Dictiornary-Farsi | کنگره دیوار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
allering	کنگره دیوار


Other Matches

knurl	الت کنگره سازی کنگره دارکردن
partition wall	دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
congress party (indian national congress	حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
sinuate	موجدار کنگره کنگره
counter fert	دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage	مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall	دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall	دیوار نگهبان دیوار محافظ
adjacent	نزدیک دیوار به دیوار
serra	کنگره
crenation	کنگره
aronade	کنگره
knurl	اج کنگره
jag	کنگره
congresses	کنگره
battlement	کنگره
Guelphic crenellation	کنگره
embattled	کنگره
indentation	کنگره
congress	کنگره
indentations	کنگره
knurl	دانه کنگره
congress man	عضو کنگره
congressional	مربوط به کنگره
indented	کنگره دار
knurled	کنگره دار
knurling tool	کنگره ساز
milled	کنگره دار
nurl	دندانه کنگره
crenated	کنگره دار
engrail	کنگره دارکردن
battlement	کنگره بارو
perforation	لبه کنگره یی
indentations	کنگره تضریس
castellated	کنگره دار
indentation	کنگره تضریس
crenulation	کنگره کوچک
crenate	کنگره دار
denticle	کنگره زیرقرنیس
crenellate	دارای کنگره کردن
Capitol	عمارت کنگره درشهرواشینگتن
bartizan	کنگره بالای برج
floor leaders	رهبران کنگره امریکا
scalloper	کنگره دار کننده
mills	کنگره دار کردن
mill	کنگره دار کردن
dental	پیشرفتگی کنگره مانند
bartizan	[کنگره روی سقف]
bartisan	[کنگره روی سقف]
crenelate	دارای کنگره کردن
nurl	کنگره دار کردن
congresswoman	بانوی عضو کنگره امریکا
jaggies	دندانه دار بودن کنگره
congresswomen	بانوی عضو کنگره امریکا
caulcole	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulicole	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
dentil	کنگره چهار گوش لبه قرنیس
cauliculus	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
Callimachus	[صورت طوماری برگ کنگره ای آتنی]
caul	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
congressman	عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
congressmen	عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
American order	[سرستونی شبیه ستون کرنتی با برگ های کنگره ای
pectinated line	[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
crown-steps	لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
castle style	[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
Agricultural Order	سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
Tekke motife	نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
privacy act of	قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
monroe doctrine	اصولی که مونرو رئیس جمهور امریکابه عنوان خط مشی سیاست خارجی امریکا به کنگره امریکا در سال 3281 اعلام کرد
jagger	الت کنگره سازی یادندانه سازی
walls have ears	دیوار
wellhead	سر دیوار
bulkhead	دیوار
bulkheads	دیوار
counter-scrap	دیوار
coping	سر دیوار
cope	سر دیوار
curtains	دیوار
wall-to-wall	از دیوار به دیوار
alignment frontage	بر دیوار
face wall	دیوار بر
f. with the woll	دیوار
enclosure wall	دیوار بر
fences	دیوار
partitions	دیوار
fence	دیوار
partition	دیوار
wall	دیوار
walls	دیوار
bulwark	دیوار
bulwarks	دیوار
sidewall	دیوار پهلویی
curtain wall	دیوار پردهای
party wall	دیوار مشترک
cut off	دیوار اببند
cut off wall	دیوار جداکننده
decorated wall	دیوار تزیینی
party walls	دیوار مشترک
side wall	دیوار پهلویی
shear wall	دیوار برشی
septate	دیوار دار
dike	دیوار مانع
cross wall	دیوار همبر
common wall	دیوار مشترک
petard	بمب دیوار کن
thickness of a wall	ضخامت دیوار
thickness of a wall	کلفتی دیوار
counterfort	دیوار تکیه
counterfort	دیوار تقویتی
cranny	شکاف دیوار
hollow walls	دیوار دو جداره
the pictures on the wall	ی روی دیوار
spine wall	دیوار اساسی
dwarf wall	دیوار نیمه
sleeper wall	دیوار کرسی
seawall	دیوار یا سد دریایی
sea dike	دیوار ساحلی
partition wall	دیوار تیغه
outer wall	دیوار خارجی
panel wall	اگین دیوار
load bearing wall	دیوار باربر
load bearing wall	دیوار حمال
bay	فرورفتگی دیوار
batter of wall	میل دیوار
outwall	دیوار بیرونی
mason up	ساختن دیوار
non bearing wall	دیوار تیغه
non load bearing wall	دیوار تیغه
bailey	دیوار بیرونی
key wall	دیوار اب بند
partitions	دیوار تیغه
partition	دیوار تیغه
retaining wall	دیوار ضامن
front wall	دیوار جلو
gable wall	دیوار لچکی
conservative wall	دیوار باغچه
gravity wall	دیوار وزنی
guide bank	دیوار هادی سد
retaining wall	دیوار حائل
render a wall	استرکشی دیوار
rear wall	دیوار پشت
quay wall	دیوار بارانداز
interior wall	دیوار داخلی
inwall	دیوار گرفتن
gable wall	دیوار سنتوری
cobwall	دیوار کاهگلی
coping	قرنیس دیوار
posters	دیوار کوب
cordons	سرپوش دیوار
one brick wall	دیوار یک اجره
weephole	راه اب در دیوار
poster	دیوار کوب
wall paint	رنگ دیوار
mural	دیوار نما
cavity wall	دیوار دو جداره
cavity walls	دیوار صندوقهای
cordon	سرپوش دیوار
cavity walls	دیوار دو جداره
wall opening	روزنه دیوار
weephole	ابرو دیوار
sonic boom	دیوار صوتی
niche	تو رفتگی در دیوار
niches	تو رفتگی در دیوار
embankment	دیوار خاکی
embankments	دیوار خاکی
murals	دیوار نما
quay	دیوار ساحلی
quays	دیوار ساحلی
enclosure	دیوار حصارکشی
enclosures	دیوار حصارکشی
cavity wall	دیوار صندوقهای
sonic booms	دیوار صوتی
abutment	دیوار پشتیبان
wall insulator	عایق دیوار
bearing wall	دیوار باربر
load-bearing	دیوار باربر
batter of a wall	میل دیوار
batter of a wall	شیب دیوار
vallation	دیوار خاکی
tow brick wall	دیوار دو اجری
tow brick wall	دیوار دواجره
bearing wall	دیوار بارگیر
load-bearing wall	دیوار حمال
lie-by	تو رفتگی دیوار
wall lining	پوشش دیوار
an interstice in a wall	ترک در دیوار
clay wall	دیوار چینه
wall lining	اندود دیوار
pile planking	دیوار سپر فولادی
electrical outlet	پریز روی دیوار
toss ball against a wall	تمرین ابشار با دیوار
to encircle with a wall	دیوار یا چینه کشیدن
to deaden a wall	عایق کردن دیوار
our next neighhbour	همسایه دیوار بدیوارما
as white as a sheet <idiom>	سفید مثل گچ دیوار
row stack	فاصله اماد از دیوار
toe wall	دیوار پای خاکریز
buttress	شمع پشتیبان دیوار
To stick a poster on the wall.	اعلان به دیوار چسباندن