Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
spatial threshold
استانه فضایی
Other Matches
space ship
کشتی فضایی سفینه فضایی
sill=threshold
استانه
threshold
استانه
threshholds
استانه در
threshholds
استانه
limen
استانه
thresholds
استانه
doorsteps
استانه در
doorstep
استانه در
thresholds
استانه در
threshold
استانه در
threhold
استانه
sills
استانه
thershold
استانه
sill
استانه
two point threshold
استانه دو نقطهای
threshold voltage
ولتاژ استانه
nuisance threshold
استانه زیانبخشی
lower threshold
استانه پایین
luminescence threshold
استانه لومینسانس
threshold of luminescence
استانه لومینسانس
non thershold pollutant
الاینده بی استانه
reaction threshold
استانه واکنش
response threshold
استانه پاسخ
sill beam
تیرک استانه
threshold value
مقدار استانه
arousal threshold
استانه انگیختگی
differential threshold
استانه افتراقی
limen
استانه احساس
terminal threshold
استانه پایانی
thershold frequency
بسامد استانه
threshholds
استانه چارچوب
thresholds
استانه چارچوب
hearing threshold
استانه شنوایی
threshold
استانه چارچوب
threshold frequency
بسامد استانه
thershold temperature
استانه دمای ذرات
thresholds
استانه مانند استانهای
embaded sill beam
تیرک توکار استانه
static friction
اصطکاک در استانه حرکت
sill
تیر پایه استانه در
threshold wavelength
طول موج استانه
threshholds
استانه مانند استانهای
landing threshold
استانه فرود اب خاکی
sills
تیر پایه استانه در
trapezoidal end sill
استانه پایاب ذوذنقهای
threshold
استانه مانند استانهای
threshold limit values
استانه مقدارهای حدی
sills
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
serenades
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
spacial
فضایی
spatila
فضایی
three-dimensional
فضایی
cubic
فضایی
isometrics
فضایی
isometric
فضایی
spatial
فضایی
space ship
سفینه فضایی
space perception
ادراک فضایی
space medicine
پزشکی فضایی
spaceport
پایگاه فضایی
steric hindrance
ممانعت فضایی
steric effect
اثر فضایی
avionics
ارتباطات فضایی
cubic measure
اندازه فضایی
stereoisomer
همپار فضایی
stereochemistry
شمیی فضایی
space platform
پایگاه فضایی
space platform
ایستگاه فضایی
clearing out
[of a place]
تخلیه
[فضایی]
Star Wars
جنگ فضایی
spacesuits
لباس فضایی
spacesuit
لباس فضایی
space lattice
شبکه فضایی
space relations
روابط فضایی
space time
شاتل فضایی
space time
اتوبوس فضایی
steremer
ایزومر فضایی
ionospheric wave
موج فضایی
space geametry
هندسه فضایی
spaceframe
قاب فضایی
sky lab
ازمایشگاه فضایی
sky wave
موج فضایی
soild angle
زاویه فضایی
solid angle
زاویه فضایی
solid geometry
هندسه فضایی
solid geometry
هندسه ی فضایی
space defense
پدافند فضایی
space error
خطای فضایی
space isomerism
همپاری فضایی
spatial ability
توانایی فضایی
spatiotemporal
فضایی وحال
spatiotemporal
فضایی و زمانی
stereoisomerism
ایزومری فضایی
spatiomotor
فضایی- حرکتی
stereoisomerism
همپاری فضایی
space isomerism
ایزومری فضایی
spatiality
حالت فضایی
spatial visualization
تجسم فضایی
spatial symbolism
نمادگری فضایی
spatial digitaizer
دیجیتایذر فضایی
space flight
پرواز فضایی
spaceman
مسافر فضایی
space shuttles
سفینه فضایی
space station
پایگاه فضایی
space shuttle
سفینه فضایی
space shuttle
شاتل فضایی
space station
ایستگاه فضایی
space stations
پایگاه فضایی
spacecraft
سفینه فضایی
configuration
ارایش فضایی
configurations
ارایش فضایی
space stations
ایستگاه فضایی
spacemen
مسافر فضایی
space shuttles
شاتل فضایی
three dimensional direction finding
جهت یابی فضایی
spatial data management
مدیریت داده فضایی
unit solid angle
زاویه واحد فضایی
space orientation
موقعیت یابی فضایی
illusion of space
القاء خاصیت فضایی
stereo chemistry
مبحث شیمی فضایی
spacial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
spatial orientation
موقعیت یابی فضایی
space vehicle
وسیله نقلیه فضایی
modules
قسمتی از سفینه فضایی
module
قسمتی از سفینه فضایی
spatial information
اطلاعات فضایی
[فاصله ای]
closo packed hexagonal space lattice
شبکه فضایی شش وجهی
out of
<prep.>
بیرون از
[فضایی یا فاصله ای]
[امکانات]
cm
فضایی از حافظه که محل آن به سرعت
images
کپی دقیق از فضایی از حافظه
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
footprint
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
image
کپی دقیق از فضایی از حافظه
light-well
[فضایی زیر زمین در ساختمان ها]
footprints
فضایی که یک کامپیوتر در میز می گیرد
body centered
بطور فضایی متمورکز شده
cartesian coordinates
سیستم مختصات سه بعدی فضایی
stereoirregular polymer
بسپار بدون نظم فضایی
steradian
[sr]
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
blankest
فضایی در فرم که باید کامل شود
square radian
استرادیان
[یکای زاویه فضایی ]
[ریاضی]
spadat
سیستم ردیابی و اکتشاف سفینههای فضایی
diffuse
درچز چیزی روی فضایی ازماده
arithmetic
فضایی در حافظه که عملوند ها را ذخیره میکند
blank
فضایی در فرم که باید کامل شود
configuration
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
diffuses
درچز چیزی روی فضایی ازماده
diffused
درچز چیزی روی فضایی ازماده
spacecraft
سفینه فضایی ship space : syn
diffusing
درچز چیزی روی فضایی ازماده
configurations
ترتیب فضایی کلی اجزاء اصلی
minnesota spacial relations test
ازمون روابط فضایی مینه سوتا
hypergeometric
مربوط به هندسه فوق مقیاسات فضایی
astrophotography
عکس برداری از ستارگان برای تحقیقات فضایی
charactristic velocity
مجموع تغییرات سرعت درمسیر یک ماموریت فضایی
indents
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
flat
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
flattest
فضایی در حافظه که هر محل آن آدرس یکتا دارند.
indenting
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
indent
شروع کردن یک خط متن با فضایی در حاشیه سمت چپ
bending fatigue strength
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
bucket
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
buckets
فضایی در حافظه که داده میتواند نادیده گرفته شود
bounds
محدودیت یا فضایی که کسی میتواند عمل انجام دهد
registering
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
floated
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
window
فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
float
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
floats
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
registers
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
courier
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
marks
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
window
فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
shuttle
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
shuttled
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
bay
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
shuttles
رسانگر فضایی قابل استفاده مجدد که مانند هواپیما پروازمیکند
bayed
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
couriers
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
bays
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
pugging
خاک اره یا چیز دیگری که فضایی رابا ان پرکنندتاصدادران نه پیچد
reserved character
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
baying
فضایی در پوشش کامپیوتر که دیسک درایو قرار گرفته است
mark
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
perigee
نقطه حداقل مسافت در مدارسفینه فضایی نققه حضیض مدار سفینه
orbital injection
دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
responses
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
response
فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
ambitus
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
buffer
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
full
انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
working
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
workings
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com