Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
built in function
تابع توکار
Other Matches
nest
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests
1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
equivalence
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
library
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs
تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries
تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
built in
توکار
engaged
<adj.>
توکار
mortise dead lock
قفل توکار
inhouse work
توکار ساختمان
applied
توکار ستون
mortise latch
چفت توکار
built in check
مقابله توکار
built in check
بررسی توکار
built in font
فونت توکار
embaded sill beam
تیرک توکار استانه
OLE container object
شی ای که حاوی مرجع به شی متصل است یا یک کپی از شی توکار
forcing
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
print
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
forces
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
printed
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
force
کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
prints
طبق کدهای توکار و... برای تنظیم حاشیه
notation
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
notations
قالب ریاضی که عملگها درون عملوندها توکار وجود دارند.
graphic
زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
formatter
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
dbase
نرم افزار پایگاه داده معروف که حاوی زبان برنامه نویس توکار است
formatter
نرم افزاری که کدهای توکار و دستورات چاپ را سیگنالهای کنترل چاپگر تبدیل میکند
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
embedding
و قرار دادن آن در متن یا فایل به طوری که توکار در متن است
dot
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
dotting
روش نوشتن دستورات و توقف پس از یک دستور که در دستورات توکار سیستمهای کلمه پرداز وجود دارد
smart
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarted
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smartest
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarts
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarter
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
smarting
کارت پلاستیکی به همراه حافظه و ریز پردازنده توکار , که برای ارسال مستقیم حافظه یا مشخصات کاربر به کار می رود
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
re entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry
فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
servitor
تابع
subjected
تابع
sequent
تابع
sequela
تابع
subordinate
تابع
apanage
تابع
accessory
تابع
subject
تابع
tributary
تابع
tributaries
تابع
passives
تابع
amenable
تابع
dependants
تابع
dependant
تابع
dependent
تابع
functioned
تابع
function
تابع
subordinated
تابع
subordinates
تابع
subordinating
تابع
functions
تابع
incidents
تابع
function generator
تابع زا
ancillary
تابع
follwer
تابع
function code
کد تابع
citizen
تابع
citizens
تابع
subsidiaries
تابع
subsidiary
تابع
subservient
تابع
subordinative
تابع
suffragan
تابع
incident
تابع
submission
تابع
subalterns
تابع
passive
تابع
adjective
تابع
adjectives
تابع
subaltern
تابع
subjecting
تابع
subjects
تابع
echelon
ردههای تابع
of iranian nationality
تابع ایران
objective function
تابع هدف
power function
تابع توان
point function
تابع نقطهای
phi gamma function
تابع فی- گاما
partial function
تابع جزئی
partition function
تابع تقسیم
normalized function
تابع بهنجار
saving function
تابع پس انداز
real function
تابع حقیقی
sidekick
شخص تابع
probability function
تابع احتمال
recursive function
تابع بازگشتی
revenue function
تابع درامد
proper function
مشخصه تابع
preference function
تابع ترجیح
echelons
ردههای تابع
normal function
تابع بهنجار
power function
تابع قدرت
proper function
ویژه تابع
partial function
پاره تابع
subsumption
تابع
[مطیع]
power function
تابع توانی
preference function
تابع رجحان
production function
تابع تولید
sidekicks
شخص تابع
characteristic function
تابع مشخصه
density function
تابع چگالی
dependent variable
متغیر تابع
discontinuous function
تابع ناپیوسته
discriminant function
تابع تشخیص
distribution function
تابع توزیع
eigenfunction
ویژه تابع
eigenfunction
تابع مشخصه
elementary function
تابع ابتدایی
even function
تابع زوج
exponential function
تابع نمائی
exponential function
تابع نمایی
demand function
تابع تقاضا
decreasing function
تابع نزولی
cost function
تابع هزینه
boolean function
تابع بولی
approximation function
تابع تقریب
approximating function
تابع تقریب
analytical function
تابع تحلیلی
allocation function
تابع تخصیص
aggregate production function
تابع تولید کل
aggregate demand function
تابع تقاضای کل
dependent
تابع نامستقل
consumption function
تابع مصرف
continuous function
تابع پیوسته
control function
تابع کنترلی
external function
تابع برونی
characteristic function
ویژه تابع
input function
تابع اولیه
integrand
تابع زیرانتگرال
intrinsic function
تابع فطری
inverse function
تابع معکوس
inverse function
تابع وارون
lagrangian function
تابع لاگرانژی
linear function
تابع خطی
load function
تابع بار
logarithmic function
تابع لگاریتمی
logic function
تابع منطقی
logical function
تابع منطقی
increasing function
تابع صعودی
increasing function
تابع فزاینده
frequency dependant
تابع فرکانس
frequency function
تابع بسامد
function invocation
احضار تابع
generating function
تابع مولد
generating function
تابع زاینده
gibbs function
تابع گیبس
hamiltonian function
تابع هامیلتون
hamiltonian function
تابع هامیلتونی
hyperbolic function
تابع هذلولی
impedance function
تابع امپدانس
function generator
مولد تابع
impluse function
تابع ضربهای
minimal function
تابع کمین
wave function
تابع موجی
well behaved function
تابع خوشرفتار
total function
تابع کامل
total cost function
تابع هزینه کل
to heel
تابع دراختیار
threshold function
تابع استانهای
temperature function
تابع دما
tax function
تابع مالیات
characteristic function
مشخصه تابع
work function
تابع کار
accession
تابع وصول
supply function
تابع عرضه
total revenue function
تابع درامد کل
adherent
تابع پیرو
transfer function
تابع انتقال
transformation function
تابع تبدیل
procedural
استفاده از یک تابع
weight function
تابع وزنی
function
طرزکار تابع
integral
تابع اولیه
functioned
طرزکار تابع
utility function
تابع کاربردی
utility function
تابع مفید
subordinating
تابع قراردادن
subordinates
تابع قراردادن
function
تابع
[ریاضی]
subordinated
تابع قراردادن
subordinate
تابع قراردادن
trigonometric function
تابع مثلثاتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com