Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
detector paper
کاغذ حساس دستگاه اکتشاف ش م ر
Other Matches
electrosensitive paper
کاغذ حساس الکترونیکی
magnetic anomaly detection gear
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
electrosensitive
چاپ با کاغذ حساس به الکترون
detector crayon
مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
forms
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
formed
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
phototypesetter
وسیلهای که میتواند متن با rendution بالا روی کاغذ یا فیلم حساس به نور ایجاد کند
antistatic mat
پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
sprocket feed
محل نگهداری کاغذ که چاپگر کاغذ را باچرخ دندانه دار در سوراخهای مقدار لبه هر کاغذ می چرخاند
feeds
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
feed
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی
tractor feed
روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
friction feed
تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
tentacle
شاخک حساس ریشه حساس
tentacles
شاخک حساس ریشه حساس
LCD
چاپگر کاغذ که از تابلوی CCD در مقابل نور روشن استفاده میکند تا تصاویری را روی رسانه حساس به عکس نشان دهد. تابلوی CCD عبور نور را متوقف میکند بجز در پیکس هایی که تصور را شرح می دهند
flux valve
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
skip
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheet
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
skips
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
skipped
حرکت سریع کاغذ در چاپگر , با نادیده گرفتن پیشبرد طبیعی کاغذ
sheets
سیستم نگهداری کاغذ که ورقههای کاغذ را یکباره در چاپگر قرار میدهد
plotter
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
plotters
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ
sprocket holes
مجموعه سوراخ کوچک در هر لبه مجموعهای کاغذ که امکان چرخیدن و قرار گرفتن کاغذ در چاپگر میدهد
NCR paper
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
flow
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flowed
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
flows
درج متن در قالب کاغذ در سیستم DTP متن و فضای اطراف کاغذ و بین حاشیه ها
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
scratch paper
کاغذ مسوده کاغذ سیاهه
detection
اکتشاف
finding
اکتشاف
findings
اکتشاف
exploration
اکتشاف
discovery
اکتشاف
discoveries
اکتشاف
scouted
مامور اکتشاف
probability of detection
احتمال اکتشاف
radio detection
اکتشاف رادیویی
scout
مامور اکتشاف
surface detection
اکتشاف سطحی
exploration
کاوش اکتشاف
prospector
اکتشاف کننده
probes
اکتشاف جدید
probed
اکتشاف جدید
uncharted
اکتشاف نشده
prospectors
اکتشاف کننده
probe
اکتشاف جدید
scouts
مامور اکتشاف
eureka
ابرازپیروزی از اکتشاف
prospects
اکتشاف کردن مساحی
reconnaissance
بازدید مقدماتی اکتشاف
spelunker
علاقمند به اکتشاف غار
locator beacon
برج اکتشاف هوایی
prospecting
اکتشاف کردن مساحی
command active sonobuoy system
وسیله اکتشاف زیردریایی
prospected
اکتشاف کردن مساحی
prospect
اکتشاف کردن مساحی
acquisition radar
رادار اکتشاف هدف
inexplorable
غیر قابل اکتشاف
fluxgate
وسیله اکتشاف مین مغناطیسی
radio detection
در معرض اکتشاف به وسیله بی سیم
sounding rocket
موشک اکتشاف تغییرات جوی
toner
که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
feed
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feeds
روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
acoustic minehunting
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
acoustical surveillance
اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
fixer system
سیستم اکتشاف و تعیین محل هواپیماهای در حال پرواز
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
subaqueous ranging
طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
spasur
سیستم اکتشاف فضایی که مخصوص کشف اشیاء سرگردان در فضای جو زمین است
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
sensor
حساس
exquisite
حساس
delicate
حساس
vigilant
حساس
ticklish
حساس
elastic demand
حساس
tendering
حساس
supersensitive
حساس
susceptive
حساس
prominent
حساس
tendered
حساس
tender
حساس
critical
حساس
tenderest
حساس
alive
حساس
sensate
حساس
passible
حساس
thin skinned
حساس
acute
حساس
key
<adj.>
حساس
sensitive
حساس
sharp nosed
حساس
sensitive clay
رس حساس
sentimental
حساس
feisty
حساس
elastic
حساس
techy
حساس
activator
حساس گر
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
prevention of stripping
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
tendered
حساس بودن
critical position
پوزیسیون حساس
a sensitive subject
[topic]
موضوعی حساس
gleg
حساس باهوش
pixilated
خیلی حساس
mimosa
گیاه حساس
tender
حساس بودن
hyperaesthetic
زیاده از حد حساس
insensible
غیر حساس
tenderest
حساس بودن
sensitively
بطور حساس
insensitivity
غیر حساس
critical mass
توده حساس
vibrissa
موی حساس
tenderizing
حساس کردن
sensitising
حساس کردن
tendering
حساس بودن
insensitive
غیر حساس
jumpy
بیقرار حساس
feelingly
بطور حساس
high strung
بسیار حساس
kittle
هوشیار حساس
key position
شغل حساس
hygrosensitive
حساس به رطوبت
key points
نقاط حساس
keop soo
نقاط حساس
senseful
خیلی حساس
sensitized
حساس کردن
sensitive plant
گیاه حساس
elastic supply
عرضه حساس
palpi
شاخک حساس
skinless
خیلی حساس
sensitize
حساس شدن
sensitize
حساس کردن
sensitises
حساس شدن
sensitized
حساس شدن
sensitises
حساس کردن
sensitizes
حساس کردن
sensitizes
حساس شدن
sensitizing
حساس کردن
sensitizing
حساس شدن
sensitised
حساس شدن
sensitised
حساس کردن
sensory nerves
پیهای حساس
key terrain
زمین حساس
supersensitive
حساس شده
stark
حساس سفت
critical facility
تاسیسات حساس
sensitization
حساس سازی
sensitization
حساس کردن
overstrung
خیلی حساس
tenderize
حساس کردن
sensitive zone
منطقه حساس
perceptive
حساس و باهوش
tenderised
حساس کردن
tenderising
حساس کردن
starker
حساس سفت
tenderises
حساس کردن
it touched him on the raw
بنقطه حساس
sensitizer
حساس کننده
sensitization
حساس شدن
tenderizes
حساس کردن
supersensitive
فوق حساس
starkly
حساس سفت
starkest
حساس سفت
sensitising
حساس شدن
tenderized
حساس کردن
critical item
اماد حساس
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com