Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 105 (6 milliseconds)
English
Persian
paper electrophoresis
الکتروفورز کاغذی
Other Matches
electrophoresis
الکتروفورز
cataphorsis
الکتروفورز
capillary electrophoresis
الکتروفورز مویین
chartaceous
کاغذی
papyraceous
کاغذی
rosette
گل کاغذی
papery
کاغذی
rosettes
گل کاغذی
pulpy
کاغذی
fiduciary currency
پول کاغذی
fish paper
عایق کاغذی
paper cup
لیوان کاغذی
quartos
ربع کاغذی
quarto
ربع کاغذی
towels
دستمال کاغذی
towel
دستمال کاغذی
yashmak shawl
دستمال کاغذی
Kleenexes
دستمال کاغذی
Kleenex
دستمال کاغذی
lamplighter
چوب یا کاغذی که
paper blockade
محاصره کاغذی
paper plate
بشقاب کاغذی
ticker tape
نوار کاغذی
paper tigers
ببر کاغذی
paper tiger
ببر کاغذی
masking tape
نوارچسب کاغذی
paper tape reader
نوارخوان کاغذی
paper tape
نوار کاغذی
paper gold
طلای کاغذی
paper feed
خورش کاغذی
paper curency
پول کاغذی
paper chromatography
کروماتوگرافی کاغذی
paper card
کارت کاغذی
paper condenser
خازن کاغذی
paper capacitor
خازن کاغذی
litmus paper
کاغذی که بماده
paper money
پول کاغذی
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
paper money
اسکناس پول کاغذی
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
dust jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
elephant paper
کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
rag paper
کاغذی که ازپارچه بسازند
strip chart recorder
ثبات نوار کاغذی
folding money
اسکناس پول کاغذی
punch paper tape
نوار کاغذی منگنه
paper tape reader
نوار کاغذی خوان
paper tape punch
منگنه نوار کاغذی
paper tape punch
منگنه کن نوار کاغذی
dust-jackets
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper currency
اسکناس پول کاغذی
paperback
کتاب جلد کاغذی
dust-covers
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paperbacks
کتاب جلد کاغذی
dust-jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper edition of a book
ویرایش با جلد کاغذی
perforated paper tape
نوار کاغذی سوراخ دار
dust-jackets
جلد کاغذی روی کتاب
long green
دلار کاغذی پشت سبز
dust jacket
جلد کاغذی روی کتاب
punched paper tape
نوار کاغذی منگنه شده
dust-jacket
جلد کاغذی روی کتاب
dust-covers
جلد کاغذی روی کتاب
box
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
boxes
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
to date a letter forward
کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
minnesota paper form board
ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
quaternion
ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
sleeves
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
hornbook
کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
irredeemable paper money
پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
stationery
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
centred
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
punches
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punched
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
punch
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
center
سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
edge
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
reperforator
ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
key
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
bleeds
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
document
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com