Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English
Persian
electromagnetic
ایجاد میدان مغناطیسی در اثر نیروی الکتریکی
Other Matches
noise
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
noises
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
field of force
میدان نیروی مغناطیسی
magnetic
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند
electromagnetic
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
solenoid
سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
smog
میدان مغناطیسی گسترده و الکتریسته ایستا که با قط عات الکترونیکی ایجاد شده است
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
coulomb's law
نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
magnetic induction
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی
medium
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
mediums
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند.
softest
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
soft
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
record
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
e.m.f
force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
high intensity magnetic field
میدان مغناطیسی شدت میدان بزرگ
lenz' law
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
electric field
میدان الکتریکی
line of electric field strength
خط شدت میدان الکتریکی
electric field intensity
شدت میدان الکتریکی
electric field strength
شدت میدان الکتریکی
intensity electric field
شدت میدان الکتریکی
intensity of electric field
شدت میدان الکتریکی
ampFre
واحد اندازهگیری میدان الکتریکی
electric force
نیروی الکتریکی
magnetic fields
میدان مغناطیسی
field magnet
میدان مغناطیسی
magnetic field
میدان مغناطیسی
magnetic f.
میدان مغناطیسی
magnetic flux line
خط میدان مغناطیسی
line of magnetic field strength
خط میدان مغناطیسی
magnetic field line
خط میدان مغناطیسی
free gyroscope
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
electromotive force
نیروی محرکه الکتریکی
back voltage
نیروی ضد محرکه الکتریکی
earth magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
high magnetic field
میدان مغناطیسی قوی
magnetizing force
شدت میدان مغناطیسی
cross magnetizing
میدان مغناطیسی متقابل
field intensity
شدت میدان مغناطیسی
effective magnetic field
میدان مغناطیسی موثر
h
شدت میدان مغناطیسی
inhomogeouns magnetic field
میدان مغناطیسی غیریکنواخت
intensity of the magnetic field
شدت میدان مغناطیسی
magnetic intensity
شدت میدان مغناطیسی
flux intensity
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field strength
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field vector
بردار میدان مغناطیسی
magnetic field generation
تولید میدان مغناطیسی
m.f.p.
پتانسیل میدان مغناطیسی
magnetic field potential
پتانسیل میدان مغناطیسی
terrestrial magnetic field
میدان مغناطیسی زمین
magnetic dip
میدان جاذبه مغناطیسی
magnetic field inhomogeneity
غیریکنواختی میدان مغناطیسی
magnetic field intensity
شدت میدان مغناطیسی
magnetic field energy
انرژی میدان مغناطیسی
magnetic field figure
تصویر میدان مغناطیسی
gauss
واحد شدت میدان مغناطیسی
degauss
پاک کردن میدان مغناطیسی
degauss
از بین بردن میدان مغناطیسی
magnetic deflection field
میدان منحرف کننده مغناطیسی
axis of earth magnetic field
محور میدان مغناطیسی زمین
induced magnetic field
میدان مغناطیسی القاء شده
applied magnetic field
میدان مغناطیسی اعمال شده
magnetic joint
محل ضربه در میدان مغناطیسی
magnetic force
نیروی مغناطیسی
electromagnetism
خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
polar
دارای قطب مغناطیسی یا الکتریکی متقارن
flux
فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
magnetic
آنچه میدان مغناطیسی مربوطه داد
magnets
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
magnet
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند
buzzers
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
battery
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
pyroelectricity
ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت
buzzer
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند
batteries
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
corona discharge
تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
magnetomotive force
نیروی محرکه مغناطیسی
magnetic lines of force
خطوط نیروی مغناطیسی
magnetizing force
نیروی مغناطیسی کننده
magnetic
دارای نیروی مغناطیسی
magneto e.m.f.
نیروی محرکه مغناطیسی
gyromagnetic
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
fields
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
fielded
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
volts
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt
واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
ultra high magnetic field
معمولا میدان مغناطیسی باشغت بیش از 001ک
static
بارالکتریکی که در یک قطعه الکتریکی یا شخص قابل ایجاد است
plugging
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugs
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plug
ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
isodynamic
دارای نیروی مغناطیسی مساوی
electromagnetic
وابسته به نیروی مغناطیسی برق
isomagnetic
دارای نیروی مغناطیسی متساوی
electrode sweep
جمع اوری مین با استفاده ازکابل الکتریکی یا مغناطیسی
hall effect
شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
hysteresis
تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
field emission
پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
dielectric heating
گرمای ایجاد شده در یک دی الکتریک که تحت تاثیر میدان فرکانسهای زیاد اچ اف قراردارد
electro magnet
اهنی که در تحت تاثیر قوه برق خاصیت مغناطیسی پیداکند اهنربای الکتریکی
inductance
اندازه گیری حجم انرژی وسیله که در میدان مغناطیسی میتواند ذخیره کند
impedance
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
compass compensation
تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
lift strut
پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift wire
سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
recorders
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder
وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
glitches
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitch
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
coincidence function
دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
magnetic tapes
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
magnetic tape
موتور و دستگاه چرخان که به سیگنالهای الکتریکی امکان ضبط روی نوار مغناطیسی یا چرخش روی آن می دهند
cards
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
read
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
reads
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
accelerator winding
سیم پیچی سری که در تنظیم کنندههای ولتا از نوع نوسان ساز با باز شدن دوسر پلاتین میدان مغناطیسی را به سرعت کاهش میدهد وباعث بسته شدن هرچه سریعتر پلاتین میشود
electrostatic
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
grenade court
میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
PSU
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
ActiveX
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
ferromagnetic material
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود
magnetic tapes
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
magnetic tape
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال
blue water school
انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
reenforceŠetc
نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
magneto electricity
نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
taped
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
tape
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
degauss
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن
tapes
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها
magnetic ink character recognition
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
torque
نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts
نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
battlefield recovery
اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
magnetic skin effect
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی
expeditionary
نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
air force personnel with the army
پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
magnetic blowout
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی
flux valve
دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
permalloy
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
closure minefield
میدان مین سد کننده حرکت میدان مین ممانعتی دریایی
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
magnetic ritation
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی
magnetic reluctance
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی
magnetic flow
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی
magnetic deflector
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی
army landing forces
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force
نیروی دشمن نیروی مخالف
attack force
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
electrical and otherwise
الکتریکی و غیر الکتریکی
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
courses
میدان تیر میدان
course
میدان تیر میدان
coursed
میدان تیر میدان
magnetic flux density
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
self propulsion
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
counter force
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
allocated manpower
نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
naval aviation
قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
magnetic flux
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
dispersion
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
magnetic nuclear resonance
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته
Marine Corps
نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft
هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
gas electric generating set
مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
hasty breaching
نفوذ تعجیلی در میدان مین عبور تعجیلی از میدان مین رخنه تعجیلی
commandant of marine corps
فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
eagle flight
نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
grid magnatic angle
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
magnetic tape recording
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
electrical
الکتریکی
electric
الکتریکی
electrotechnical
الکتریکی
piazza
میدان
open space
میدان
plaza
میدان
trone
میدان
aims
میدان
aimed
میدان
domain
میدان
reach
میدان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com