Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
submediterranean climate
اقلیم نیمه مدیترانهای
Other Matches
submediterranean climate
اقلیم زیر مدیترانهای
overlap
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlaps
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
overlapped
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن
thermomediterranean
گرم مدیترانهای
mediterranean draw
زه کشی مدیترانهای
xerothermo mediterranean
گرم و خشک مدیترانهای
interlap
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند
seahorses
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
seahorse
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی
pmos
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
splicing
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semipublic
نیمه عمومی نیمه دولتی
spliced
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
splice
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
semilustrous
نیمه درخشان نیمه مجلل
splices
نیمه نیمه رویهم گذاشتن
imbricate
نیمه نیمه روی هم گذاشتن
continents
اقلیم
hemisphere
اقلیم
climates
اقلیم
continent
اقلیم
land masses
اقلیم
climate
اقلیم
macroclimate
مه اقلیم
land mass
اقلیم
semi naufragium
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
maritime climate
اقلیم اقیانوسی
climometer
اقلیم سنج
mountain climate
اقلیم کوهستانی
climate diagram
اقلیم نگار
marine climate
اقلیم اقیانوسی
continental climate
اقلیم قارهای
title of territory
مالکیت اقلیم
macroclimate
کلان اقلیم
climatology
اقلیم شناسی
oceanic climate
اقلیم اقیانوسی
acclimatization
اقلیم پذیری
climatograph
اقلیم نگار
equatorial climate
اقلیم استوایی
climatograph
اقلیم نگاشت
climograph
اقلیم نگار
microclimate
خرد اقلیم
climatologist
اقلیم شناس
climogram
اقلیم نگار
climoscope
اقلیم نما
climagraph
اقلیم نگار
climagram
اقلیم نگار
biome
اقلیم زیست
acclimation
اقلیم پذیری
fauna
حیوانات یک اقلیم
temperate climate
اقلیم ملایم
temperate climate
اقلیم معتدل
tropical climate
اقلیم گرمسیری
bioclimatology
زیست اقلیم شناسی
bioclimatology
اقلیم شناسی زیستی
half life
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر
beneficial occupancy
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
from mid may to mid june
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
semifinal
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
mid
نیمه
semis
نیمه
part way
نیمه
half deck
نیمه پل
midnight
نیمه شب
stiffish
نیمه شق
mid-
نیمه
semi
نیمه
division line
خط نیمه
moiety
نیمه
in noon of night
در نیمه شب
aileron
نیمه لچکی
semi conductor
نیمه هادی
semicivilized
نیمه متمدن
semi-final
نیمه نهایی
semicinductor
نیمه رسانا
aileron
نیمه سنتوری
semiautomatic
نیمه خودکار
semiarid
نیمه خشک
semiarboreal
نیمه درختی
megrim
درد نیمه سر
semi independent
نیمه مستقل
dwarf wall
دیوار نیمه
quasi public
نیمه عمومی
semilogarithmic
نیمه لگاریتمی
half-timbered
نیمه چوبی
half-column
نیمه ستون
semi-conscious
نیمه هشیار
semi-conscious
نیمه بیهوش
semi-conscious
در حال نیمه غش
semi literate
نیمه نویسا
midwatch
پاس نیمه شب
half-bat
آجر نیمه
semi-precious
نیمه بهادار
semiaquatic
نیمه ابزی
semiactive
نیمه فعال
quasi commercial
نیمه بازرگانی
quasi public
نیمه دولتی
semicinductor
نیمه هادی
nocturn
عبادت نیمه شب
quasi private
نیمه خصوصی
partial fixing
نیمه گیرداری
partially hearing
نیمه شنوا
preconscious
نیمه هشیار
sub-tropical
نیمه حاره
quasi concave
نیمه مقعر
quasi convex
نیمه محدب
semi trailer
نیمه یدک
semi skilled
نیمه ماهر
semi official
نیمه رسمی
semi-precious
نیمه گرانبها
underemployed
نیمه کار
midyear
نیمه سال
middle watch
نگهبانی نیمه شب
second half
نیمه دوم
partially sighted
نیمه بینا
subsaline
نیمه شور
semisynthetic
نیمه مصنوعی
semilustrous
نیمه درخشنده
semitranslucent
نیمه کدر
semilog
نیمه لگاریتمی
semiliquid
نیمه مایع
semilate
نیمه دیررس
semihard
نیمه محکم
semihard
نیمه سخت
semigloss
نیمه شفاف
semigloss
نیمه درخشان
semiofficial
نیمه رسمی
semiformal
نیمه رسمی
semifluid
نیمه ابکی
semiterrestrial
نیمه خاکی
semimobile
نیمه متحرک
semiopaque
نیمه شفاف
semisolid
نیمه جامد
semiskilled
نیمه ماهر
semirigid
نیمه سخت
semireligious
نیمه مذهبی
semisynthetic
نیمه ترکیبی
semipublic
نیمه همگانی
semipro
نیمه حرفهای
semiprivate
نیمه خصوصی
semipermanent
نیمه جاودان
semiparasitic
نیمه انگلی
semiopaque
نیمه کدر
semifixed
نیمه ثابت
semitranslucent
نیمه شفاف
semiconscious
نیمه هوشیار
semipermeable
نیمه تراوا
semicolonialism
نیمه مستعمراتی
semicolonial
نیمه مستعمره
semicolonial
نیمه ازاد
solid state
نیمه هادی
semidivine
نیمه خدا
semi mechanization
نیمه مکانیزه
subacute
نیمه حاد
subadult
نیمه بالغ
subarid
نیمه خشک
subfossil
نیمه سنگواره
semiconscious
نیمه اگاه
semiconscious
نیمه بیهوش
semicrystalline
نیمه متبلور
semitransparent
نیمه شفاف
semifinal
نیمه نهایی
semierect
نیمه قائم
semierect
نیمه ایستاده
semidomesticated
نیمه اهلی
semidome
نیمه گنبد
semitropic
نیمه گرمسیری
semivitrified
نیمه شیشهای
shaly clay
رس نیمه بلوری
semidivine
نیمه الهی
semidetached
نیمه مجزا
semicrystalline
نیمه بلورین
subovate
نیمه بیضی
foreconscious
نیمه هشیاری
semi
نیمه تاحدی
subconscious
نیمه هشیار
half time
نیمه بازی
drafts
نیمه نهایی
drafted
نیمه نهایی
before mid night
قبل از نیمه شب
draft
نیمه نهایی
half tracked
نیمه شنی
parboiled
نیمه پختن
backcourt
نیمه دفاعی
part-time
نیمه وقت
subconscious
نیمه اگاه
half mast high
نیمه افراشته
partial
نیمه کامل
subconsciously
نیمه اگاه
brow ague
درد نیمه سر
half faced
نیمه کاره
subconsciously
نیمه هشیار
half loaded
سلاح نیمه پر
inchoate
نیمه تمام
midsummer
نیمه تابستان
demigod
نیمه خدا
parboil
نیمه پختن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com