Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
cabin cruiser
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
cabin cruisers
کشتی کوچک موتوری ناو اتاقکدار
Other Matches
motor vessel
کشتی موتوری
panel truck
بارکش کوچک موتوری
daycruiser
قایق موتوری کوچک
quarterdeck
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
boats
کشتی کوچک
boat
کشتی کوچک
vedette
کشتی اکتشافی کوچک
lighter
کشتی باری کوچک
small ship
کشتی کوچک یا با طول کم
pinnace
کشتی کوچک پارویی
shallop
کشتی کوچک دودگله
lighters
کشتی باری کوچک
poop deck
عرشه کوچک فوقانی کشتی
lugger
کشتی کوچک با بادبان چارگوش
carvel
کشتی کوچک سریع السیر کرجی
zebec
یکجور کشتی سه دکله کوچک در مدیترانه
compartmentalises
اتاقکدار کردن
compartmentalize
اتاقکدار کردن
compartmentalized
اتاقکدار کردن
compartmentalizes
اتاقکدار کردن
compartmentalizing
اتاقکدار کردن
compartmentalised
اتاقکدار کردن
compartmentalising
اتاقکدار کردن
snag boat
کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
automotive
وسیله موتوری موتوری
on board
<idiom>
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
physical motor pool
پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppers
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
carry ship
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
keel
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
supercargo
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
lazar housek
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
gunroom
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
dan runner
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
embarkation
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
motorize
موتوری کردن
motorboat
قایق موتوری
push bikes
در برابردوچرخه موتوری
motorboats
قایق موتوری
ferried
قایق موتوری
motor drive
محرکه موتوری
ferry
قایق موتوری
ferrying
قایق موتوری
pools
پارک موتوری
motorization
موتوری کردن
push bike
در برابردوچرخه موتوری
motor scooter
روروک موتوری
pool
پارک موتوری
aerodyne
هواپیمای موتوری
ferries
قایق موتوری
pooled
پارک موتوری
motor unit
یکان موتوری
motor pool
پارک موتوری
motorized
یکان موتوری
motorcade
کاروان موتوری
motorcades
کاروان موتوری
motor fule
سوخت موتوری
powerboats
قایق موتوری
motorboat engine
قایق موتوری
gasboat
قایق موتوری
motor vehicle
خودرو موتوری
powerboat
قایق موتوری
mopeds
دوچرخهی موتوری
motorbikes
دوچرخهی موتوری
motorbike
دوچرخهی موتوری
moped
دوچرخهی موتوری
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
motorboat racing
مسابقه با قایق موتوری
powerboat racing
مسابقه با قایق موتوری
diver
راننده قایق موتوری
to start a motor
موتوری را بکار انداختن
motor transport
حمل و نقل موتوری
motorsports
ورزشهای با وسایل موتوری
motor launch
قایق موتوری کرجی
power driven vessel
یگان شناور موتوری
powerboating
راندن قایق موتوری
motor vehicle
وسیله نقلیه موتوری
pool equipment
وسایل پارک موتوری
speedboats
قایق موتوری سرعت
outboarder
راننده قایق موتوری
speedboat
قایق موتوری سرعت
parasailing
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومبیل یا قایق موتوری بلند شدن در هوا با چتر بکمک قایق موتوری
convoys
کاروان دریایی ستون موتوری
drag boat
قایق موتوری مسابقه سرعت
convoy
کاروان دریایی ستون موتوری
motorized
یکان موتوریزه محمول موتوری
motorcar
وسیله نقلیه موتوری اتومبیل
automotive
تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
movement table
جدول حرکت ستونهای موتوری
powerboats
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
cigarrette
قایق مسابقه بزرگ موتوری
outboard motor
موتوری که روی قایق سوارشده
powerboat
قایق موتوری تفریحی یاماهیگیری
kick over
<idiom>
موتوری که شروع به کار میکند
outboard motors
موتوری که روی قایق سوارشده
power mower
چمن زن یا علف چین موتوری
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
yawed
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats
کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
کشتی بادبانی کشتی بادی
contact ion engine
موتوری برای ایجاد تراست درفضا
sea skiff
قایق موتوری به اندازه متوسط با کابین
motors
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
tractive force
نیروی کشش وسایل نقلیه موتوری
convoy assembly port
بندر محل تجمع ستون موتوری
motored
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor-
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
motor
موتوری خودرویی وسیله به حرکت دراورنده
storm boat
نوعی قایق سبک هجومی موتوری
motor torpedo boat
قایق موتوری سریع السیراژدر انداز
motor traffic
رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
speedboats
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
speedboat
کرجی یا قایق موتوری سریع السیر
piracy
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
dead engine
موتوری که در حین پرواز ازکار افتاده است
holed
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
flag days
روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
holes
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing
نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
sportfisherman
قایق موتوری بزرگ برای ماهیگیری دورازساحل
truck trailer
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
stepping motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
stepper motor
موتوری که طبق دستوری کامپیوتر به آرامی می چرخد.
tractors
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
tractor
تراکتور یا ماشین شخم زنی گاو اهن موتوری
free on boand
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
radialengine
موتوری که استوانههای ان بشکل پرههای چرخ قرارگرفته باشند موتورچرخی
hydroplaning
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
parakiting
بلند شدن در هوا با چتر بکمک اتومیبل یا قایق موتوری
hydroplane
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplaned
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
hydroplanes
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب
predicted log racing
مسابقه قایق موتوری باپیشبینی قبلی زمان از طرف راننده
whaleboat
قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
orthodromics
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
turbofan
موتوری با میزان سوخت معین که تراست بیشتری نسبت توربوجت ایجاد میکند
prow
کشتی عرشه کشتی
prows
کشتی عرشه کشتی
keelage
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
scooters
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
scooter
روروک مخصوص بچه ها قایق موتوری ته پهن روروک سواری کردن
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
motor vehicle industry
صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
light ship
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
drive
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
drives
راندن اسب باشلاق راندن قایق موتوری ترساندن شکار و راندن ان بسوی شکارچی
dock receipt
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
motor march
راهپیمایی موتوری راهپیمایی با خودرو
davit
جرثقیل کوچک جرثقیل کوچک قایق
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
pace-setters
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace-setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
pace setter
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
line haul
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
vessel
کشتی
vessels
کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight
کشتی مس
aft
در پس کشتی
puppis
کشتی دم
bilge
اب ته کشتی
boarded
کشتی
argo
کشتی
foreship
سر کشتی
catch
کشتی کج
hulks
کشتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com