English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
drop-outs افت
drop-outs ترک کننده
drop-outs ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
Other Matches
Drop by drop . I n drops. قطره قطره
down-and-outs بکلی بی مایه
outs انانی که مقام یامنصبی ندارند
outs دسته بی نفوذ
outs وجوه پرداختی
outs غیربازیکن ها
try-outs تمرین نهایی
at outs مخالف
try-outs مسابقهی گزینش
blow-outs جای باد در رفتن
shoot-outs پیش امدن
shoot-outs درامدن
shoot-outs بیرون امدن
shake-outs باز کردن بادبان
shake-outs لرزاندن رکود
shake-outs باتکان بیرون بردن
sell-outs تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-outs یکجا فروختن خیانت کردن
sell-outs فروختن
ins and outs <idiom> باتمام جزئیات
stake-outs زیرنظر گیری
To know the ins and outs of something. زیر وبم کاری رادانستن
ins and outs جزئیاتچیزی
pull-outs خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
pull-outs بیرون امدن
pull-outs عازم شدن
pull-outs ترک کردن
buy-outs سهم کسی را خریدن
sell-outs معامله کردن
stake-outs محل تحت مراقبت
stake-outs تحت نظر قراردهی
sick-outs اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
the ins and outs تفصیل
the ins and outs گوشه و کنار جرئیات
the ins and outs پیچ و خم
outs and ins انانی که سر کار دارای مقامی هستند
the ins and outs شرح
shoot-outs بالا جستن
cop-outs قول شکنی
cop-outs خلف وعده
cop-outs عهد شکنی
cop-outs اقرار به جرم
cop-outs شانه خالی
cop-outs جا زدن
cut-outs روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
cop-outs لنگاندازی
cut-outs کلید قطع
To drop in on someone . به کسی سرزدن
to drop in اتفاقا دیدنی کردن
drop by <idiom> بازدید از کسی با جایی
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
drop in <idiom> دیدار کوتاه
drop by مختصرکردن
drop by دیدن
drop by بکسی سر زدن
drop behind عقب افتادن از
ir drop افت ای ار
drop behind عقب ماندن
drop in سرزدن
drop in اتفاقا دیدن کردن انداختن در
drop off بخواب رفتن
drop off مردن
drop off دفاع بیرون از منطقه خود
drop on سوزن دوراهی خط اهن
drop out افت
drop out حذف شدن
drop out حذف تصادفی
drop out از قلم افتادگی
to let drop انداختن
to let drop رهاکردن
to let drop ول کردن
to drop on سرزنش یاتنبیه کردن
to drop in سرزدن
the very last drop اخرین قطره
drop in درج تصادفی
drop اب نبات
drop چکه سقوط
drop یک تکه کثیفی که روی سطح دیسک یا نوراقراردارد و اجازه ضبط داده در آن محل نمیدهد
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drop خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود
drop محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری
drop افت سقوط
drop-out ترک کننده
drop-out ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
drop ژیگ
drop بار
drop از قلم انداختن
drop افتادن چکیدن
drop رهاکردن
drop انداختن قطع مراوده
drop افت
drop سقوط
drop کم کردن
drop فرود
drop نقل
drop قطره سقوط کردن کم کنید
drop جاگذاشتن حریف
drop پشت سر گذاشتن حریف دو
drop نشست افت کردن دریچه قلک تلفن
drop گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop قطره
drop [نوعی طاق]
drop چکه
to drop something off [at someone's] چیزی را [به کسی ] تحویل دادن
to drop someone off کسی را پیاده کرن
drop جرعه کمی
drop-out افت
potential drop افت ولتاژ
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
short drop دراپ کوتاه
heavy drop بارریزی سنگین
stepped drop شیبشکن پلکانی
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
the drop the veil توری یانقاب خودراپایین انداختن
heavy drop پرتاب بارسنگین با چتر
hot drop saw اره گرم
impedance drop ولتاژ اتصال کوتاه
heat drop افت حرارت
the drop the veil روی خودراپوشیدن
school drop out ترک تحصیل کرده
resistance drop افت مقاومتی
potential drop افت پتانسیل
peppermint drop قرص نعناع
paradrag drop سقوط ازاد از ارتفاع کم سقوط با چتر کمکی
one should not drop the pilot شخص نباید رایزنی راکه بدواطمینان پیدا کرده است رها کند
ohmic drop افت اهمی
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
line drop افت ولتاژ یک خط
resistance drop افت ای ار
line drop افت خط
letter drop صندوق پست
lemon drop اب نبات ترش
leakage drop افت نشتی
pressure drop افت فشار
school drop out افت تحصیلی
vertical drop ابشار قائم
Drop me a line . برایم چند خط بنویس ( نامه بفرست )
drop-ornament تزئینات آویزان
drop repeat واگیره [تکرار یک نقش بصورت قرینه و در طول فرش]
To drop a brick . <idiom> دسته گل به آب دادن [افتضاح کردن]
I just cant drop my work and go . نمی توانم کارم را ول کنم وبروم
drop a hint <idiom> فاش کردن اتفاقی یک چیز خیلی جزئی
drop (someone) a line <idiom> چند خط(برای کسی)نوشتن
Drop dead <idiom> کم کردن مزاحمت
Let's drop the subject. از این موضوع صرف نظر کنیم .
a drop in the ocean <idiom> قطره ای دردریا [بسیار نا چیز] [اصطلاح]
drop in the bucket <idiom> مقداری جزئی
Drop me just before you get to the turning. مرانرسیده ره سر پیچ پیاده کنید
drop-tracery تزئینات مشبک کاری
drop-leaf لایهلولاییمیز
voltage drop افت ولت
voltage drop افت ولتاژ
voltage drop افت فشار الکتریکی
drop back <idiom> عقب نشینی کردن
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
drop by the wayside <idiom> قبل از اتمام کار ،ویران شدن
at the drop of a hat <idiom> بدون هیچ گونه معطلی
ear-drop گل آویز
ear-drop گوشواره
crystal drop اشککریستالی
drop earrings گوشوارهآویز
drop out (of school) <idiom> ترک مدرسه
drop point قطره
drop leaf رومیزی اویخته از اطراف میز
drop kick شوت سرضرب
drop keel centre-plate :syn
drop keel تیغه میانی
drop inlet دریچه ریزش
drop in temperature کاهش دما
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
drop hammer چکش سقوطی
drop hammer چکش سقوط ازاد
drop hammer پتک خودکار اهنگری
drop letter نامه پست شهری
drop manhole دهانه ریزش
drop master مدیر پرش
drop point چکه
drop point نقطه چکه
drop point نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
drop point نقطه پرش
drop pass پاس بعقت
drop out type دخشههای متضاد
drop of potential افت پتانسیل
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
drop message لولههای خبر
drop master سرپرست پرش
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop froge اهنگری کردن حدیدهای اهنگری حدیدهای
drop annunciator زنگ احضار
drop altitude ارتفاع بارریزی
drop altitude ارتفاع پرش
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
drip drop چک چک
contact drop افت کنتاکتی
barrel drop ابشار لولهای
automatic drop اتصال خودکار
arc drop افت جرقهای ولت
drop gage فشار سنج
drop arch قوس شاه عباسی
drop back افتادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com