English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
withdrawal کناره گیری از مسابقه تکواندو
withdrawals کناره گیری از مسابقه تکواندو
Other Matches
roundest روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
round روند بوکس برابر 3 دقیقه زمان مسابقه تکواندو
abdication کناره گیری
separatism کناره گیری
renunciation کناره گیری
scratch کناره گیری
scratched کناره گیری
scratches کناره گیری
scratching کناره گیری
demission کناره گیری
isolation کناره گیری
threctia کناره گیری
attrition کناره گیری
resignation کناره گیری
resignations کناره گیری
retired ness کناره گیری
renouncement کناره گیری
detachment کناره گیری
detachments کناره گیری
resignations کناره گیری تفویض
to keep one's distance کناره گیری کردن
to give wide berth to کناره گیری کردن از
he threatened or resingn که کناره گیری خواهدکرد
retire کناره گیری کردن
throw up کناره گیری کردن از
hold aloof کناره گیری کردن
abdicative مایه کناره گیری
resignation کناره گیری تفویض
secede کناره گیری کردن
avoidance کناره گیری احتراز
seceded کناره گیری کردن
seceding کناره گیری کردن
to seclude oneself کناره گیری کردن
secedes کناره گیری کردن
retires کناره گیری کردن
nonintervention سیاست کناره گیری
quarter یک چهارم زمان مسابقه قسمت عقبی کناره قایق
to throw up کناره گیری کردن از استعفادادن از
to keep oneself to oneself کناره گیری ازمردم کردن
to retire in to oneself از جامعه کناره گیری کردن
retreated عقب نشینی کناره گیری
retreat عقب نشینی کناره گیری
retreating عقب نشینی کناره گیری
retreats عقب نشینی کناره گیری
abdicate کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicated کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicates کناره گیری کردن استعفا دادن
abdicating کناره گیری کردن استعفا دادن
to retire from [to] a place از [به] جایی کناره گیری کردن [یا منزوی شدن]
to send in one's papers کناره گیری از کار کردن استعفا دادن
After dinner he likes to retire to his study. پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
sidelay تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
skull practice کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
taekwondo تکواندو
kuk kiwo مرکز تکواندو
gei تکنیک تکواندو
geong geuk حمله تکواندو
kuang jang neim سرمربی تکواندو
taekwondo nore سرود تکواندو
hayei شلوار تکواندو
geong gegak حمله تکواندو
kyorougei مبارزه تکواندو
taekwondo yooksa تاریخچه تکواندو
tou book لباس تکواندو
teas کمربند تکواندو
gasoem گاسوم تکواندو
saboum مربی تکواندو
chung shin اصول تکواندو
shihapjung تشک تکواندو
tea کمربند تکواندو
deung joomeok پس مشت تکواندو
joomeok مشت تکواندو
dojang سالن تمرین تکواندو
bangoe gei تکنیک دفاعی تکواندو
ap joomok پیش مشت تکواندو
jooshim داور کنار تکواندو
chung shin sooyak فرهنگ اخلاقی تکواندو
dan shimsa pyon دان سیمساپیو تکواندو
deashim داور وسط تکواندو
wining by deukjoom برد تکواندو با امتیاز
chung seung برنده هوگوابی تکواندو
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
diguot jajirogi ضربه مشت تکواندو
k o ضربه فنی تکواندو
moon doung makki نوعی دفاع تکواندو
chagi ضربه پای تکواندو
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
pakat palmok بیرون ساعد تکواندو
opener مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
chigi ضربه پرتابی دست تکواندو
doobal dang sang ضربه پرشی دوگانه تکواندو
ap seogi راه رفتن عادی تکواندو
hoong seung برنده هوگو قرمز تکواندو
dan gup jeado سیستم درجه بندی تکواندو
geong gyuk نقاط حمله و دفاع کننده تکواندو
heichio makki بازکردن دفاع ضربدری هشیوماگی تکواندو
gup shimsa pyon فرم ازمون درجه تکواندو گاپ سیمساپیو
tae guk در تکواندو همه چیزبا ته گوک اغاز میشود
seniors مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
He's a wet blanket. او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
match play مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicaps مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rim کناره
bordering کناره
bordered کناره
listel کناره
margent کناره
rims کناره
edge کناره
border کناره
fringes کناره
lip کناره
side کناره
fringe کناره
edges کناره
margins کناره
margin کناره
sides کناره
margine کناره
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
bank کناره توده
banks کناره توده
stand offish کناره جو غیرمعاشر
border کناره مرز
stand offish کناره گیر
bolt rope طناب کناره
aloof کناره گیر
retiring کناره گیر
standoffish کناره گیر
stand-offish کناره جو غیرمعاشر
contour خط کناره نما
stand-offish کناره گیر
levee کناره رودخانه
side پهلو کناره
offishness کناره جویی
sides پهلو کناره
demit کناره گرفتن از
edges کناره تیزی
bank paving فرش کناره
sea board کناره دریا
edge کناره تیزی
map margin کناره نقشه
featheredge کناره تیز
bordering کناره مرز
bordered کناره مرز
to declare off کناره کردن از
To go into solitude . To become aloof . کناره گرفتن
to stand a. off کناره گرفتن
seceder کناره گیر
chimney-cheek [کناره باز شومینه]
sideliner ادم کناره گیر
sheetlines خطوط کناره نقشه
aprons کناره داخلی پیست
bank effect اثر کناره رودخانه
apron کناره داخلی پیست
bankside کناره دریا ورودخانه
bankside پشته یا کناره رود
contours خطوط کناره نما
sidewall کناره لاستیک اتومبیل
side wall of stairs جان پناه کناره پلکان
chine نقطه اتصال کناره ها و کف قایق
indirect bank protection کناره بندی غیر مستقیم
resigns کناره گرفتن تفویض کردن
resign کناره گرفتن تفویض کردن
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
to resign one's seat از جای مجلسی خود کناره گرفتن
neatline خطوط باریک حدود کناره نقشه
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
chimney-corner [گوشه یا کناره ی عقب نشین بخاری یا شومینه]
bank shot ضربهای که گوی بیلیارد به کناره میز بخورد
his severity relaxed از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
bear in تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
digamy دو زن گیری دو شوهر گیری
boasted ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boast ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
boasts ضربه از گوشه که بطور اریب بدیوار کناره و بعد به دیوارمقابل بخورد
slaloms مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
overlap روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
with the utmost rigour با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
edge finish شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
point voting system سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
bowing ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com