Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 56 (5 milliseconds)
English	Persian
to lead a person a d.	کسیرابه رقاصی واداشتن
Other Matches
to provoke a person to anger	کسیرابه غضصب دراوردن
cavorted	رقاصی کردن
cavorting	رقاصی کردن
cavorts	رقاصی کردن
cavort	رقاصی کردن
wrested	واداشتن
put through	واداشتن
stand	واداشتن
causing	واداشتن
cause	واداشتن
causes	واداشتن
to set on	واداشتن
wrests	واداشتن
wresting	واداشتن
wrest	واداشتن
reanimate	به شجاعت واداشتن
hearten	به شجاعت واداشتن
encourage	به شجاعت واداشتن
embolden	به شجاعت واداشتن
elate	به شجاعت واداشتن
countenance [encourage]	به شجاعت واداشتن
actuate	به عمل واداشتن
helotize	بغلامی واداشتن
laying of setts	واداشتن سنگها
stint	بقناعت واداشتن
appoint	گماشتن واداشتن
operated	بفعالیت واداشتن
operate	بفعالیت واداشتن
prompt	بفعالیت واداشتن
prompted	بفعالیت واداشتن
prompts	بفعالیت واداشتن
operates	بفعالیت واداشتن
appoints	گماشتن واداشتن
stints	بقناعت واداشتن
up end	راست نشاندن یا واداشتن
pricking	با سیخونک بحرکت واداشتن
putting	منصوب کردن واداشتن
puts	منصوب کردن واداشتن
put	منصوب کردن واداشتن
range	به نظم وترتیب واداشتن
ranged	به نظم وترتیب واداشتن
pricked	با سیخونک بحرکت واداشتن
ranges	به نظم وترتیب واداشتن
pricks	با سیخونک بحرکت واداشتن
prick	با سیخونک بحرکت واداشتن
encourage	ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encouraged	ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
encourages	ترغیب کردن به شجاعت واداشتن
dragoons	بزور شکنجه بکاری واداشتن
dragoon	بزور شکنجه بکاری واداشتن
slap together <idiom>	به عجله وبی مراقبت واداشتن
galvanize	تحریک کردن به حرکت واداشتن
pits	به رقابت واداشتن هسته میوه را دراوردن
pit	به رقابت واداشتن هسته میوه را دراوردن
to drink to a person	نخست خودنوشیدن وسپس دیگریرابنوشیدن واداشتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com