Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
how can I learn English
چگونه می توانم یادگیری زبان انگلیسی
Other Matches
How do I notice when the meat is off?
چگونه می توانم متوجه شوم که گوشت فاسد شده است؟
anglicism
اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
British
زبان انگلیسی
english speaking
انگلیسی زبان
The English - speaking world.
دنیای انگلیسی زبان
The English speaking-countries.
کشورهای انگلیسی زبان
old english
زبان انگلیسی قدیم
english speaking people
مردم یا ملل انگلیسی زبان
british english
زبان انگلیسی رایج درانگلستان
English is not a hard language .
انگلیسی زبان سختی نیست
american english
زبان انگلیسی که در امریکابان تکملم میشود
p
شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
to tutor somebody in English
به کسی درس خصوصی در زبان انگلیسی دادن
Pidgin English
<idiom>
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
qwerty
صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
anglicization
انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
disassembler
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
lime juicer
ملوان انگلیسی انگلیسی
how far
<adv.>
چگونه
to what extent
<adv.>
چگونه
how
چگونه
in what way
<adv.>
چگونه
how
<adv.>
چگونه
in what manner
چگونه
wherethrough
چگونه
whence comes it that...?
چگونه
how do you do
چگونه اید
how fares it ?
چگونه میگذرد
how fares it with ?
چگونه میگذرانند
how fare you ?
چگونه میگذرانید
of what kind is it ?
چگونه است
anglicises
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicised
انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
five fundamental economic questions
چگونه تولید شود
five fundamental economic questions
و چگونه توزیع شود
how do matters stand?
وضعیت چگونه است
How do you predict(view)the situation?
اوضاع را چگونه می بینی ؟
how shall we proceed
چگونه باید اقدام کرد
i marvel how he has fled
در شگفتم که چگونه گریخته است
How can I make such pilot
چگونه میتوانم با خلبان جمله بسازم
learning
یادگیری
global learning
یادگیری یکپارچه
incidental learning
یادگیری اتفاقی
mastery learning
یادگیری در حدتسلط
unlearning
یادگیری زدایی
whole learning
یادگیری سرتاسری
heuristic learning
یادگیری ذهنی
incentive learning
یادگیری با مشوق
verbal learning
یادگیری کلامی
latent learning
یادگیری نهفته
learning curve
منحنی یادگیری
serial learning
یادگیری زنجیرهای
transfer of learning
انتقال یادگیری
discrimination learning
یادگیری افتراقی
massed learning
یادگیری بی وقفه
maze learning
یادگیری در ماز
avoidance learning
یادگیری اجتنابی
learning rate
سرعت یادگیری
perceptual learning
یادگیری ادراکی
motor learning
یادگیری حرکتی
one trial learning
یادگیری یک کوششی
subliminal learning
یادگیری زیراستانهای
learning
دانش یادگیری
learning set
امایه یادگیری
vicarious learning
یادگیری مشاهدهای
learning theory
نظریه یادگیری
social learning
یادگیری اجتماعی
probability learning
یادگیری احتمالاتی
learning to learn
یادگیری اموزی
rate of learning
سرعت یادگیری
how are you
چگونه اید احوال شماچطوراست حال شماچگونه است
rote learning
یادگیری طوطی وار
statistical learning theory
نظریه اماری یادگیری
means end learning
یادگیری وسیله- هدف
insightful learning
یادگیری بینش افرین
mathematical learning theory
نظریه ریاضی یادگیری
distributed learning
یادگیری فاصله دار
computer based learning
یادگیری بر پایه کامپیوتر
If you can so can I .
اگر تو بتوانی من هم می توانم
I can recite from memory.
می توانم از حفظ بخوانم
I cant nor can anyone else .
نه من می توانم ونه کس دیگه
What else can I do?
دیگر چه می توانم بکنم ؟
Where can I get information?
از کجا می توانم بپرسم؟
The people wondered how the contraption worked.
مردم در شگفت بودند که این ابتکار چگونه کار می کرد.
How do you think the changes will affect you?
فکر می کنید تغییرات چگونه بر زندگی شما تاثیر بگذارد؟
trial and error learning
یادگیری از راه کوشش و خطا
translator
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators
برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
languages
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
assembly
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
language
برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language
استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language
زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
was wondering if I could borrow your car.
می توانم ماشینت را قرض کنم؟
Where can I make a phone call?
از کجا می توانم تلفن کنم؟
I could pass for a Greek .
می توانم خودم رایونانی جابزنم
i did all in my power
انچه در توانم بود کردم
can i do a for you
کاری می توانم برای شمابکنم
Where can I park?
کجا می توانم پارک کنم؟
compiler
که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
boxes
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
box
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد
cats
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
advanced
بسیار پیچیده و مشکل برای یادگیری
cat
استفاده از کامپیوتر برای یادگیری یک مهارت
snobol
Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
My hands are tied.
<idiom>
نمی توانم
[کاری]
کمکی بکنم.
I can't go on any longer.
من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
I can't help you.
من نمی توانم به شما کمک کنم.
I can't run any faster.
من تندتر دیگر نمی توانم بدوم.
I just cant drop my work and go .
نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
Can I entrust this task to you?
می توانم این امررا به شما بسپارم ؟
targetting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental
زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targets
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted
زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
how much can I overdraw on my account?
چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
Can I drive to the centre of town?
آیا می توانم تا مرکز شهر با ماشین بروم؟
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
I cannot square it with my conscience to ...
من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
author language
زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal
زبان ساده شده زبان اسمبلی
mealymouthed
ادم چرب زبان شیرین زبان
He is speechless (inarticulate).
سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
professional slang
زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
I could have sworn that there was somebody in the next room .
می توانم قسم بخورم که یکنفر دراتاق مجاور بود
researching
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreted
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic
زبان تازی زبان عربی
glib
چرب زبان زبان دار
interpreting
ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic
زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
limey
انگلیسی
limeys
انگلیسی
Briton
انگلیسی
Britisher
انگلیسی
Britishers
انگلیسی
English
انگلیسی
english woman
زن انگلیسی
Englishmen
انگلیسی
British
انگلیسی
Englishwomen
انگلیسی
knuckle guard
انگلیسی
knuckle bow
انگلیسی
Britons
انگلیسی
Englishwoman
انگلیسی
johnny
انگلیسی
Englishman
انگلیسی
english opening
گشایش انگلیسی
middle english
انگلیسی تا 0051میلادی
tommy atkins
سرباز انگلیسی
redcoat
سرباز انگلیسی
english self taught
خوداموز انگلیسی
english system
سیستم انگلیسی
lime juicer
کشتی انگلیسی
is a monetary sign
انگلیسی است
king's english
انگلیسی اصیل
after the english f.
به سبک انگلیسی ها
johnny
مرد انگلیسی
in plain english
به انگلیسی ساده
english billiards
بیلیارد انگلیسی
anglicization
انگلیسی مابی
HMS
کشتی انگلیسی
ale
ابجو انگلیسی
anglophile
انگلیسی دوست
association croquet
کروکه انگلیسی
English altar
محراب انگلیسی
arabic numeral
اعداد انگلیسی
jardin anglais
باغ انگلیسی
cleat knob
دگمه انگلیسی
In simple (plain) English.
به انگلیسی ساده
cleat
عایق انگلیسی
broken english
انگلیسی دست و پا شکسته
limey
سرباز یا ملوان انگلیسی
uniting
سکه قدیم انگلیسی
unites
سکه قدیم انگلیسی
unite
سکه قدیم انگلیسی
He is good at English.
انگلیسی اش خوب است
large white
خوک سفید انگلیسی
anglicise
انگلیسی ماب کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com