Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
English
Persian
monochord
الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
Other Matches
propety man
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
property master
متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
blacktop
موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
bathometer
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
wisha
برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
fucus
رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
boring tubes
لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
aquaplane
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
balbriggan
یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
inoculum
مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
hypodermic syringe
کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
gasogene
مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
flag stones
تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
poetaster is pejorative word
شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
serinette
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
roller bandage
نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
laniard
طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
windlass
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlasses
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
stop bath
ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
bow compass
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
chuck
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
dry pack
مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
hundreds and thousands
یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
bock
یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
chucks
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
gluteus
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
chucked
جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
splint
نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
langrel
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
land plaster
صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
bolsters
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
vibrators
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
leno
یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
vibrator
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolster
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
langridge
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
coffin
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
coffins
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
bolstered
کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
hyphen
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
hyphens
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
amalgam
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
amalgams
الیاژ جیوه باچند فلز دیگرکه برای پرکردن دندان و ایینه سازی بکار میرود ترکیب مخلوط
puncuation
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
jute
کنف هندی الیاف کنف که برای گونی بافی بکار میرود
strobe
سیگنالی که برای اغاز انتقال داده میان یک دستگاه جانبی وکامپیوتر بکار می رود
anti blush tinner
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
nixie tube
یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
yoke
قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
Use this command to send the output to a file instead of to the screen.
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید.
aluminum wool
رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
stair stepping
روشی که در نمایشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویهای به غیر از 54 درجه افقی یاعمودی بکار می رود
zone bits
بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
ebcdic
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
apostrophes
که درموارد زیر بکار میرود
apostrophe
که درموارد زیر بکار میرود
intermezzo
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی
lakh
سدهزار در شممردن روییه بکار میرود
fuller's earth
خاکی که درصافی اب وغیره بکار میرود
studs
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
lampron
چراغ فیتلهای که درچراغانی بکار میرود
crosse
چوگان پهنی که دربازی گلف بکار میرود
bay leaf
برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
baby siphon
سیفون کمکی که در هوابند ابی بکار میرود
aniseed
تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
baseboard
چوب یا تختهای که بعنوان ستون یا پایه بکار میرود
nuggar
بکجور کرجی بزرگ که دررودخانه نیل بکار میرود
kelvin tube
لوله کلوین که جهت اندازه گیری عمق اب بکار میرود
Molotov cocktail
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
thyratron
پریود تخلیه که بعنوان سویچ رله یا ژنراتور بکار میرود
Molotov cocktails
بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
mashy
نام یکی از چوگانهای اهنی که در بازی گلف بکار میرود
manrope
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
in flagrante delicto
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
the smoking gun
شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود
[قانون]
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
distemper
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
jelutong
ماده رزینی درخت شاهدانه ک ه بجای صمغ ادامس بکار میرود
toluene
مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
goggles
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
hi
فریاد خوش امد مثل هالو وچطوری و همچنین بجای اهای بکار میرود
rollpin
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
nitrobenzene
ابگونهای که بوی روغن بادام تلخ میدهدو درساختن رنگهای جوهری بکار میرود
analog
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
tone-deaf
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone deaf
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
cellulose acetate
ترموپلاستیکی متشکل ازسلولز و اسیداستیک که درابریشمهای مصنوعی فیلم لاک الکل و غیره بکار میرود
causally
نسبت میان علت و معلول
game theory
این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
pitot pressure
فشار برخورد هوا که به منظور اندازه گیری سرعت هوا بکار میرود
masque
نمایش توام با موسیقی ورقص
parameters
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
parameter
نسبت میان تقاطع دو سطح مقدار معلوم و مشخص پارامتر
design stress resultant
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
two phase three wire system
شبکه سه سیمه دو فاز سیستم سه سیمه دو فاز
monitor
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitored
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
electronic
1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
text
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
high resolution bit mapped display
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش
graphics
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
splash screen
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود
dissolves
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolve
جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
enhances
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhancing
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhance
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
enhanced
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد
dot pitch
فاصله میلیمتری میان نقاط منفرد روی یک صفحه نمایش
formats
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
cartouche border
قاب و کتیبه ای که بیشتر در حواشی بکار گرفته شده و نقش درون آن بصورت یک در میان در هر قاب تکرار می شود
drier
ترکیباتی از فلزات که برای تسریع در خشک شدن رنگهابکار میرود
down
پر دراوردن جوجه پرندگان پرهای ریزی که برای متکابکار میرود
dental floss
نخی که برای پاک کردن فواصل بین دندانهابکار میرود
menu
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
menus
لیست انتخابهای موجود برای کاربر که روی خط افقی نمایش داده می شوند در بالای صفحه نمایش یا پنجره هر انتخاب منو یک منوی دیگر را باز میکند
graphics
شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
future promissory
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
froe
ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
false work
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
blacker
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
black
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks
1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
rulers
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
ruler
میله نمایش داده شده روی صفحه نمایش که واحد اندازه گیری را مشخص میکند. اغلب در DTP یا نرم افزار کلمه پرداز برای طراحی به کار می رود
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
analogues
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogue
صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
woodwind
موسیقی برای سازهای بادی چوبی
melodramas
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
melodrama
نمایش توام با موسیقی واوازکه پایانی خوش داشته باشد عشق خوش فرجام
dithering
ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
stepper
چیزی که برای پله بکار می رود
rack
آویز فرش
[قالبی فلزی که در فروشگاه جهت آویزان کردن فرش و نمایش آن بکار می رود.]
ikon
نشانه گرافیکی یا تصویری روی صفحه نمایش که در سیستم محاورهای به کار می رود برای تامین یک روش ساده برای مشخص کردن یک تابع
insuperability
عدم امادگی برای از میان برداشتن
time
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
times
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
white line
خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
applied
برای هدف معین بکار رفته کاربسته
polyonymy
بکار بردن چند نام برای یک چیز
polyonging
بکار بردن چند نام برای یک چیز
object computer
OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
it is of no use to us
بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
pulsatilla
شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
listerine
یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
muller
سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
excipient
مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
boasted
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasts
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
cullet
خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
boast
: خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
knot ratio
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
published
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
court plume
پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
wet blankets
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket
پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wetting
مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
gibberish
اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
buff stick
بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
check sum
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
rs c
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
play by ear
<idiom>
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
to sight-read something
از روی ورقه
[نت موسیقی]
آلت موسیقی بازی کردن
melody
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
melodies
مجموعه نتهای موسیقی که پایه موسیقی را تشکیل میدهد
bipolar
روش ارسال که از سطح ولتاژهای متفاوت مثبت و منفی برای نمایش دودویی استفاده میکند و صفر دودویی در سطح صفر نمایش داده میشود
winching
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
z 0
یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
winches
پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
dipstick
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
slandered
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
nundinal letter
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
slanders
درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com