Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
Thank you for your support
با تشکر برای حمایت شما.
Other Matches
Thank you for your efforts.
با تشکر برای تلاش شما.
Thank you for your support
با تشکر برای پشتیبانی شما.
Thanks for calling back.
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
price support
تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
protective duty
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
prodos
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
thank
تشکر
thankfulness
تشکر
thankyou
تشکر
gratefully
با تشکر
thanking
تشکر
acknowledgment
تشکر
gramercy
تشکر
thankyous
تشکر
thanked
تشکر
i thank you be half of
از طرف ... تشکر می کنم
A bare (thank you ) .
یک تشکر خشک وخالی
Thank you for your efforts.
با تشکر از زحمات شما.
abetment
حمایت
support
حمایت
aiding
حمایت
lee
حمایت
belay
حمایت
auspices
حمایت
in suppotrtof
به حمایت
advocation
حمایت
protection
حمایت
sponsorship
حمایت
protectorship
حمایت
aid
حمایت
patronage
حمایت
egis
حمایت
aided
حمایت
vindication
حمایت
to take under one's wing
حمایت کردن
protection
حراست حمایت
overprotection
حمایت مفرط
vindicating
حمایت کردن از
vindicates
حمایت کردن از
vindicated
حمایت کردن از
maintenance of membership
حمایت از عضویت
sustain
حمایت کردن از
sustained
حمایت کردن از
sustains
حمایت کردن از
defends
حمایت کردن
to agitate
[for]
حمایت کردن
upholds
حمایت کردن از
uphold
حمایت کردن از
defending
حمایت کردن
defended
حمایت کردن
defend
حمایت کردن
vindicate
حمایت کردن از
maintrain
حمایت کردن از
to defend
[from]
حمایت کردن
[از]
belayer
حمایت کننده
emotional support
حمایت عاطفی
dynamic balay
حمایت متحرک
price support
حمایت قیمتی
protect
حمایت کردن
protecting
حمایت کردن
price support
حمایت قیمت
partisanship
هواخواهی حمایت
propugn
حمایت کردن از
maintenance
حمایت خرجی
shelters
محافظت حمایت
sheltering
محافظت حمایت
sheltered
محافظت حمایت
shelter
محافظت حمایت
covering a man
حمایت فوروارد
vindicable
حمایت کردنی
aided
حمایت کردن
support
حمایت کردن
vindicative
حمایت امیز
aid
حمایت کردن
self support
حمایت از خود
aiding
حمایت کردن
protects
حمایت کردن
belay on
علامت با طناب در حمایت
bring up
صعود با حمایت از بالا
espousing
شوهردادن حمایت کردن از
espouses
شوهردادن حمایت کردن از
espoused
شوهردادن حمایت کردن از
agricultural support policy
سیاست حمایت از کشاورزی
consumer protection
حمایت از مصرف کننده
protectionism
مکتب طرفدار حمایت
vindicatory
مربوط به دفاع و حمایت
environmetal protection
حمایت محیط زیستی
stand one's ground
<idiom>
حمایت از جایگاه شخص
consumerism
حمایت از مصرف کننده
auspice
سایه حمایت توجهات
statolatry
حمایت ازقدرت مرکزی
stead
گذاشتن حمایت کردن
assist
پیوستن به حمایت کردن از
espouse
شوهردادن حمایت کردن از
assists
پیوستن به حمایت کردن از
assisting
پیوستن به حمایت کردن از
assisted
پیوستن به حمایت کردن از
protege
حمایت شده شاگرد
supportable
حمایت کردنی تاب اوردنی
maintained
حمایت کردن از مدعی بودن
consumer organization
سازمان حمایت از مصرف کنندگان
maintain
حمایت کردن از مدعی بودن
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
protectionism
سیستم حمایت از تولیدات داخلی
protectionists
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
protectionist
طرفدار حمایت از صنایع داخلی
maintains
حمایت کردن از مدعی بودن
price support system
نظام قیمتهای حمایت شده
protectionists
طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
price support
قیمت حمایت شده از طرف دولت
to stand by a person
از کسی پشتی یا حمایت یانگهداری کردن
in law
کسی که تحت حمایت قانون است
stick one's neck out
<idiom>
مورد حمایت قراردادن ،ریسک کردن
thankworthy
قابل تشکر قابل شکر
out law
کسی که از حقوق و حمایت قانونی بهره مند نیست
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
protect home judustry
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
property in action
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
columnar and trabeated
[نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
protectionism
دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
mercantilism
روش فکری اقتصادی مبنی بر اعتقاد به لزوم افزایش صادرات برواردات و حمایت دولت ازصنایع داخلی و بالاخره جمع اوری هر چه بیشتر طلا درمملکت
to stand up for
پشتی یا حمایت کردن از طرفداری کردن از
suporting cells
یاختههای نگاهدارنده یاختههای حمایت کننده
foster
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
to give a knee to
حمایت کردن تایید کردن
stick up for
<idiom>
کمک کردن ،حمایت کردن
asserting
حمایت کردن ازاد کردن
asserts
حمایت کردن ازاد کردن
assert
حمایت کردن ازاد کردن
asserted
حمایت کردن ازاد کردن
support
حمایت یاتقویت کردن تحمل کردن اثبات کردن
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com