English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
foot operated starting switch کلید راه انداز پایی
Other Matches
kick starter راه انداز پایی
foot starter راه انداز پایی
breaks کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
break کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل
xt صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند
scans شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
option کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
options کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC
primary key [کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.]
average propensity to save میل متوسط به پس انداز نسبتی از درامد که به پس انداز اختصاص می یابد
saving institutions موسسات پس انداز شرکتهای پس انداز
shift click ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید
deflection board طرح تیر خمپاره انداز میز تصحیح سمت خمپاره انداز
upper case حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند
option key [یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید]
repeats تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
Apple Key کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است
n-key rollover [این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند]
rollover صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
alt key کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
KSAM ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
printed کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
click انتخاب یک کلید از صفحه کلید
clicked انتخاب یک کلید از صفحه کلید
function key کلید عملیاتی کلید تابعی
clicks انتخاب یک کلید از صفحه کلید
enhanced دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhancing دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhances دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
enhance دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
planters کف پایی
plantar کف پایی
planter کف پایی
criss-crossing پایی
criss-cross پایی
criss-crossed پایی
criss-crosses پایی
arrow keys مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
pedalling پدال پایی
pedalled پدال پایی
bicycle دوچرخه پایی
pantof کفش دم پایی
pedaling پدال پایی
pedaled پدال پایی
pedal پدال پایی
territoriality بوم پایی
velocipede دوچرخه پایی
papoosh کفش سر پایی
pedals پدال پایی
pedicab سه چرخه پایی
bicycles دوچرخه پایی
push bike دوچرخه پایی
push bikes دوچرخه پایی
pumiceous سنگ پایی
foot control کنترل پایی
polypody هزار پایی
shoepac کفش دم پایی
pantof کفش سر پایی
shoepack کفش دم پایی
panton کفش دم پایی
foothold زیر پایی
footy پادار پایی
foot operated starting switch استارتر پایی
elephantiasis پیل پایی
footholds زیر پایی
espadrille کفش دم پایی
foot starter استارتر پایی
footrest زیر پایی
foot brake ترمز پایی
foot pedal پدال پایی
mid wicket توپزن نزدیک توپ انداز توپگیر طرفین میله نزدیک توپ انداز
tarsal مچ پایی استخوان قوزک پا
lubberliness بی دست و پایی ناازمودگی
an odd slipper یک لنگه کفش سر پایی
pumicestone slag سرباره سنگ پایی
treadle press ماشین چاپ پایی
coefficient of rigidity ضریب سخت پایی
modulus of rigidity ضریب سخت پایی
defendance need نیاز خویشتن پایی
ambulatory psychotherapy روان درمانی سر پایی
key استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
takeoff leg پایی که فشار برروی ان است
subbass کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
to muff a ball از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
lubberly از روی کودنی یابیدست و پایی
to muff a catch از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
maladroitness ناشی گری بیدست و پایی
melodion یکجور ارگ دستی یا پایی
foot pedal switch سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
melodeon ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
pivot foot پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
lead پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
ciphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
dvorak keyboard طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
deposit پس انداز
savings پس انداز
saving پس انداز
ex ante saving پس انداز
thrift پس انداز
irrigator اب انداز
forehanded پس انداز کن
ex post saving پس انداز
deposits پس انداز
aggregate saving پس انداز کل
saver پس انداز کن
running key [کلید جاری رمز یا دفترچه جاری کلید رمز]
fire teazer سوخت انداز
intrigant پشت هم انداز
catapulting سنگ انداز
catapulted سنگ انداز
catapult سنگ انداز
catapults سنگ انداز
bomber بمب انداز
firer سوخت انداز
puddle دست انداز
scenes چشم انداز
puddles دست انداز
dissaving پس انداز منفی
bombers بمب انداز
ringer طنین انداز
ringers طنین انداز
fire teazer اتش انداز
firemen سوخت انداز
rocket launchers موشک انداز
rocket launcher موشک انداز
spearman نیزه انداز
to lay up پس انداز کردن
initiator terminator راه انداز
grenadier نارنجک انداز
the t. صاعقه انداز
hand rail دست انداز
howitzer خمپاره انداز
thrift institutions موسسات پس انداز
bowler توپ انداز
bowlers توپ انداز
fireman سوخت انداز
lookouts چشم انداز
lookout چشم انداز
splitter نفاق انداز
springer کمند انداز
fluter چین انداز
foot cloth پای انداز
footcloth پای انداز
stoker سوخت انداز
theory of saving نظریه پس انداز
to lay aside پس انداز کردن
intriguant پشت هم انداز
mobilization of savings بسیج پس انداز
line starter راه انداز خط
actual saving پس انداز واقعی
permanent saving پس انداز دائمی
abortifacient بچه انداز
parapets دست انداز
parapet دست انداز
divisive تفرقه انداز
outlook چشم انداز
lay-bys پس انداز کردن
lay-by پس انداز کردن
lay by پس انداز کردن
personal saving پس انداز شخصی
discobolus دایره انداز
postponer تاخیر انداز
paysage چشم انداز
paradox of thrift تناقض پس انداز
mobilization of savings تجهیز پس انداز
missile man موشک انداز
cannoneer توپ انداز
buttonhook دکمه انداز
bumpiness دست انداز
missile launcher موشک انداز
national saving پس انداز ملی
bank of deposit صندوق پس انداز
bank of deposit بانک پس انداز
negative saving پس انداز منفی
ballista سنگ انداز
net saving پس انداز خالص
compulsory saving پس انداز اجباری
forced saving پس انداز اجباری
ecbolic جنین انداز
private saving پس انداز خصوصی
reverberative طنین انداز
crapshooter طاس انداز
saving account حساب پس انداز
saving bank بانک پس انداز
saving equation معادله پس انداز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com