Dictiornary-Farsi | ارزش اغازی دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (22 milliseconds)

English	Persian
initialize	ارزش اغازی دادن


Other Matches

initialization	ارزش دهی اغازی
loop initializaion	ارزش دهی اغازی در حلقه
uninitialized	ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
give one's right arm <idiom>	به کسی ارزش دادن
devaluation	کاهش دادن ارزش پول
underlet	کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
duble option	خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
initialling	اغازی
initial	اغازی
initialing	اغازی
inceptive	اغازی
protist	اغازی
initials	اغازی
elementary	اغازی
initialled	اغازی
initialed	اغازی
initials	اصلی اغازی
initiation sequence	مرحله اغازی
initialled	اصلی اغازی
protist	تک یاختگان اغازی
initialed	اصلی اغازی
initial state	حالت اغازی
initial velocity	سرعت اغازی
initialing	اصلی اغازی
initial	اصلی اغازی
initiatives	قریحه اغازی
initiative	قریحه اغازی
start up control	کنترل اغازی
initialling	اصلی اغازی
restart	باز اغازی
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
initial base font	فونت پایه اغازی
initial program load	بارگیری برنامه اغازی
nascence	نوفهوری و اغازی تولد
protozoan	وابسته به تک یاخته اغازی
nascency	نوفهوری و اغازی تولد
restart point	نقطه باز اغازی
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
inchoative	تازه اغاز شده اغازی
sporozoite	اغازی انگلی متحرک هاگدار
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
ipl	Load Program Initail بارگیری اغازی برنامه
trichomonad	جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
brummagem	بی ارزش
picayune	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
brummagem	کم ارزش
worthiness	ارزش
valuing	ارزش
worm eaten	بی ارزش
treasure	با ارزش
big ticket	با ارزش
small change	کم ارزش
worth	ارزش
naught	بی ارزش
unvalued	بی ارزش
worth	با ارزش
punks	بی ارزش
punk	بی ارزش
avail	ارزش
trivalence	سه ارزش
raffish	بی ارزش
low level	کم ارزش
market value	ارزش
low grade	کم ارزش
rewarding	پر ارزش
worthless	بی ارزش
junky	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
no par	بی ارزش
trivalency	سه ارزش
fustian	بی ارزش
regardant	با ارزش
value	ارزش
valueless	بی ارزش
cost	ارزش
shotten	بی ارزش
good for nothing	بی ارزش
values	ارزش
prices	ارزش
price	ارزش
absolute value	ارزش مطلق
salavage value	ارزش اسقاطی
value date	تاریخ ارزش
capital value	ارزش فعلی
heat of combustion	ارزش گرمایی
value as security	ارزش تضمین
heritage asset	میراث با ارزش
value in use	ارزش استعمال
absolute volue	ارزش مطلق
value in use	ارزش استفاده
value in exchange	ارزش مبادله
added value	ارزش افزوده
loan value	ارزش وام
subjective value	ارزش ذهنی
value for money	ارزش پول
limiting value	ارزش نهایی
nothing	بی ارزش ابدا
store of value	منبع ارزش
use value	ارزش استفاده
heat value	ارزش گرمایی
kitsch	هنر بی ارزش
cheapest	کم ارزش پست
coupling valve	ارزش اتصال
valorization	تعیین ارزش
value added	ارزش افزوده
commercial value	ارزش تجارتی
cost account	ذکر ارزش
valuably	بطور با ارزش
cheaper	کم ارزش پست
forfeiture	تنزل ارزش
cheap	کم ارزش پست
heating value	ارزش گرمایی
capitalized value	ارزش سرمایهای
code value	ارزش رمز
salvage value	ارزش بازیافتنی
scrap value	ارزش اسقاطی
use value	ارزش استعمال
value analysis	تحلیل ارزش
cost finding	ارزش یابی
value of assets	ارزش دارائی ها
indexation	ارزش ترازی
debunk	کم ارزش کردن
debunked	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
debunks	کم ارزش کردن
tinker's dam	چیزبی ارزش
hawing	چیز بی ارزش
threshold value	ارزش استانهای
man friday	کمک با ارزش
depreciation	کم ارزش شمردن
calorific value	ارزش گرمایی
manufacture cost	ارزش ساخت
belittling	کم ارزش کردن
belittles	کم ارزش کردن
haw	چیز بی ارزش
maintenance cost	ارزش نگهداری
hawed	چیز بی ارزش
call by value	فراخوانی با ارزش
call price	ارزش اسمی
book value	ارزش دفتری
caloric value	ارزش گرمایی
tinker's damn	چیزبی ارزش
belittle	کم ارزش کردن
belittled	کم ارزش کردن
present value	ارزش فعلی
value theory	نظریه ارزش
axiology	علم ارزش ها
loss of value	افت ارزش
surrender value	ارزش بازخرید
average value	ارزش میانگین
auxiliary value	ارزش کومکی
surplus value	ارزش اضافی
logical value	ارزش منطقی
capital value	ارزش سرمایه
value of money	ارزش پول
capital value	ارزش سرمایهای
valence	توان ارزش
axiology	ارزش شناسی
haws	چیز بی ارزش
belittlement	کم ارزش سازی
theory of value	نظریه ارزش
gross value	ارزش ناخالص
waff	نظر بی ارزش
market value	ارزش بازاری
meed	پاداش ارزش
survival value	ارزش بقا
equity capital	ارزش ویژه
loan value	ارزش استقراض
diagnostic value	ارزش تشخیصی
present worth	ارزش فعلی
nominal value	ارزش اسمی
numerical value	ارزش عددی
objective value	ارزش عینی
objective value	ارزش واقعی
scale value	ارزش مقیاسی
prime cost	ارزش اولیه
net worth	ارزش خالص
valuations	ارزش گذاری
net net worth	ارزش خالص
present worth	ارزش حال
net price	ارزش خالص
esteem	رعایت ارزش
net value	ارزش خالص
present value	ارزش فعلی