English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
end of tape mark نشان انتهای نوار
Other Matches
splicing نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splices نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
autos توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
eot maker Tape Of End نشانگر انتهای نوار Transmission Of End انتهای مخابره
end of tape marker علامت انتهای نوار
end of tape marker نشانگر انتهای نوار
ends کد نشان دهنده انتهای خط
end of file mark نشان انتهای پرونده
end کد نشان دهنده انتهای خط
ended کد نشان دهنده انتهای خط
ends کد نشان دهنده انتهای رکورد
ended کد نشان دهنده انتهای رکورد
end کد نشان دهنده انتهای رکورد
marker کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
markers کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
ends کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
ended کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
end کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
ends کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
end کد نشان دهنده انتهای فایل داده ذخیره شده
semicolon که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
ended کد نشان دهنده انتهای رسانه فیزیکی قابل استفاده
terminator موضوعی در لیست داده که انتهای فایل را نشان میدهد
hard کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
nil pointer نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
hardest کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
harder کدی در متن کلمه پرداز که انتهای پاراگراف را نشان میدهد
tape mark نشان نوار
stop بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopped بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopping بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
colon علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
colons علامت چاپ آنچه نشان دهنده انتهای خط یا دستور در برخی زبانهاست
stops بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
interblock gap نوار مغناطیسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک بعدی
blips علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blip علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
bridge دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridges دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridged دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
capstan میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
gap نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
gaps نوار مغناطسی خالی بین انتهای یک بلاک داده و آغاز بلاک داده بعدی
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
blind keyboard صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
telltale نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
leader بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
flag 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
azimuth زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
pickup reel نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
reel-to-reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
reel to reel کپی کردن یک نوار داده روی نوار مغناطیسی دیگر
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
perforated tape نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
pinchwheel چرخ کوچک در ماشین نوار که نوار را در محل نگه می دارد و مانع از حرکت آن میشود
magnetic tape جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
magnetic tapes جعبه کوچک حاوی چرخ نوار مغناطیسی و انتخاب کد در دستشان نوارخوان و درایو نوار استفاده میشود
cartridge جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
cartridges جعبه نوار که شامل نوار مغناطیسی است
identity الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
identities الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند
reel-to-reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel to reel ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
reader ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
leaders قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
leader قسمت خالی نوار در ابتدای حلقه یک نوار مغناطیسی نقطه چین یا خط چین راهنما
tape drives نوار چرخان نوار ران
tape drive نوار چرخان نوار ران
video cassette نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
video cassettes نوار کاست سمعی و بصری نوار کاست صوتی وتلویزیونی
puncuation نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
garters عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
scarry دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
silver star نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
filmstrip نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
poniter نشان دهنده نشان گیرنده
markings نشان دار سازی نشان
marking نشان دار سازی نشان
flags یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flag یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
logic seeking انتهای خط وط
end of line انتهای خط
supervisory 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
baselines خط انتهای زمین
fluke انتهای دم نهنگ
dead burned انتهای اشتعال
flukes انتهای دم نهنگ
loose end انتهای تاریانخ
loose end انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای تاریانخ
cow's tail انتهای طناب
rear court انتهای زمین
return نشانههای انتهای خط
cable tail انتهای سیم
depth انتهای پرز
baseline خط انتهای زمین
returned نشانههای انتهای خط
batang son انتهای کف دست
returning نشانههای انتهای خط
returns نشانههای انتهای خط
pipehead انتهای خط لوله
end of message انتهای پیام
end of reel انتهای حلقه
end of transmission انتهای مخابره
end of line انتهای سطر
end of file انتهای فایل
end of record انتهای مدرک
end of file انتهای پرونده
end of form انتهای ورقه
end of volume انتهای جلد
bitter end انتهای درد
drill tang انتهای مته
end of medium انتهای رسانه
end of massage انتهای پیام
furnace discharged end انتهای تخلیه کوره
baseline خط انتهای زمین والیبال
ST connector اتصالی در انتهای فیبرنوری
thereis no end to it انتهای برای ان نیست
sink دریافت انتهای خط ارتباتی
baselines خط انتهای زمین تنیس
swan neck انتهای خمیده لوله
end of data marker نشانگر انتهای داده ها
head انتهای میز بیلیارد
baselines خط انتهای زمین والیبال
end of transmission block انتهای بلاک مخابره
baseliner بازیگر انتهای زمین
eom انتهای پیام essage
sinks دریافت انتهای خط ارتباتی
baseline خط انتهای زمین تنیس
etb انتهای بلاک مخابره
nock شکاف انتهای کمان
finishes انتهای فرآیند یا تابع
saphead انتهای نقب نظامی
palmate دارای انتهای پهن
finish انتهای فرآیند یا تابع
riblet انتهای دنده گوسفند
cable اتصال در انتهای کامل
cabled اتصال در انتهای کامل
looped درو در انتهای خرک
backstop حصار انتهای زمین
formee دارای انتهای مربع
loop درو در انتهای خرک
loops درو در انتهای خرک
flip turn برگشت انتهای استخر
end of job card کارت انتهای کار
mark نشان کردن نشان
marks نشان کردن نشان
bitter end انتهای طناب یا زنجیر قایق
beam ends انتهای قسمت عقبی کشتی
tin-plated tails سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
trailing edge انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
croup انتهای خرک نزدیک ژیمناست
departure end انتهای محوطه دویدن هواپیما
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
final رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
finals رسیدن به انتهای یک دوره زمانی
double ender تخته موج با دو انتهای یک شکل
subulate دارای نوک یا انتهای تیز
tip-top حلقه انتهای چوب ماهیگیری
split end گیرنده توپ در انتهای خط جبهه
beam-ends انتهای قسمت عقبی کشتی
butt ending ضربه غیر مجاز با انتهای چوب
double in درو جفتی از انتهای خرک تا وسط ان
queue افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queued افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
draw play ضربه عمدی با انتهای گوی گلف
bayonet exhaust pipe قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
net shot clear ضربه بلند از لب تور به انتهای زمین
double out درو جفتی ازوسط خرک تا انتهای ان
queues افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
capel سرپوش فلزی انتهای کابلهای فولادی
queueing افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
perfection loop knot نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
tailfly طعمه گره خورده به انتهای نخ ماهیگیری
periods آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
twice laid ساخته شده از انتهای رشتههای طناب
fundus قاعده عمق ویا انتهای هر عضومجوفی
period آمریکا # علامت چاپ در انتهای متن .
head board تختهای که در انتهای فوقانی چیزی گ ذارند
dead end انتهای بسته لوله اب یا مجرا بن بست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com