English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (18 milliseconds)
English Persian
first offender کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
first offenders کسی که برای اولین بار قانوناتخلف کرده است
Other Matches
burgers تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
burger تکهای گوشت سرخ کرده یاکباب کرده که برای تهیه ساندویچ بکارمیرود
sherlu اولین برنامه زبان طبیعی که تجزیه و تحلیل نحوی ومعناشناسی را با معلومات جهان مجتمع کرده است
no show مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
first offender متخلف برای اولین بار
for the first [last] time برای اولین [آخرین] بار
first offenders متخلف برای اولین بار
debutant دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
first in first out صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
sector سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
sectors سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
COMPAQ شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
first strike اولین ضربت در اولین حمله
fifo اولین صادره از اولین وارده
They have come out with a new gimmick to attract customers . کلک جدیدی برای جلب مشتری پیدا کرده اند
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
DR DOS سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
assists بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
gabion سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
assist بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisting بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
assisted بازیگری که درکسب امتیازکمک کرده رساندن گوی به یار برای گل زدن در هاکی روی یخ
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
swiss steak گوشت خرد کرده مخلوط با اردوچاشنی سرخ کرده
buffer فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
sense probe مکانیسم ورودی که نقاط حساس روی یک صفحه نمایش را فعال کرده و درنتیجه برای یک کامپیوترورودی تهیه کند
plaiting [نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
head-shrinkers کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinker کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
I have a tooth abscess. دندانم ماده کرده ( چرک کرده )
XNS پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
editing run در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
fifo که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
flexowriter علامت تجارتی نوعی ماشین ابتدایی که برای تولید نوارکاغذی منگنه شده از داده هایی که از یک صفحه کلیدوارد شده اند استفاده می کرده است
touches وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touch وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
democratic comiteism سیستم کمیتهای دمکراتیک اصطلاحی است که لنین وتروتسکی و سایر نویسندگان کمونیست برای کمیسیون بازیهای سیستم دممراتیک وضع کرده اند و این نحوه عمل را از نقاط ضعف و عیوب دمکراسی می دانند
utopiannism اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
best gold تیری که نزدیک به نشان اصابت کرده تیری که نزدیک به مرکزهدف اصابت کرده باشد
initials اولین
headmost اولین
initialed اولین
initiatory اولین
initialling اولین
initial اولین
initialled اولین
initialing اولین
seconding که پس از اولین می آید
seconds که پس از اولین می آید
seconded که پس از اولین می آید
betimes در اولین فرصت
initialing اولین قسمت
second که پس از اولین می آید
initials اولین قسمت
first strike اولین ضربه
first salvo اولین رگبار
first generation اولین سری
initialled اولین یا در ابتدا
initialled اولین امضاء
initialled اولین قسمت
initialing اولین یا در ابتدا
initialing اولین امضاء
initialed اولین یا در ابتدا
initialed اولین امضاء
initialed اولین قسمت
initial اولین یا در ابتدا
initial اولین امضاء
initial اولین قسمت
initials اولین یا در ابتدا
initialling اولین یا در ابتدا
initials اولین امضاء
initialling اولین امضاء
immediate destination اولین مقصد
initialling اولین قسمت
at your earliest convenience در اولین فرصت مناسب
first light اولین طلیعه خورشید
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
Go to the first crossroad. به اولین چهارراه بروید.
first ionization potential پتانسیل اولین یونش
at first light در اولین روشنایی روز
Go to the first crossroad. به اولین تقاطع بروید.
dday اولین روزاغاز بکار
CERN یس که www اولین آنجا اختراع شد
filo اخرین صادره از اولین وارده
homes اولین رکورد داده در فایل
primary اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
January اولین ماه سال مسیحی
standard اولین مگا بایت حافظه در PC.
lifo last in first out اولین صادره از اخرین وارده
lifo اولین صادره ازاخرین وارده
home اولین رکورد داده در فایل
alphas اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha اولین گونه یک محصول کامپیوتری
standards اولین مگا بایت حافظه در PC.
ante-court [اولین صحن در خانه های بزرگ]
delivery leadtime زمان تحویل اولین قسمت وسایل
low sunday اولین یکشنبه بعد از عید پاک
green run اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر
head اولین عنصر داده در لیست بودن
delivery leadtime زمان تحویل اولین پارتی وسایل
ash wednesday اولین روز ایام روزهء مسیحیان
drop cap حرف درشت اولین کلمه پاراگراف
initials اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialling اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialled اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialing اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initial اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
initialed اولین حرف کلمه به ویژه از یک نام
prototypes اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
computed air release point نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
second strike اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
first down اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
geometric mean فاصله بین اولین واخرین جمله یک تصاعدهندسی
prototype اولین کالاهایی که بعنوان نمونه ساخته میشود
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
widow اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
innovation theory این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
widows اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
honor امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
first salvo اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
initialling آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initial آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initials آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
identities مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
initialing آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialed آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
initialled آدرسی که در آن اولین دستور برنامه ذخیره شده است
identity مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
origins محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
origin محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
peremptory undertaking تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
floats فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floated فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
execution محلی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
bachelor مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelors مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
touchdowns درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdown درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
Intel بیتی استفاده میکند که اولین بار در کامپیوترهای IBMPC به کار رفت
highest اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
highs اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
daisy chain زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
first fit تابع یا الگوریتمی که اولین و بزرگترین بخش از حافظه خالی را انتخاب میکند تا یک صفحه
Windows . اولین نسل جدید ویندوز که حاوی امکانات OLE و کشیدن و قراردادن بود
high اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
Boxing Day اولین روز کار بعد از عید کریسمس که طی آن به پستچی و کارمند و غیره هدیه میدهند
prototype اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
IBM بزرگترین شرکت کامپیوتری در جهان که اولین سیستم بر پایه PC را روی پردازنده PC ایجاد کرد
origin writ ورقهای بود که در گذشته خواهان دعوی ان را یه عنوان اولین قدم در احقاق حق خود می خریدند
prototypes اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
Dutch barn [انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
i am 0 rials out of pocket کرده ام
turgid <adj.> پف کرده
tumid <adj.> پف کرده
puffy <adj.> پف کرده
puffed <adj.> پف کرده
gelid یخ کرده
puffed out <adj.> پف کرده
unconsciously غش کرده
beastby کرده
infusions دم کرده
souffles پف کرده
infusion دم کرده
puff pastry پف کرده
souffle پف کرده
unconscious غش کرده
off the trail پی گم کرده
bloat پف کرده
bouffant پف کرده
soufflTs پف کرده
Babbage nelrhC Babbage مخترع انگلیسی اولین ماشین حساب خودکار و قالب اصلی کامپیوترهای دیجیتالی امروز
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
carpeted فرش کرده
ghee کره اب کرده
grown-ups رشد کرده
let it be done کرده شود
tumid اماس کرده
it is very easily done کرده میشود
ventricular باد کرده
smoothfaced صاف کرده
inveterate ریشه کرده
they have done their work را کرده اند
overage کم رشد کرده
self taught تحصیل کرده
off the track ازخط پی گم کرده
I have a flat [tire] . من پنچر کرده ام.
grown-up رشد کرده
nodular ورم کرده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com