
موازی
paralleling
موازی
parallelling
موازی
shunt
موازی
machinist vise
گیره موازی
shunt element
عنصر موازی
serioprallel
دنبالهای و موازی
along
موازی با طول
paralleled
برابر خط موازی
shunt capacitor
خازن موازی
doube bead
گچ بری موازی
parallel
برابر خط موازی
parallels
برابر خط موازی
paralleling
برابر خط موازی
antiparalle
موازی ناهمسو
axially parallel
موازی محوری
collimator
موازی ساز
parallelling
برابر خط موازی
parallelled
برابر خط موازی
centronics interface
رابط موازی
shunt
مقاومت موازی
shunts
مقاومت موازی
shunted
مقاومت موازی
parallel processing
پردازش موازی
parallel printing
چاپ موازی
parallel system
شبکه موازی
parallel printer
چاپگر موازی
parallel access
دستیابی موازی
parallel port
درگاه موازی
parallel operation
عملیات موازی
running in parallel
پردازش موازی
parallel operation
عملکرد موازی
parallel operation
عمل موازی
parallel interface
رابط موازی
parallel feed
خورد موازی
parallel conversion
تبدیل موازی
parallel circuit
مدار موازی
parallel transmission
ارسال موازی
parallel storage
انبارش موازی
parallel column
ستونهای موازی
parallel adder
افزایشگر موازی
parallel cells
یاختههای موازی
parallel storage
انباره موازی
parallel sheaf
مروحه موازی
parallel transmission
مخابره موازی
parallel run
اجرای موازی
pyeonhi seogi
موازی ایستادن
parallel connection
اتصال موازی
parallel processor
پردازنده موازی
parallel processor
موازی پرداز
parallel reading
خواندن موازی
parallel transmission
انتقال موازی
multiple transformer
مبدل با اتصال موازی
flash
معدن موازی سریع A/D.
flashed
معدن موازی سریع A/D.
flashes
معدن موازی سریع A/D.
twentyfive yard line
خط 52 یاردی موازی خط پایانی
parallelling
موازی کردن اسکیها
parallel gap welder
جوشگر شکاف موازی
parallel trussed girder
تیر شبکهای موازی
twentyfive
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
parallel search storage
انباره جستجوی موازی
to flatten out
بازمین موازی شدن
parallelled
موازی کردن اسکیها
paralleled
موازی کردن اسکیها
five yard line
خط داخلی و موازی خط کناری
to flatten out
موازی زمین پروازکردن
to draw parallels
خطهای موازی کشیدن
clamp base vise
گیره با فکهای موازی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
trimaran
قایق با 3 بدنه موازی
trimarans
قایق با 3 بدنه موازی
ideal paralleling
مدار موازی ایده ال
swing
پیچیدن موازی اسکیها
swings
پیچیدن موازی اسکیها
parallels
موازی کردن اسکیها
paralleling
موازی کردن اسکیها
offside line
خط فرضی موازی با دروازه
parallel resonant circuit
مدار همنوای موازی
collimate
موازی قرار دادن
bowling crease
خط موازی جلوی پایه ها
gules
خطوط موازی عمودی
branch extension
اتصال موازی فرعی
parallel
موازی کردن اسکیها
jet turn
چرخش موازی اسکی ها
parallel perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel clamp
گیره پیچی موازی
parallel adder
جمع کننده موازی
series parallel connection
اتصال سری- موازی
series parallel connection
اتصال زنجیری- موازی
one point perspective
پرسپکتیو همرو یا موازی
parallel access
با دست یابی موازی
endline
خطوط موازی با 04 مترفاصله
dual
دو لیست موازی جدا از اطلاعات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com