Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
English
Persian
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
Other Matches
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
square wood
بریدن الوار
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
throttles
عبور قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttled
عبور قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
divide
قسمت کردن
divides
قسمت کردن
pouf
قسمت پف کردن
sects
قسمت کردن
sect
قسمت کردن
whack up
قسمت کردن
partitions
قسمت کردن
partition
قسمت کردن
partitioning
قسمت بندی کردن
subdevice
قسمت کردن مجدد
tierce
به سه قسمت تقسیم کردن
departmentalize
بچند قسمت کردن
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
quarter
به چهار قسمت مساوی تقسیم کردن
cellular unit
یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
trims
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
head down
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
head off
دور کردن قسمت جلوی قایق از باد
trimmest
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
trim
هدایت کردن تخته موج به قسمت هموار
fraction
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
fractions
بخش قسمت تبدیل بکسر متعارفی کردن بقسمتهای کوچک تقسیم کردن
outsides
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
outside
خم کردن بدن به قسمت خارجی منحنی پیچ اسکی
poops
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poop
قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
war head
قسمت قابل انفجار اژدر که هنگام مشق کردن برداشته میشود
skag
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
choke bore
روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
dole
قسمت
rashers
قسمت
detachments
قسمت
component
قسمت
ratio
قسمت
ratios
قسمت
in part
در یک قسمت
snick
قسمت
party
قسمت
installments
قسمت
segment
قسمت
instalment
قسمت
detachment
قسمت
compartmental
قسمت قسمت
compartment
قسمت
sects
قسمت
Corp
قسمت
partition
قسمت
departments
قسمت
in sections
قسمت قسمت
batches
قسمت
data division
قسمت
piece
قسمت
sect
قسمت
compartments
قسمت
grist
قسمت
plank
قسمت
pieces
قسمت
piecemeal
قسمت به قسمت
department
قسمت
underfoot
قسمت کف پا
feck
قسمت
partitions
قسمت
agency
قسمت
agencies
قسمت
components
قسمت
batch
قسمت
rasher
قسمت
head stall
قسمت سر
divisions
قسمت
canto
قسمت
sections
قسمت
part
قسمت
units
قسمت
unit
قسمت
arm
قسمت
kismet
قسمت
caboodle
قسمت
it fell to my lot to go
قسمت
percentage
قسمت
percentages
قسمت
division
قسمت
portion
قسمت
section
قسمت
segments
قسمت
cross section of a gravity dam
قسمت
cantos
قسمت
portions
قسمت
instalments
قسمت
internode
قسمت
write protect
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
quotients
خارج قسمت
foot
قسمت پایینی
sale department
قسمت فروش
initial
اولین قسمت
hilted
قسمت عقبی
mass
قسمت عمده
beginning
قسمت اول
branch
دایره قسمت
hauling part
قسمت کشنده
beginnings
قسمت اول
branches
دایره قسمت
tripartition
قسمت سوم
running part
قسمت رونده
hauling part
قسمت متحرک
shares
بهره قسمت
operating agency
قسمت اجرایی
concertina fold
یک قسمت به یک جهت
women's apartments
قسمت زنانه
underbody
قسمت زیر
personnel section
قسمت پرسنلی
linear portion
قسمت خطی
masses
قسمت عمده
overflow section
قسمت سر ریز سد
slices
سهم قسمت
shared
بهره قسمت
massing
قسمت عمده
men's apartments
قسمت مردانه
share
بهره قسمت
quotient
خارج قسمت
initialed
اولین قسمت
slice
سهم قسمت
artillery corps
قسمت توپخانه
headquarters detachment
قسمت ارکان
staddle
قسمت تحتانی
detail group
قسمت بیگاری
control section
قسمت کنترل
inside
قسمت داخلی
insides
قسمت داخلی
rear party
قسمت عقبه
patrols
قسمت گشتی
patrolling
قسمت گشتی
broad
قسمت پهن
broader
قسمت پهن
detail part
قسمت مفصل
headquarters detachment
قسمت قرارگاه
trichotomous
دارای سه قسمت
discarded
قسمت وازده
chapters
قسمت باب
discarding
قسمت وازده
chapter
قسمت باب
medical service
قسمت بهداری
forepart
قسمت جلو
discards
قسمت وازده
foreparts
قسمت جلو
medical department
قسمت بهداری
lot
بهره قسمت
bachelor quarters
قسمت مجردی
discard
قسمت وازده
patrolled
قسمت گشتی
broadest
قسمت پهن
patrol
قسمت گشتی
cable block
قسمت کابل
legs
بخش قسمت
head piece
قسمت بالا
hypoderm
قسمت زیرجلد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com