English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
simple wing طرح تهاجمی با خط نامتعادل
Other Matches
simple ساده
simple mean میانگین حسابی
simple mean میانگین ساده
simple آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple که استفاده و کار کردن با آن ساده است
simple اسان
simple نادان ساده کردن
simple ناازموده
simple خام
simple ساده دل
simple بسیط
simple بی تکلف
simple beam تیر ساده
simple beam تیره ساده
fee simple حق تملک دائم
fee simple حق الزحمه متعارف
fee simple میراث قانونی بلامعارض ملک مطلق
simple bending خمش ساده
simple compression فشار ساده
simple contract قرارداد شفاهی
simple interest سود پول بر اساس سال 063 روزه
simple interest سود ساده
simple contract عقد منعقد درسند عادی
simple correlation همبستگی ساده
simple-minded ساده لوح
simple average میانگین ساده
simple attack حمله ساده
simple arc لامپ قوسی ساده
simple hearted بی تزویر
simple hearted ساده دل
simple oscillator نوسانگر ساده
simple premission اذن محض
simple regression رگرسیون ساده دو متغیره
simple schizophrenia اسکیزوفرنی ساده
simple shear برش ساده
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
simple strain تغییر طول نسبی ساده
simple structure ساخت ساده
simple support تکیه گاه ساده
simple truss خرپای ساده
simple parry دفاع ساده
simple circuit مدار توان
simple magnet مغناطیس ساده
simple leaves برگهایتازه
simple majority اکثریتنسبی
simple motion حرکت ساده در خط مستقیم یادایره یا مارپیچ
simple minded ساده لوح
simple minded ساده دل
simple stress تنش ساده
simple eye چشم ساده
simple distillation تقطیر ساده
simple design طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
simple-hearted <adj.> ساده دل
simple fraction کسر ساده
simple equation معادله خطی
In simple (plain) English. به انگلیسی ساده
There is more to it than meets the eye . It is not simple as all that. موضوع اینقدرها هم ساده نیست
This is treason, pure and simple. خیانت که دیگه شاخ ودم ندارد
simple periodic current جریان دورهای ساده
The dilemma has no simple answers. این مخمصه راه حل ساده ای ندارد.
simple randon sampling نمونه گیری تصادفی ساده
tenant in fee simple متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود
simple leg ride شگک خراب کردن حریف
simple harmonic motion حرکت نوسانی ساده
simple content debt دین ناشی از قرارداد شفاهی
simple harmonic motion حرکت هماهنگ ساده
simple cubic lattice شبکه مکعبی ساده
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
simple list text chart جدول نوشتاری با لیست ساده
right wing toward میمنه
right wing toward دست راست
wing it <idiom> بدون آمادگی
under one's wing <idiom> تحت مراقبت کسی
to take wing پرواز کردن
take (someone) under one's wing <idiom> زیرپروبال شخص راگرفتن
to take wing پابفرارگذاشتن
to take under one's wing سرپرستی کردن
to take under one's wing حمایت کردن
wing تیپ هوایی جناح
wing and wing حرکت با باز بودن کامل بادبانها
right wing toward پیشرو
right-wing جناح راست
wing دسته حزبی
wing بالدار کردن پردارکردن
right wing جناح راست
wing گروه هوایی
wing بال شبیه به بال هواپیماوصل به اتومبیل برای کشش بیشتر
wing پرواز پرش
wing گوش زمین
wing لنگه
wing پیمودن
wing شاخه شعبه
on the wing پرواز کننده
wing قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
wing بال مانند زائده حبابی
wing جناح
wing پره زائده پره دار
wing بال
off wing محل بازیگر گوش
wing پره
on the wing بالدار
on the wing سیار متحرک
wing طرف
wing drop افت ناگهانی برا روی یک بال
wing reactions واکنشهای بال
wing position وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
wing footed دارای پای پردار
wing footed تند
straight wing بالمستقیم
wing photograph نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
wing nut پیچ خروسکی
wing forward فوروارد گوش
wing halfback هافبکهای کناری
wing heavy تمایل هواپیما برای گردش درجهت حول محور طولی
wing loading نسبت وزن کل به مساحت یال
wing nut پیچ و مهره دارای جاانگشتی
wing nut خروسک
wing loading وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing footed سریع
wing nut مهره گوشه دار
wing root ریشه بال
tapered wing بالنوکتیز
wing attack حملهگوشه
wing defence دفاعگوشه
wing membrane اجزایبال
wing pallet سطحپرهمانند
wing rib دندهبال
wing slat نوکباله
wing vein رگهبال
wing threequarter هریک از دو مدافع کنار زمین
centrist wing طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
bat's-wing [نوعی از نقش پنجره خورشیدی]
chimney-wing بغله های شومینه
wing forward هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
hind wing بالعقبی
wing screw پیچ گوشه دار
wing section بخش مرکزی یا پانل خارجی بال
wing setting نصب بال
wing shooting شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
wing skin پوسته بال
wing spar عضو سازهای اصلی بال درامتداد خط واصل دو سر بال
wing spread فاصله بین دو سر بال
wing strut پایه بال
wing tanks تانکهای سوخت که داخل بال تعبیه شده یا بخشی از بال راتشکیل میدهد
wing tip نوک کفش دارای قوس منحنی
wing tunnel تونل باد
wing wall دیواره جانبی
cross-wing [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
right wing of army جناح یمین
inside wing بال داخلی
highed wing بال لولاشده
high wing بال بالا
hard wing بال صلب
front wing گلگیر جلوی اتومبیل
double wing بازی هافبک در گوش
delta wing بال مثلث
delta wing بال دلتا
center wing بال میانی
isoclinic wing بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
low wing بال پایین
mid wing بال وسط
right wing of army پهلوی راست میمنه
right wing to ward پیشرو
right wing to ward دست راست
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
rotary wing بال گردان
rotary wing هواپیمای بال گردان
sea wing نرم تن دو کپه دریایی
parasol wing بالی که هواپیما از ان اویزان میشود
right wing forward پیشرو دست راست
cantilever wing بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
king's wing جناح شاه شطرنج
wing commanders سرهنگ دوم هوایی
vent wing پنجره گردان
wet wing بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
wind wing پنجره کوچک تهویه اتومبیل
queen's wing جناح وزیر شطرنج
wing area مساحت بال
wing axis محور بال
wing box ساختمان اصلی بالهای مدرن استرس اسکین
wing chair مبل دارای پشتی و دستههای چوبی و سفت
wing covert پر پوششی روی پرهای مخصوص پرواز پرنده
wing drag پسای بال
upper wing بال بالایی در هواپیمای دوباله
left-wing مربوط به جناح چپ
fixed wing هواپیمای بال ثابت
wing commander سرهنگ دوم هوایی
fixed-wing بال ثابت
fixed-wing هواپیمای بال ثابت
fixed wing بال ثابت
left wing شخص دست چپی
left-wing شخص دست چپی
left wing مربوط به جناح چپ
real box wing بالی با سه تیرک
reverse chicken wing نوعی کلید کشی
fixed wing aircraft هواپیما با بال ثابت
[extreme] right-wing scene صحنه جناح راست [افراطی] [سیاست]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com