English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
rance یکجورسنگ مرمرقرمزکه رگه هاوخالهای سفیدوابی دارد
Other Matches
kentish rag یکجورسنگ اهک سخت که درkent پیدا میشود
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
he has worms دارد
he has a rage for money دارد
are there any remarks? دارد
hast او دارد
there is a time for everything دارد
chains دارد.
he is ill with fever تب دارد
chain دارد.
has دارد
heavy fighting is in progress دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
god is خداوجود دارد
it has sides سه پهلو دارد
not a patch on چه دخلی دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
walls have ears گوش دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
the reason is two fold دودلیل دارد
he has an axe to grind غرض دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
he is 0 years old او ده سال دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
he is fifty تمام دارد
the probability is احتمال دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
figure on <idiom> بستگی دارد به
what matter? چه اهمیت دارد
viruses وجود دارد
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
virus وجود دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
our library is well stocked خوبی دارد
it is usual with him عادت دارد
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
Windows GDI بیتی دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
what hurt is there in that چه زیانی دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
what the odds چه اهمیت دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
biased آنچه اریب دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
significance معنای مخصوص دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
it is of frequent خیلی مورد دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
in all like احتمال کلی دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
bigamist زنی که دوشوهر دارد
bass کسی که صدای بم دارد
basses کسی که صدای بم دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
likelihood احتمال کلی دارد
length خط با طول جر حرف دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
battery که یک باتری پشتیبان دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
he is in the know اطلاع ویژه دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
he is f. of money پول فراوان دارد
he insists on going اصرار دارد برفتن
he has much merit خیلی قابلیت دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
delectus برای ترجمه دارد
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
to bring grist to the mill نان دراب دارد
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
what is that to you به شما جه دخلی دارد
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
rubrician کتاب نماز دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
the switch is on برق جریان دارد
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
consuetude est alterra lex عادت قدرت قانونی دارد
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
cornet a pistons یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
creditor secured by pledge طلبکاری که رهینه در دست دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
dare he go? ایا جرات دارد برود
crapaudiue door دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
toggle یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
toggles یچ الکتریکی که فقط دو وضعیت دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
timber toe کسی که پای چوبین دارد
He is distantly related to me . بامن نسبت دوری دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
The bus to ... stops here. اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
He's of another opinion. نظر او [مرد] فرق دارد.
Has he gone nust ? Is he out of his mind ? مگر مغزش عیب دارد؟
water exists in three phases اب درسه نمود وجود دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
significant آنچه معنای مخصوصی دارد
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
One could be taken up on ones offer. تعارف آمد نیامد دارد
It all depends on how things develop. بستگی دارد چه پیش بیاید
A cube has six faces. یک مکعب ۶ تا وجح دارد. [ریاضی]
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
administrators تنظیم و نگهداری شبکه دارد
accessor شخصی که به داده دسترسی دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
Is there drinking water? آیا آب آشامیدنی وجود دارد؟
Is there electricity? آیا برق وجود دارد؟
The price includes flights and accommodation. بها پرواز و مسکن را در بر دارد.
AT Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
A cat has nine lives . <proverb> گربه هفت جان دارد .
administrator تنظیم و نگهداری شبکه دارد
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
ex-directory شخصی که چنین شمارهای را دارد
callers شخصی که تقاضای تماس دارد
Is there a television? آیا تلویزیون وجود دارد؟
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
[the house] is haunted [این خانه] روح دارد
A big head has a big ache. <proverb> سر بزرگ درد زیادى هم دارد.
What's in it for me? <idiom> این چه سودی برای من دارد؟
distant آنچه در محلی قرار دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com