Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
maximum performance
کارایی حداکثر
Search result with all words
optimize
کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
Other Matches
max min system
سیستم حداکثر و حداقل سیستم انبارداری که در ان حداقل و حداکثر موجودی تعیین میگردد
maximal aerobic power
بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen uptake
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption
حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
capacity cost
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
functions
کارایی
effectiveness
کارایی
functioned
کارایی
function
کارایی
proficiency
کارایی
efficiency
کارایی
efficiency unit
واحد کارایی
performance
شاهکار کارایی
nozzle efficiency
کارایی نازل
combat efficiency
کارایی رزمی
mechanical efficiency
کارایی مکانیکی
efficiency variance
تباین کارایی
performances
شاهکار کارایی
predictive efficiency
کارایی پیش بینی
performance evaluation
ارز یابی کارایی
harassing
به هم زدن کارایی دشمن
workability
کارایی بتن خمیرواری
performance
روش قضاوت کارایی سیستم
annual efficiency index
شاخص کارایی سالانه خدمتی
performances
روش قضاوت کارایی سیستم
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
efficiency
کارایی وسیله یا نفر شایستگی
highs
وسیله گران یا با کارایی بالا
highest
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
coefficient of relative efficiency organ
ضریب نسبی کارایی سازمان
test protectors
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
optimization
کار کردن چیزی با کارایی کامل
test examiner
مسئول ازمایشات مهارت تخصصی و کارایی شغلی
PowerPC
پردازنده با کارایی بالای RISC سافت Motorola
maintains
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintain
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
definitions
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
maintained
اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
torque
کارایی یک نیرو برای به گردش دراوردن جسم
definition
کارایی و دستوراتی که باعث ایجاد یک عمل می شوند
shadow RAM
روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
enhancement
امکان جانبی که خروجی یا کارایی یک وسیله را افزایش میدهد
tweaked
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
selectable
کارایی یا خصوصیت یک وسیله که توسط کاربر قابل انتخاب است
tweak
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaks
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
architecture
طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
ActiveX
که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
onion skin architecture
طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
integrated
روش سازمانی برای بازیابی و ورود داده با بیشترین کارایی
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
maximum
حداکثر
outside
حداکثر
uttermost
حداکثر
endurance
حداکثر
peak
حداکثر
outsides
حداکثر
peaks
حداکثر
maximal
حداکثر
peaking
حداکثر
expansion
تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
maximum value
مقدار حداکثر
maximum work
کار حداکثر
peak voltage
ولتاژ حداکثر
maximum of intensity
حداکثر شدت
submaximal
زیر حداکثر
supercharge
خرج حداکثر
maximum price
حداکثر بها
maximum performance
عملکرد حداکثر
maximum power demand
مصرف حداکثر
maximum slope
حداکثر شیب
maximum ratings
مقدار حداکثر
maximum speed
حداکثر سرعت
maximum thermometer
گرماسنج حداکثر
relative maximum
حداکثر نسبی
maximum output
خروجی حداکثر
maximum frequency
فرکانس حداکثر
maximum prr ermissible
مجاز حداکثر
maximum profit
حداکثر سود
peak speed
حداکثر سرعت
peak output
حداکثر تولید
flat out
حداکثر سرعت
maximum efficiency
حداکثر کارائی
maximum duration
زمان حداکثر
maximum detector
اشکارساز حداکثر
maximum density
حداکثر تراکم
maximum demand
بار حداکثر
maximum deviation
انحراف حداکثر
maximum amplitude
دامنه حداکثر
maximum deflection
انحراف حداکثر
peak current
جریان حداکثر
maximal
وابسته به حداکثر
maximum current
جریان حداکثر
maximum capacity
فرفیت حداکثر
maximum efficiency
راندمان حداکثر
maximization
به حداکثر رسانیدن
maximum energy
انرژی حداکثر
flank speed
حداکثر سرعت
full bore
حداکثر تلاش
full speed
حداکثر سرعت
global maximum
حداکثر مطلق
peak load
حداکثر بار
peak demand
حداکثر تقاضا
optimum height
حداکثر ارتفاع
intensity maximum
حداکثر شدت
maximum moment
حداکثر لنگر
maximum load
بار حداکثر
maximum limited stress
تنش حداکثر
maximum gain
تقویت حداکثر
maximum available powere
توان حداکثر
wage ceiling
حداکثر دستمزد
high tide
حداکثر مد دریا
high tides
حداکثر مد دریا
peaks
حداکثر کاکل
peak load
بار حداکثر
peaking
حداکثر کاکل
peak
حداکثر کاکل
price ceilings
حداکثر قیمت
payload
حداکثر بار
payloads
حداکثر بار
jams
توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
feasibility
امتحان و گزارش درباره کارایی و هزینه محصول جدید که آماده فروش میشود
jammed
توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
boarded
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
card
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
board
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
cards
تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
jam
توقف کار کردن به علت اینکه چیزی مانع کارایی شده است
sprinted
با حداکثر سرعت دویدن
sprints
با حداکثر سرعت دویدن
maximum flexibility
خمش پذیری حداکثر
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
at full blast
<adv.>
در حداکثر قدرت یا شدت
maximum direction finding
جهت یابی حداکثر
sprint
با حداکثر سرعت دویدن
full blast
<adv.>
در حداکثر قدرت یا شدت
maximum demand pointer
عقربه مصرف حداکثر
maximum allowable concentration
حداکثر غلظت مجاز
maximum and minimum thermometer
گرماسنج حداقل و حداکثر
maximum stock
حداکثر موجودی انبار
maximum control current
جریان کنترل حداکثر
low tide
حداکثر جذر دریا
maximum current rating
جریان نامی حداکثر
maximum demand meter
حداکثر مقدار سنج
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
maximum in power gain
تقویت قدرت حداکثر
maximum probility detection
تعیین احتمال حداکثر
maximum ratings
مقدار نامی حداکثر
maximum reverse r.m.s. voltage
ولتاژ سد موثر حداکثر
maximum scattering angle
زاویه پراکندگی حداکثر
maximum sound pressure
فشار صوت حداکثر
maximum take off weight
حداکثر وزن برخاستن
maximum temperature
درجه حرارت حداکثر
high water
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
maximum wavelength
طول موج حداکثر
maxvo
حداکثر اکسیژن مصرفی
maximum power operation
کار با توان حداکثر
maximum power gain
تقویت توان حداکثر
maximum permissible voltage
ولتاژ مجاز حداکثر
maximum input frequency
فرکانس ورودی حداکثر
maximum landing weight
حداکثر وزن فرود
maximum light transmission
انتقال نور حداکثر
maximum liklihood method
روش حداکثر احتمال
maximum load
بار گذاری حداکثر
maximum modulating frequency
فرکانس حداکثر مدولاسیون
maximum natality
حداکثر زاد و ولد
maximum operating voltage
ولتاژ کار حداکثر
maximum output voltage
ولتاژ خروجی حداکثر
maximum permissible load
بار مجاز حداکثر
maxvo
حداکثر توان هوازی
utmost good faith
حداکثر حسن نیت
closed height
حداکثر ارتفاع لیفتراک
ultimate bearing capacity
حداکثر فشار متحمل پی
daily flood peak
حداکثر سیل روزانه
principle of miximum overlap
اصل حداکثر همپوشانی
utility maximization
به حداکثر رسانیدن مطلوبیت
breaking load
حداکثر تحمل بار
flank speed
حداکثر سرعت قایق
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
high run
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
pron to
با حداکثر سرعت ممکن
profit maximization
به حداکثر رسانیدن سود
angle of repose
حداکثر شیب استقرار
extreme
حداکثر درمنتهی الیه
marginal
حداکثر نزدیک به انتها
utmost
منتهای کوشش حداکثر
traffic peak
حداکثر عبور و مرور
ceiling price
حداکثر قیمت قانونی
ceiling prices
حداکثر قیمت قانونی
endurance time
سرعت حداکثر مداوم
enhancing
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
minimal tree
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
enhances
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
extending
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com