English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
have something on someone <idiom> اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن
Other Matches
in on <idiom> اطلاعاتی داشتن درمورد
talk shop <idiom> درموردکار شخصی صحبت کردن
counterintelligence survey بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
charging خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
area assessment ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
horizontal error خطای بر دو سمت خطای افقی
errors خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
error خطای اپراتور خطای سخت افزار یا نرم افزاری . خطایی در برنامه که باعث جلوگیری از کارکردن درست برنامه یا سیستم میشود
magnetic deviation میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
data banks بانک اطلاعاتی
information routing مسیریابی اطلاعاتی
intelligence summary خلاصه اطلاعاتی
intelligence cycle مدار اطلاعاتی
intelligence annex پیوست اطلاعاتی
information service خدمت اطلاعاتی
bulletins نشریه اطلاعاتی
information system سیستم اطلاعاتی
agents عامل اطلاعاتی
information networks شبکههای اطلاعاتی
information banks بانکهای اطلاعاتی
information bits بیتهای اطلاعاتی
knowledge work کار اطلاعاتی
knowledge industries صنایع اطلاعاتی
agent net شبکه اطلاعاتی
information service سرویس اطلاعاتی
bulletin نشریه اطلاعاتی
data bank بانک اطلاعاتی
agent عامل اطلاعاتی
automated intelligence file پرونده اطلاعاتی کامپیوتری
helpdesk میز کمک [اطلاعاتی]
help desk میز کمک [اطلاعاتی]
double agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
periodic intelligence report گزارش نوبهای اطلاعاتی
on line information service سرویس اطلاعاتی مستقیم
double agents عامل اطلاعاتی دو جانبه
dual agent عامل اطلاعاتی دو جانبه
cumpuserve سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
intelligence summary خلاصه وضعیت اطلاعاتی
aisp انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association in information systems انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
shannon اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال
officers call نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
inside information اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود
list چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص
shirt-tails اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tail اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
compuserve یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
the source خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین
longest میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long- میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn <idiom> بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longs میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
cirvis دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند
header پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
ip شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است
qube تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
reveals نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
revealed نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
reveal نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد
status ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
status کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
headers پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
to keep down زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
to keep up از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
master اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
status یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است
masters اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
aspect کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
aspects کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است
devices کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
providers شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
device کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
provider شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند.
approved data سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
CDs وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
CD وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند
header بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
headers بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند
Q Channel یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
cost قیمت داشتن ارزش داشتن
resides اقامت داشتن مسکن داشتن
proffers تقدیم داشتن عرضه داشتن
to have by heart ازحفظ داشتن درسینه داشتن
meaner مقصود داشتن هدف داشتن
hoping انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped انتظار داشتن ارزو داشتن
hope انتظار داشتن ارزو داشتن
resided اقامت داشتن مسکن داشتن
meanest مقصود داشتن هدف داشتن
reside اقامت داشتن مسکن داشتن
proffering تقدیم داشتن عرضه داشتن
proffered تقدیم داشتن عرضه داشتن
differs اختلاف داشتن تفاوت داشتن
abhorred بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring بیم داشتن از ترس داشتن از
abhors بیم داشتن از ترس داشتن از
differ اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffer تقدیم داشتن عرضه داشتن
mean مقصود داشتن هدف داشتن
requested متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
burned کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
RIFF فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
design phase فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
feedback اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
executive information system نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
poaching دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست
upkeep بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
Internetwork Packet Exchange پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
IPX پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
cumulative error خطای کل
foot fault خطای پا
freedom of information act قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
apparent error خطای فاهری
backcourt violation خطای 01 ثانیه
measuring error خطای سنجش
accidental error خطای تصادفی
continuous error خطای پیوسته
continuous error خطای متوالی
accumulated error خطای انباشته
cumulative error خطای جمعی
hacking خطای بدنی
average error خطای میانگین
mean error خطای میانگین
tolerance خطای مجاز
burst error خطای قطاری
traveling خطای رانینگ
memory illusion خطای یاد
determinate error خطای معین
dimensional error خطای اندازه
logical error خطای منطقی
anticipatory error خطای انتظاری
logic error خطای منطقی
backcourt foul خطای شخصی
uncertainties خطای تخمینی
uncertainty خطای تخمینی
balked خطای توپزن
balking خطای توپزن
chance error خطای تصادفی
balks خطای توپزن
chromatic aberration خطای رنگی
baulked خطای توپزن
civil wrong خطای مدنی
baulking خطای توپزن
balk خطای توپزن
absolute error خطای مطلق
observation error خطای مشاهده
money illusion خطای پولی
malfeasance خطای اداری
handling خطای دست
offensive foul خطای حمله
optical illusion خطای باصره
optical illusions خطای باصره
major foul خطای عمده
common foul خطای عادی
parallax distortion خطای پارالکس
accidental error خطای اتفاقی
machine error خطای ماشین
parity error خطای مقایسه
permanent error خطای دائمی
permanent error خطای ماندنی
personal error خطای شخصی
constant error خطای ثابت
computational mistake خطای محاسباتی
baulks خطای توپزن
parallax distortion خطای توازی
matching error خطای تطبیقی
intentional foal خطای عمدی
charge خطای حمله
he did me a great wrong خطای بزرگی .....
spherical aberration خطای کروی
standard error خطای معیار
standard error خطای استاندارد
standard error خطای معدل
standard error خطای پایه
standard error خطای استانده
syntax error خطای نحوی
charges خطای حمله
space error خطای فضایی
soft error خطای ملموس
fractional error خطای نسبی
frequency error خطای فرکانس
tolerances خطای مجاز
service over خطای سرویس
breaches خطای رد یک توافق
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com