Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
How long does the train stop here?
چه مدت قطار اینجا توقف دارد؟
Other Matches
Does the train stop in London?
آیا قطار در لندن توقف دارد؟
a thorugh train
قطار بدون توقف
intercity train
قطار بین شهری با توقف
What platform does the train from York arrive at?
قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
The bus to ... stops here.
اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
Is the train from Leeds late?
آیا قطار شهر لیدز تاخیر دارد؟
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
Dont ever come here again.
دیگر هیچوقت پایت را اینجا نگذار.
[اینجا نیا.]
dot
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
to limber up
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up a gun carriage
پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
scalar
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
interlook dormant period
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
multigage
قطار راه اهن چند ریله قطار چند ریله
stand fast
فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
. The car is gathering momentum.
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
where
اینجا
hitherto
تا اینجا
thus far
تا اینجا
in these parts
<adv.>
در اینجا
in this country
<adv.>
در اینجا
hither
اینجا
here
در اینجا
so far
تا اینجا
here
اینجا
hither
به اینجا
passim
اینجا وانجا
up and down
اینجا وانجا
i am a stranger here
من اینجا غریبم
here and there
اینجا انجا
We are short of space here .
اینجا جا کم داریم
I am just passing through.
از اینجا عبور میکنم.
Let us get out of here!
برویم از اینجا بیرون!
Come here tomorrow .
فردا بیا اینجا
Out with them!
بروند بیرون
[از اینجا]
!
I wI'll get off here.
اینجا پیاده می شوم
Make some room here.
یک قدری اینجا جا باز کن
make oneself scarce
<idiom>
دور شو ،از اینجا برو
At this point of the conversation.
صحبت که به اینجا رسید
isn't he there
ایا او اینجا نیست
hereon
در این مورد در اینجا
i wish to stay here
میخواهم اینجا بمانم
i do not belong here
من اهل اینجا نیستم
I am just passing through.
فقط از اینجا میگذرم.
here lies
در اینجا دفن است
no one is here
هیچکس اینجا نیست
i had hom there
اینجا گیرش اوردم
Left out of one place and driven away from another.
<proverb>
از آنجا مانده از اینجا رانده .
i intend to stay here
قصد دارم اینجا بمانم
There is no point in his staying here . His staying here wont serve any purpose.
ماندن او در اینجا بی فایده است
It has been a very enjoyable stay.
در اینجا به من خیلی خوش گذشت.
take away your things
اسباب خود را از اینجا ببرید
It is extremely hot in here .
اینجا بی اندازه گرم است
I feel like a fifth wheel.
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
I dropped in to say hello.
آمدم اینجا یک سلامی بکنم
i have come on business
کاری دارم اینجا امدم
some one must stay here
یک کسی باید اینجا بماند
I am here on holiday.
من برای تعطیلات به اینجا آمدم.
Is there a car wash?
آیا اینجا کارواش هست؟
He usually drops by to see me .
غالبا" می آید اینجا بدیدن من
Is there a car wash?
آیا اینجا ماشینشویی هست؟
I am here on business.
برای کار اینجا آمدم.
He promised me to be here at noon .
به من قول داد ظهر اینجا با شد
None of that here. Nothing doing here.
اینجا از این خبرها نیست
It is pointless for her to come here .
موضوع ندارد اینجا بیاید
I've been here for five days.
پنج روزه که من اینجا هستم.
I am here on business.
برای تجارت اینجا آمدم.
what is your business here
کار شما اینجا چیست
He came over here in a mad rush.
او
[مرد]
با کله اینجا آمد.
Please sign here.
لطفا اینجا را امضا کنید.
May I park there?
ممکن است اینجا پارک کنم؟
Could you put us up for the night ?
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
Just sign here and leave at that .
اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
She comes here at least once a week .
دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
How dare he come here .
غلط می کند قدم اینجا بگذارد
It seems I am not welcome (wanted) here.
مثل اینکه من اینجا زیادی هستم
Can we camp here?
آیا اینجا میتوانیم چادر بزنیم؟
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
I am leaving early in the morning.
من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
Can we camp here?
آیا اینجا میتوانیم اردو بزنیم؟
I am working here non-stop.
یک بند دارم اینجا کار می کنم
trained
قطار
trains
قطار
train
قطار
tandems
قطار
tandem
قطار
colleague
هم قطار
colleagues
هم قطار
compeer
هم قطار
string
قطار
row
قطار
file
قطار
rowed
قطار
rows
قطار
filed
قطار
conpanion
هم قطار
Walls have ears
<idiom>
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
His coming here was quite accidental.
آمدن اوبه اینجا کاملا" اتفاقی بود
We were afraid lest she should get here too late .
ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
This is a good residential are ( neighbourhood ) .
اینجا محل ( محله ) مسکونی خوبی است
The bus stop is no distance at all .
ایستگاه اتوبوس فاصله زیادی با اینجا ندارد
This is an ideal spot for picnics .
اینجا برای پیک نیک ماه است
hic jacet
در اینجا خفته است ه کتیبه روی قبر
No one sent me, I am here on my own account.
هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
Do you think it advisable to wait here
آیا مصلحت هست که اینجا منتظر بمانیم
rows
قطار راسته
pulse train
قطار تپشها
rowed
قطار راسته
trained
پیش قطار
trains
پیش قطار
train
پیش قطار
light engineh
لوکوموتیو بی قطار
primers
پیش قطار
primer
پیش قطار
row
قطار راسته
locomotive engineer
[American E]
راننده قطار
goods trains
قطار باربری
train operator
[American E]
راننده قطار
in a row
قطار شده
goods train
قطار باربری
i lost the train
به قطار نرسیدم
locomotive operator
[British E]
راننده قطار
locomotive driver
[British E]
راننده قطار
train driver
راننده قطار
When does the train arrive?
قطار کی می رسد؟
railroad engineer
[American E]
راننده قطار
train ride
گردش با قطار
sleeping carriage
خوابگاه قطار
wagon master
رئیس قطار
wave train
قطار موج
train of waves
قطار موج
ranks
قطار رشته
truck
واگن قطار
trucked
واگن قطار
cross belt
قطار حمایل
prime mover
پیش قطار
prime movers
پیش قطار
The train ran off the rails.
قطار از خط خارج شد
freight trains
قطار باری
freight train
قطار باری
trucking
واگن قطار
ranked
قطار رشته
error burst
قطار خطاها
electric train
قطار برقی
rank
قطار رشته
trucks
واگن قطار
railway station
ایستگاه قطار
They dont recognize your high-school diploma here.
دیپلم دبیرستان شما را اینجا برسمیت نمی شناسند
She comes here once in a blue moon .
سالی ماهی یکبار می آید اینجا ( بسیار بندرت )
commit no nuisance
ادرار کردن و اشغال ریختن اینجا ممنوع است
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
time bill
برنامه حرکت قطار
goods train
قطار حمل کالا
i lost the train
قطار را از دست دادم
buffer-bar
[railway]
ضرب خور
[قطار]
When wI'll the train arrive ?
چه وقت قطار می آید ؟
dining cars
واگن رستوران قطار
parlor car
سالن استراحت قطار
goods trains
قطار حمل کالا
dining car
واگن رستوران قطار
streetcar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
intercity train
قطار بین شهری
tramcar
[British E]
قطار برقی خیابان
tram
[British E]
قطار برقی خیابان
train journey from ... over ... to ...
مسافرت با قطار از ... از راه ... به ...
trolley
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
the train runs without a stop
قطار بدون ایست
for
تحویل روی قطار
caboose
اطاق کارگران قطار
buggie
پیش قطار توپ
streamliner
قطار سریع وشیک
trolleycar
[American E]
[old-fashioned]
قطار برقی خیابان
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
Well, now everyone's here, we can begin.
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
The train came in on time .
قطار به موقع رسید ( سروقت )
containers
قطار و کشتی بکاربرده میشود
container
قطار و کشتی بکاربرده میشود
What time does the train arrive in London?
چه وقت قطار به لندن می رسد؟
The train was 10 minutes late.
قطار 10 دقیقه دیر رسید
We rushed ( hurried ) back to the train station.
با عجله بر گشتیم ایستگاه قطار
Does this train go to ... ?
آیا این قطار به ... میرود؟
When does the train
[bus]
to ... depart?
قطار
[اتوبوس]
به ... کی حرکت می کند؟
free on rail
تحویل کالا روی قطار
enclave economices
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
دیوار موش دارد موش گوش دارد
Is there a train to the airport?
آیا برای فرودگاه قطار هست؟
lounge car
قطار دارای سالن استراحت وتفریح
slip carriage
واگنی که از قطار راه اهن ول میشود
boat train
[خط ]
قطار با ارتباط به کشتی
[برای سفر]
Do I have to change trains?
آیا باید قطار عوض کنم؟
in the centre near the railway station
در مرکز شهر نزدیک ایستگاه قطار
Luchily for me the train was late.
خوش شانسی آوردم قطار دیر رسید
I missed the connection.
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
limber
عراده را به عقب توپ بستن پیش قطار
I want to leave the car in the railway station
من میخواهم اتومبیل را در ایستگاه قطار تحویل بدهم.
What platform does the train to York leave from?
قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com