Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
What do I care?
چطور این مسئولیت من است؟
Other Matches
collective guarantee
مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
How . In what way. By what means.
چطور؟
to what extent
<adv.>
چطور
how far
<adv.>
چطور
in what way
<adv.>
چطور
What makes you ask that ? Why do you ask ?
چطور مگه ؟
What makes you ask that ? Why do you ask ?
چطور مگه؟
how
چطور به چه سبب
How goes it?
زندگی چطور میگذرد؟
What have I done to offend you?
من چطور تو را ناراحت کردم؟
How did it turn out?
[قضیه]
چطور تمام شد؟
what about
<idiom>
چطور(درمورد چیزی)
in what manner
چطور بچه طریق
How do I get to this place / this address?
چطور می تونم به ... بروم؟
How do you say ... in German?
چطور به آلمانی بگیم ... ؟
How do I get to ... ?
چطور می تونم به ... بروم؟
How are you doing?How are you getting along?
کار وبارها چطور است ؟
How do I get to city center?
چطور میتوانم به مرکز شهر بروم؟
How dare you say that?
چطور جرات میکنی اینو بگی؟
Tell me hpw you escaped.
برایم بگه چطور فرار کردی
How come we dont see you more pften?
چطور دیگه زیاد تورانمی بینم ؟
Tell me how you escaped?
بگو ببینم چطور فرار کردی ؟
i know how to do it
میدانم چطور باید اینکار را کرد
How does he
[she]
tick?
او
[مرد ]
[زن]
چطور
[از نظر روانی]
عمل میکند؟
How did this half hour unfold?
این نیم ساعت چطور پیش رفت؟
onus
مسئولیت
responsibilities
مسئولیت
irresponsible
بی مسئولیت
responsibility
مسئولیت
liability to disease
مسئولیت
liability
مسئولیت
responsibly
با مسئولیت
trusts
مسئولیت
unresponsive
بی مسئولیت
trust
مسئولیت
burthen
مسئولیت
amenableness
مسئولیت
liabilities
مسئولیت
menage
مسئولیت
trusted
مسئولیت
charge
بار مسئولیت
post
مقام مسئولیت
in common
<idiom>
مسئولیت داشتن
charges
بار مسئولیت
irresponsibly
بدون حس مسئولیت
posts
مقام مسئولیت
on one's shoulders
<idiom>
مسئولیت شخصی
product liability
مسئولیت محصول
post-
مقام مسئولیت
constructive trust
مسئولیت قهری
cark
بار مسئولیت
responsible
مسئولیت دار
sector of responsibility
منطقه مسئولیت
area of responsibility
منطقه مسئولیت
offices
مسئولیت احرازمقام
office
مسئولیت احرازمقام
liabilities
الزام مسئولیت
liability
الزام مسئولیت
load
فشار مسئولیت
amenability
احساس مسئولیت
loads
فشار مسئولیت
onmy own responsibility
به مسئولیت خودم
posted
مقام مسئولیت
primary interest
مسئولیت اصلی
law of tort
مسئولیت مدنی
irresponsible
عاری از حس مسئولیت
implied trust
مسئولیت فرضی
imputability
مسئولیت اخلاقی
whats' up
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
Let me back up and explain how ...
به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
The responsibility lies with you.
مسئولیت با شما است.
sponsors
مسئولیت راقبول کردن
unlimited company
شرکت با مسئولیت نامحدود
sponsoring
مسئولیت راقبول کردن
peril
بیم زیان مسئولیت
privity of contract
مسئولیت طرفین قرارداد
over worked man
مهره شطرنج پر مسئولیت
limited liability company
شرکت با مسئولیت محدود
liability for damages
مسئولیت در برابر خسارت
law of torts
قانون مسئولیت مدنی
law of tort
قانون مسئولیت مدنی
sponsor
مسئولیت راقبول کردن
without engagement
بدون تقبل مسئولیت
To assume responsibility .
قبول مسئولیت کردن
perils
بیم زیان مسئولیت
irresponsibly
بدون داشتن مسئولیت
looser
از قید مسئولیت ازاد ساختن
caveat subscriptor
مسئولیت به عهده عضو میباشد
loosest
از قید مسئولیت ازاد ساختن
amoral
بدون احساس مسئولیت اخلاقی
disclaimer
رفع کننده ادعا یا مسئولیت
tied down
<idiom>
مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
disclaimers
رفع کننده ادعا یا مسئولیت
solidarity
بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
loose
از قید مسئولیت ازاد ساختن
Responsibility weighed him down
بار مسئولیت کمرش را خم کرد
pass the buck
<idiom>
مسئولیت خودرا به دیگری دادن
up to someone to do something
<idiom>
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
(in) charge of something
<idiom>
مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
broad shoulders
نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
see to it
<idiom>
مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
ignorance of law is no excuse
جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
sinecures
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecure
هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
to take the fall for somebody
مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
to take the fall
[American English]
مسئولیت چیزی
[کاری یا خطایی]
را پذیرفتن
to pass the buck
<idiom>
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به دیگری دادن
to pass the buck to somebody
مسئولیت ناخوشایند
[تقصیر یا زحمت]
را به کسی دادن
I wI'll do it on my own responsibility .
به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
to shuffle off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
accountability
ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
buck passer
شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
to shift off responsibility
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
pick up
واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
frankpledge
مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
To wash ones hands of somebody (something).
دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
One insust not step aside and diclaim responsibility .
نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
profit centre
قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
What have I done to offend you?
من چه کارت کردم؟
[من چطور تو را دلخور کردم؟]
how about this
این چطور؟ این را چه میگویید؟
misrepresentation
در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
errors and omissions expected
باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
sector
منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors
منطقه عمل منطقه مسئولیت
unlimited liability
بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com