Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
formulary
کتاب دستور یاقاعده
Other Matches
grammars
کتاب دستور
grammar
کتاب دستور
pharmacopoeia
کتاب دستور داروسازی دارونامه
pharmacopeia
کتاب دستور داروسازی قرابادین
systemmatize
دارای روش یاقاعده کردن اسلوب دادن
capitulary
کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
statements
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statement
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
deuteronomic
وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference
کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
reader
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
readers
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton
کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
separator
نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
statements
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement
دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifiers
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
actual address
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifier
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skips
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skipped
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
piped
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
pipe
که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
GOSUB
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
basics
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetched
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetches
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetch
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
effective
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefix
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefixes
کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branches
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branch
مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
invisible hand
منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
discrimination instruction
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
one plus one address
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
branches
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
immediate
دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
letter writer
کتاب
that book
ان کتاب
bokk
کتاب
text
کتاب
texts
کتاب
hexateuch
شش کتاب
books
کتاب
booked
کتاب
book
کتاب
i sold the book for rials 0
کتاب را
addressing
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
White Paper
کتاب سفید
letter book
کتاب رونوشت
pseudograph
کتاب جعلی
text book
کتاب درسی
leviticus
کتاب لاویان
guide book
کتاب راهنما
here is my book
کتاب من اینها
purview of a book
ویعت کتاب
red book
کتاب سرخ
White Papers
کتاب سفید
songbook
کتاب سرود
abecedarium
کتاب الفباء
studious
کتاب خوان
speller
کتاب املاء
guide
کتاب راهنما
list of lights
کتاب چراغها
missal
کتاب دعا
postscripts
ضمیمه کتاب
pressmark
شماره کتاب
postscript
ضمیمه کتاب
octateuch
هشت کتاب
pepole of the book
اهل کتاب
primers
کتاب الفباء
policy book
کتاب روشها
p. album
کتاب عکس
primer
کتاب الفباء
philobiblic
عاشق کتاب
paper stainer
کتاب نویس
missal
کتاب نماز
miaasl
کتاب نماز
bookmakers
کتاب نویس
bookmaker
کتاب نویس
jackets
جلد کتاب
jacket
جلد کتاب
guided
کتاب راهنما
many books
چندین کتاب
guides
کتاب راهنما
margent
حاشیه کتاب
pseudograph
کتاب دغلی
mass book
کتاب نماز
pseudograph
کتاب قلب
psalter
کتاب سرود
philobiblic
کتاب دوست
novels
کتاب داستان
prayer books
کتاب نماز
prayer book
کتاب نماز
handbooks
کتاب دستی
novel
کتاب داستان
handbook
کتاب دستی
ethic
کتاب اخلاق
bookbinding
کتاب سازی
bookbinding
صحافی کتاب
workbook
کتاب دستورعملیات
workbooks
کتاب دستورعملیات
pocketbooks
کتاب جیبی
pocketbook
کتاب جیبی
statute book
کتاب قانون
statute book
کتاب نظامنامه
cookbooks
کتاب طباخی
cookbooks
کتاب اشپزی
cookbook
کتاب طباخی
cookbook
کتاب اشپزی
cataloged
کتاب فهرست
cataloging
کتاب فهرست
personae
اشخاص یک کتاب
directory
کتاب راهنما
directories
کتاب راهنما
telephone directory
کتاب تلفن
telephone directories
کتاب تلفن
here is my book
اینست کتاب من
personas
اشخاص یک کتاب
manuscript
کتاب خطی
catalogs
کتاب فهرست
catalogue
کتاب فهرست
catalogued
کتاب فهرست
catalogues
کتاب فهرست
cataloguing
کتاب فهرست
manuscripts
کتاب خطی
text
کتاب درسی
texts
کتاب درسی
bibliographies
کتاب شناسی
bibliography
کتاب شناسی
class book
کتاب کلاسی
persona
اشخاص یک کتاب
catalog
کتاب فهرست
by the book
ازروی کتاب
boookbinder
کتاب ساز
bookplate
برچسب کتاب
booker
کتاب دار
book review
انتقاد از کتاب
corrigenda
غلطهای کتاب
deuteronomy
کتاب تثنیه
fortunebook
کتاب فالگیری
formulary
کتاب نماز
genesis
کتاب پیدایش
f. of books
عاشق کتاب
encyclopaedia
کتاب حاوی
enchiridion
کتاب کوچک
ecclesiastes
کتاب واعظ
ecclesiastes
کتاب جامعه
book one
کتاب نخست
book og kings
کتاب پادشاهان
booklets
کتاب کوچک
booklet
کتاب کوچک
sketchbooks
کتاب مسوده
sketchbook
کتاب مسوده
textbooks
کتاب درسی
textbook
کتاب درسی
scriptures
کتاب مقدس
scripture
کتاب مقدس
avesta
کتاب زرتشت
bibiliography
کتاب شناسی
blue book
کتاب ابی
black book
کتاب سیاه
bibliophile
دوستدار کتاب
bibliophil
کتاب دوست
ABC
کتاب الفبا
biblioklept
کتاب دزد
bibliographer
کتاب شناس
bibliograph
کتاب شناس
Holy Writ
کتاب مقدس
guidebook
کتاب راهنما
guidebooks
کتاب راهنما
comic book
کتاب کاریکاتور
comic books
کتاب کاریکاتور
storybook
کتاب داستان
word book
کتاب لغت
wordbook
کتاب لغت
readers
کتاب قرائتی
dictionary
کتاب لغت
glossary
کتاب لغت
lexicon
[dictionary]
کتاب لغت
reader
کتاب قرائتی
pedant
کرم کتاب
the holy
کتاب مقدس
headband
شیرازه کتاب
bookshelves
قفسه کتاب
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com