Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
English
Persian
gun
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns
اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
Other Matches
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
humane killer
تپانچه ویژه برای بی زجرکشتن جانوران
come off
پایان مسابقه
finish
پایان مسابقه
finishes
پایان مسابقه
wire
خط اغاز یا پایان مسابقه
wires
خط اغاز یا پایان مسابقه
finish yarn
نوار پایان مسابقه
finish tape
نوار پایان مسابقه
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
checkered flag
پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی
outrunning
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
declares
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
overnight
مسابقهای که ثبت نام 27ساعت پیش از مسابقه پایان می یابد
outrun
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
declare
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
declaring
پذیرفتن شکست قبل از پایان مسابقه کشتی گیر دفاعی
outruns
منطقه توقف در پایان مسابقه اسکی پیروزی بر حریف ویژه
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
attack
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacked
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attacks
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
running
مناسب برای مسابقه دو
winner's circle
محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
genoa
بادبان عریض برای مسابقه
laughter
مسابقه اسان برای بردن
glossarist
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
little brown jug
مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
match point
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
match points
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap
مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
eol
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
prepare
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspector
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
to bar somebody from a competition
شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
inspectors
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
clutch start
روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
preparing
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
prepares
تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
white flag
پرچم سفید برای اعلام حضوراتومبیل امدادی یا داوردرمسیر یا در پایان خط بعلامت باقی ماندن یک دور ازمسابقه
time fire
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
solocross
مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
check point
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
photo finish
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
set up
اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
standard bred
اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
winter book
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
saving
قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
stocker
اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
power 0
تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
sedans
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
handicaps
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
sedan
اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
lap money
جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
yaght club
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
fly casting
مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
handicap
مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
front de liberation national
جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
pistols
تپانچه
handguns
تپانچه
guns
تپانچه
pistol
تپانچه
handgun
تپانچه
gun
تپانچه
bracket
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
underdistance
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
starting fee
مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
pistol
تپانچه درکردن
slaps
تپانچه زدن
slap
تپانچه زدن
slapping
تپانچه زدن
pistols
تپانچه درکردن
slapped
تپانچه زدن
walking ring
پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
splits
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
terminated
پایان دادن پایان یافتن
terminates
پایان دادن پایان یافتن
terminate
پایان دادن پایان یافتن
humane killer
تپانچه راحت کشی
pistoleer
سرباز تپانچه دار
derringer
تپانچه لوله کوتاه
gunfight
جنگ با تفنگ یا تپانچه
false starts
دویدن قبل ازصدای تپانچه
pistol whip
با تپانچه بر بدن کسی زدن
false start
دویدن قبل ازصدای تپانچه
observer
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
pit
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits
منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
ponying
همراهی کردن اسب غیرمسابقهای با اسب مسابقه برای تمرین
match foursome
مسابقه بین دو تیم دونفره بایک گوی برای هر تیم
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
petronel
یکجور تپانچه بزرگ که سواره نظام شدههای 61و 71بکارمیبردند
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
breaks
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
break
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
slaloms
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
endless
بی پایان
never ending
بی پایان
out
<adv.>
پایان
interminate
بی پایان
unending
بی پایان
endings
پایان
termination
پایان
ending
پایان
abysm
بی پایان
illimitable
بی پایان
abysses
بی پایان
abyss
بی پایان
incessant
پی در پی بی پایان
finis
پایان
unfinished
بی پایان
inconclusive
بی پایان
initiator terminator
پایان ده
unbound
بی پایان
illmitable
بی پایان
never-ending
بی پایان
windup
پایان
forever
بی پایان
to sit out
تا پایان
infinite time
بی پایان
finish line
خط پایان
end line
خط پایان
end all
پایان
immortality
بی پایان
eternality
بی پایان
eternity
بی پایان
eternities
بی پایان
finallist
پایان رس
finish
پایان
point
پایان
finishes
پایان
conclusions
پایان
foreverness
بی پایان
aeon
بی پایان
conclusion
پایان
decapoda
ده پایان
close
پایان
limit
پایان
finality
پایان
cessation
پایان
closer
پایان
closes
پایان
end
پایان
fruition
پایان
hexapod
شش پایان
periods
پایان
period
پایان
bourne
پایان
sempiternity
بی پایان
issue
[outcome]
پایان
closest
پایان
ends
پایان
eternity
بی پایان
perpetuity
بی پایان
ended
پایان
unceasing
پایان ناپذیر
to see through
به پایان رساندن
tapes
نوار خط پایان
teleology
پایان شناسی
myriapoda
هزار پایان
last a
دم اخر پایان
to see out
به پایان رساندن
terminable
پایان یافتنی
irredeemable
پایان ناپذیر
ominscience
دانش بی پایان
ended
پایان یک دور
omniscience
دانش بی پایان
end
پایان یک دور
terminuse ad quem
نقطه پایان
tape
نوار خط پایان
on side
پایان بازی
It's over.
به پایان رسید.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com