English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
hob با دندانه ماشین وغیره بریدن
hobs با دندانه ماشین وغیره بریدن
Other Matches
automatic gear cutting machine ماشین فرز چرخ دندانه
wreckage لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
wreckage piece تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
brakeman متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
countershaft pulley محور با پولی یا چرخ دندانه دار که به یک ماشین وصل میشود
rack and pinion میله دندانه دار و چرخ دندانه کوچک
saw edged دارای لبه دندانه دندانه
serrate leaves برگهای ارهای یا دندانه دندانه
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
scarp بریدن عمودی بریدن
cut gears دندانه دندانه کردن
jaggy دندانه دندانه ناهمواری
nicked دندانه دندانه کردن
nick دندانه دندانه کردن
nicking دندانه دندانه کردن
nicks دندانه دندانه کردن
dentate دندانه دندانه مضرس
saw tooth دندانه اره ای [گاه لبه های حاشیه و یا لبه انتهایی فرس را بصورت مثلث های تکراری می بافند که حالتی از دندانه های اره را نشان میدهد.]
self binder ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed . نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machine ماشین کردن با ماشین رفتن
machine 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined ماشین کردن با ماشین رفتن
machines ماشین کردن با ماشین رفتن
machined 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machines 1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
faxes مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxing مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
cross compiler کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
assembles ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembled ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
rase بریدن
sunder بریدن
incide بریدن
exsect بریدن
shear بریدن
exsind بریدن
carve بریدن
hew بریدن
hewed بریدن
blankest بریدن
blank بریدن
tie up بریدن
hewn بریدن
incised بریدن
mayhen بریدن
hewing بریدن
dismemberment بریدن
hews بریدن
gride بریدن
stump بریدن
stumped بریدن
mangle بریدن
truncated بریدن
truncates بریدن
amputation بریدن
carving بریدن
decapitation سر بریدن
decapitate سر بریدن
decapitated سر بریدن
truncate بریدن
incises بریدن
mangles بریدن
mangling بریدن
severs بریدن
severing بریدن
amputate بریدن
amputated بریدن
amputates بریدن
amputating بریدن
incise بریدن
decapitates سر بریدن
decapitating سر بریدن
haggling بریدن
haggles بریدن
haggled بریدن
haggle بریدن
carvings بریدن
carves بریدن
to cut off بریدن
carved بریدن
stumps بریدن
to ring off بریدن
truncating بریدن
sever بریدن
chopped بریدن
chop بریدن
skive بریدن
skived بریدن
skives بریدن
skiving بریدن
stag بریدن
stags بریدن
severed بریدن
stumping بریدن
detruncate بریدن
scissoring بریدن
withdrawals بریدن
intercepts بریدن
intercepting بریدن
intercepted بریدن
intercept بریدن
defervescence بریدن تب
cut بریدن
withdrawal بریدن
cuts بریدن
rifts بریدن
dissevere بریدن
dissever بریدن
cut off بریدن
cut back بریدن
resect بریدن
expeditate بریدن
slice بریدن
exscind بریدن
sects بریدن
sect بریدن
slices بریدن
excision of clause بریدن
rift بریدن
dentate دندانه
trifid سه دندانه
dentation دندانه
peg دندانه
indented دندانه دندانه
pegs دندانه
cogging دندانه
dent دندانه
denticle دندانه
nicked دندانه
denticulate دندانه دندانه
bidentate دو دندانه
nick دندانه
tine دندانه
notches دندانه
sawtooth دندانه دندانه
saw toothed دندانه دندانه
undentate تک دندانه
serration دندانه
crenation دندانه دندانه
nicking دندانه
serra دندانه
jaggies دندانه ها
serrate دندانه دندانه
notch دندانه
indentation دندانه
jag دندانه
dented دندانه
cogs دندانه
cams دندانه
cam دندانه
threads دندانه
notche دندانه
thread دندانه
nib دندانه
tooth دندانه
mordant دندانه
crinkling دندانه دندانه
nibs دندانه
leaf دندانه
crinkles دندانه دندانه
cog دندانه
crinkled دندانه دندانه
crinkle دندانه دندانه
nicks دندانه
indentations دندانه
sheaths دندانه
dents دندانه
denting دندانه
sheath دندانه
nid دندانه
et cetera وغیره
And so on and so forth. Etcetera et cetera . وغیره وغیره
etcaetera وغیره
scams گوش بریدن
scam گوش بریدن
intersected از وسط بریدن
intersect از وسط بریدن
axe با تبر بریدن
gore سه گوش بریدن
crosscut اریب بریدن
girdles حلقهای بریدن
hacks ضربت بریدن
goring سه گوش بریدن
hack ضربت بریدن
hacked ضربت بریدن
gores سه گوش بریدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com