Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 173 (8 milliseconds)
English
Persian
strong jump
جهش ابی شدید
Other Matches
strong
محکم سخت
To have a strong wI'll.
اراده قوی داشتن
strong
نیرومند
strong
قوی
they are 00 strong
نیروی انهاعبارت از 005 تن است
strong
پر زور
come on strong
<idiom>
فائق آمدن
strong-arm
قلدری کردن
head strong
سرسخت
strong arm
قدرت
head strong
لجباز لجوج
head strong
خود رای
strong arm
اعمال زورکردن
strong arm
قلدری کردن
strong-arm
دست قوی
strong-arm
قدرت
head strong
خودسر
strong-arm
اعمال زورکردن
strong-minded
باکله
strong side
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
He has a strong punch.
ضرب دست خوبی دارد ( مشت قوی )
strong point
نقطه مستحکم
strong nerved
قوی الاعصاب
strong nerved
قوی پی
strong minded
دارای افکار مردانه
strong minded
دارای فکر نیرومند
strong drink
مشروب قوی و پر الکل
strong point
پایگاه دفاعی سنگر مستحکم دفاعی
strong safety
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
strong squar
خانه قوی شطرنج
strong suit
دست قوی
strong wind
باد تند
strong-willed
پراراده
strong-willed
مصمم
strong-willed
سرسخت
He is strong-wI'lled.
آدم با اراده ای است
strong arm
دست قوی
as strong as a horse
[an ox]
<idiom>
مثل گاو
[پر زور]
strong interaction
نیروی هسته ای قوی
[فیزیک]
strong wind
باد قوی
In appiarance it is a strong building.
بظاهر ساختمان محکمی است
A strong (weak)coffee (tea,etc. )
قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
strong vocational interest blank
رغبت سنج شغلی استرانگ
A good stiff ( strong ) alchoholic drink .
مشروب پرمایه
jump
پرش
jump off
اغاز حمله
jump off
شروع حمله
jump off
شروع بحمله
jump off
اغاز
jump off
پرش
jump
پریدن با چتر پرش اسب از مانع
jump
حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jump
خیز زدن
jump
پرش به هوا با هر دوپا
jump
جوردرامدن
jump
جهش افزایش ناگهانی
jump
ترقی
jump
پراندن جهاندن
jump
وفق دادن
jump
تغییرمسیر دادن و منحرف شدن
jump
خیز زاویه پرش لوله توپ
jump
پریدن
jump at
<idiom>
to jump up at somebody
به کسی پریدن
[مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
jump
جستن
jump
جهیدن
jump
جهش
to jump on somebody
به کسی پریدن
[زود ایراد گرفتن از کاری که کرده شده یا چیزی که گفته شده]
jump all over someone
<idiom>
jump on someone
<idiom>
jump
جهت
subroutine jump
جهش زیرروال
jump on the bandwagon
<idiom>
[پیوستن به گرایش یا فعالیتی محبوب]
jump the gun
<idiom>
jump through a hoop
<idiom>
jump to conclusions
<idiom>
jump out of one's skin
<idiom>
jump fishing
ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
waltz jump
پرش والس
to line-jump
داخل صف زدن
to jump at something
[colloquial]
به چیزی واکنش نشان دادن
two state jump
جهش دو حالتی
unconditional jump
جهش غیر شرطی
To jump across the stream.
ازروی نهر آب پریدن
To jump . To be startled.
ازجا پریدن
jump leads
باتریبهباتریکردنبرایروشنکردنماشین
go jump in a lake
<idiom>
رفتن وآزار نرساندن به کسی
To jump the queue.
خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
jump bail
<idiom>
jump down someone's throat
<idiom>
jump ski
پرشاسکی
jump suits
لباس خانه و استراحت
jump suits
روپوش
jump suit
لباس خانه و استراحت
jump suit
روپوش
water jump
چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
water jump
مانع ابی
jump jet
جتیکهمیتواندعمودیپروازکند
velocity jump
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
To jump up . To be startled.
از جاپریدن
broad jump
پرش طول
johnny jump up
گل بنفشه امریکایی
jump altitude
ارتفاع پرش
jump altitude
ارتفاع مناسب برای پرش چتربازان
jump ball
جمپبال
long jump
پرش طول
jump instruction
موقعتی که پردازنده به بخش دیگر برنامه هدایت میشود در صورتی که شرط برقرار باشد
jump instruction
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود
jump instruction
پرسش شرطی در صورتی که پرچم یا ثبات صفر باشند
high jump
پرش ارتفاع
jump instruction
دستوری که کنترل را از یک نقط ه برنامه به دیگری منتقل میکند بدون هیچ شرطی
jump instruction
دستور برنامه نویسی برای خاتمه دادن به یک سری دستورات و هدایت پردازنده به بخش دیگر برنامه
hydraulic jump
پرش هیدرولیک
hydraulic jump
جهش هیدرولیک
hydraulic jump
جهش هیدرولیکی
jump joint
اتصال لب به لب
jump start
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
arabian jump
نیم پشتک
angle of jump
زاویه پرش
angle of jump
زاویه پرش لوله توپ
combat jump
پرش رزمی
combat jump
پرش با چتر درمنطقه دشمن
conditional jump
جهش شرطی
ski jump
پرش با اسکی
counter jump
پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
electron jump
پرش الکترون
jump instruction
هدایت CPU به بخش دیگر برنامه
jump kick
شوت درحال پرش
jump stop
توقف ناگهانی با پرش بهواوچرخش
jump the gum
خطا در اغاز پرش
jump-starting
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump turn
تغییر جهت و پیچ در پرش
jump-started
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump ball
توپی که داور بین دوبازیگر به هوا می اندازد
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
scissors jump
پرش قیچی در اسکیت
split jump
پرش از لبه عقبی یک پا بانیم چرخش و پرتاب پا به بالا وبرگشت
split jump
پرش روسی
squat jump
کلاغ پر
stag jump
پرش با پاهای باز در هوا
jump-start
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump spin
چرخش با اغاز پرش بهوا
jump speed
سرعت پرش
jump line
سطر پرش
jump pass
پاس در حال پرش
jump racing
مسابقه پرش از مانع
jump rider
سوارکار در پرش
jump seat
صندلی تا شو
jump set
پاس پرشی
jump shooter
شوت جفت زن
jump spark
جرقه جهنده
triple jump
پرش سه گام
jump-starts
شروع از محل اغاز با پرش به هوا و بجلو
jump speed
سرعت مناسب برای پرش باچتر
step jump
پرش و برگشت روی همان پا
to queue-jump
[British E]
داخل صف زدن
jump into the lion's mouth
<idiom>
خود را توی دهان افعی انداختن
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
standing broad jump
پرش طول بدون دورخیز
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
turnaround jump shot
پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
jump spark distributor
دلکو با جرقه جهنده
To jump down somebodys throat.
ناگهان وسط حرف کسی پریدن
To jump down someones throat.
به کسی توپ وتشر زدن
jump height curve
منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
hop stop and jump
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
conditional jump instruction
دستورالعمل پرش شرطی
to jump-start someone's car
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
standing high jump
پرش ارتفاع بدون دورخیز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com