Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
short circuit
اتصالی شدن دو سیم برق اتصال کوتاه
Other Matches
bonding
گیره اتصالی اتصال بدنه
short
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shorter
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
shortest
اتصال مدار اتصالی پیدا کردن
plug
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugging
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
plugs
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
reference junction
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
short-circuits
اتصال کوتاه
short-circuit
اتصال کوتاه
by pass
اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه خط به خط
short circuit
اتصال کوتاه
universal joints
اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
line to earth fault
اتصال کوتاه زمین
impedance voltage
ولتاژ اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه دوقطبی
impedance drop
ولتاژ اتصال کوتاه
sustained short circuit
اتصال کوتاه دائمی
impedance loss
تلف اتصال کوتاه
impedance loss
گمگشتگی اتصال کوتاه
cage rotor
رتور اتصال کوتاه
impedance triangle
مثلث اتصال کوتاه
three phase induction motor
موتوربا رتور اتصال کوتاه
line to line fault
اتصال کوتاه بین دو فاز
impedance voltage test
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه ضربهای
instantaneous short circuit current
جریان اتصال کوتاه لحظهای
initial alternating short circuit curren
جریان متناوب اتصال کوتاه ضربهای
maximum asymmetric three phase
current short-circuit جریان اتصال کوتاه ضربهای سه فازه
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
by pass
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
phase to phase short circuit
اتصال کوتاه فاز به فاز
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
blast
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blasts
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
layers
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
layer
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patches
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
PPP
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fibres
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fiber
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacts
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
swivelled
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
linkage
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkages
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivels
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
joint
اتصالی
linkage
اتصالی
linkages
اتصالی
slings
اتصالی
symphyseal
اتصالی
short circuit
اتصالی
syndetic
اتصالی
slinging
اتصالی
sling
اتصالی
tie down
اتصالی
connector
اتصالی
interconnection
اتصالی داخلی
joint weld
جوشکاری اتصالی
access road
راه اتصالی
fitting piece
تکه اتصالی
tag line
کابل اتصالی
shorter
اتصالی پیداکردن
adopter
لوله اتصالی
pitman
میله اتصالی
coupling resistance
مقاومت اتصالی
tie
تیر اتصالی
ties
تیر اتصالی
short
اتصالی پیداکردن
shortest
اتصالی پیداکردن
coupling capacity
فرفیت اتصالی
short circuit
اتصالی مدار
pantywaist
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
double break knife switch
کلید تیغهای دو اتصالی
hold
گیره اتصالی نگهدارنده
joint bolt
پیچ و مهره اتصالی
holds
گیره اتصالی نگهدارنده
unions
پیوند اتحادیه اتصالی
ST connector
اتصالی در انتهای فیبرنوری
union
پیوند اتحادیه اتصالی
RJ connector
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
leads
قطب اتصال سیم اتصال
terminals
محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
ramps
سینه کش اتصال فراز اتصال
ramp
سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road
سینه کش اتصال فراز اتصال
lead
قطب اتصال سیم اتصال
multiple series condenser
خازن متغیر چند اتصالی
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
territ
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
married failure
عمل نکردن اتصالی مین
terret
حلقه اتصالی قلاده گردن سگ
toggles
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
toggle
میخ یا پیچ اتصالی حلقه زنجیر
game
اتصالی که joystick را به کامپیوتر وصل میکند
foundation joint
درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
extensions
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
extension
طولانی کردن اتصالی شعبه فروشگاه یااداره
short quard
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
earth
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
earths
اتصالی در مدار که نشان دهنده پتانسیل صفر است
connection
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connexions
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
expansion
اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
joysticks
مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
remotest
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
D type connector
اتصالی که شبیه حرف D است . که مانع از نصب برعکس میشود
remoter
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
port
مدار و اتصالی که امکان ارسال و دریافت داده موازی میدهد
remote
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
joystick
مدار و اتصالی که برای واسط بین goystick و کامپیوتر است
interfaces
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
interface
مدار کامپیوتری را اتصالی که به داده موازی امکان ارسال و دریافت میدهد.
inputted
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
i/o
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی / خروجی به وسیله دیگر است
input
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
clearance fit
اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
T connector
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
input/output
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
PCMCIA
مشخصات کارتهای جانبی گسترده که به اندازه کارت اعتباری هستند و در انتهای اتصالی دارند
outputs
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
port
[software]
دریچه ای
[مدار و اتصالی]
که امکان ارسال و دریافت داده را میدهد
[نرم افزار]
[رایانه شناسی]
D SUB connector
ویدیو اتصالی که در صفحه تصویرهای PC برای ارسال سیگنالهای ویدویی دریک کابل به کار می رود
MIDI interface card
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
interface
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
port
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خارج کردن یا ارسال داده به ماشین دیگر یا وسیله دگر میدهد
subscriber's line
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
hurdle step
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
high level
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
high-level
استاندارد ISO که حاوی پروتکل لایه اتصالی است و نحوه فرمت شدن داده پیش از ارسال روی شبکه سنکرون را بیان میکند
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
radar netting
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
pigmy
کوتاه
dumpy
کوتاه
pigmy
قد کوتاه
stunts
کوتاه
bas relif
کوتاه
miniature
کوتاه
pygmy
قد کوتاه
low
کوتاه
pygmy
کوتاه
pygmies
قد کوتاه
pygmies
کوتاه
pigmies
قد کوتاه
pigmies
کوتاه
dwarfish
کوتاه
miniatures
کوتاه
puny
قد کوتاه
succinct
کوتاه
stockier
کوتاه
stockiest
کوتاه
shortest
کوتاه
scut
دم کوتاه
shorter
کوتاه
stocky
کوتاه
short
<adj.>
کوتاه
succinct
<adj.>
کوتاه
fleeting
<adj.>
کوتاه
curtal
کوتاه
curt
<adj.>
کوتاه
of short duration
کوتاه
down
کوتاه
synoptic
کوتاه
concise
<adj.>
کوتاه
little
کوتاه
short
کوتاه
liliputian
قد کوتاه
stunt
کوتاه
concise
کوتاه
stunting
کوتاه
laconically
کوتاه موجز
shortwave
موج کوتاه
transients
فانی کوتاه
transient
فانی کوتاه
steep taper
مخروط کوتاه
short
کوتاه کردن
scurried
مسابقه کوتاه
dogmatist
کوتاه فکر
stichomythia
مکالمات کوتاه
catnapping
چرت کوتاه
catnap
چرت کوتاه
shortens
کوتاه کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com