Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (3 milliseconds)
English
Persian
resurvey
بررسی مجدد
Search result with all words
review
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewed
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviewing
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
reviews
مشاهده مجدد یا برگشت و بررسی
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
feasibility
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
Other Matches
charges
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement
پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inference
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inferences
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
regenerates
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate
1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
automatics
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
cyclic redundancy check
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
reflorescence
مجدد
renewed
مجدد
seconding
مجدد
furthers
مجدد
furthering
مجدد
furthered
مجدد
seconded
مجدد
seconds
مجدد
furthermore
مجدد
further on
مجدد
second
مجدد
further
مجدد
reactivation
فعالیت مجدد
reassurances
اطمینان مجدد
re attachment
توقیف مجدد
retrial
محاکمه مجدد
retrials
ازمایش مجدد
repayment
پرداخت مجدد
repayments
پرداخت مجدد
reload
بارکردن مجدد
retrials
محاکمه مجدد
reloaded
پر کردن مجدد
reloaded
بارکردن مجدد
re establishment
تاسیس مجدد
retrial
ازمایش مجدد
readjustments
سازگاری مجدد
readjustment
سازگاری مجدد
reloads
بارکردن مجدد
reloads
پر کردن مجدد
reallocation
تخصیص مجدد
reloading
بارکردن مجدد
reloading
پر کردن مجدد
re claim
تقاضای مجدد
redrawing
رسم مجدد
regenerate
تولید مجدد
regenerated
تولید مجدد
regenerates
تولید مجدد
regenerating
تولید مجدد
rehearsal
تکرار مجدد
rehearsals
تکرار مجدد
redrawn
رسم مجدد
redraws
رسم مجدد
redrew
رسم مجدد
reload
پر کردن مجدد
resurgence
طغیان مجدد
reversion
ترجمه مجدد
redistribution
توزیع مجدد
rearrangement
ترتیب مجدد
repaint
رسم مجدد
rearrangements
ترتیب مجدد
redraw
رسم مجدد
revaluation
بهاگذاری مجدد
replenishing
تدارک مجدد
remand
بازداشت مجدد
remanded
بازداشت مجدد
remanding
بازداشت مجدد
remands
بازداشت مجدد
subdivision
تقسیم مجدد
subdivisions
تقسیم مجدد
replenish
پرکردن مجدد
replenish
تدارک مجدد
replenished
پرکردن مجدد
replenished
تدارک مجدد
remarriages
ازدواج مجدد
remarriage
ازدواج مجدد
replenishes
پرکردن مجدد
replenishes
تدارک مجدد
reissuing
چاپ مجدد
reissues
چاپ مجدد
rallied
اجتماع مجدد
rallies
اجتماع مجدد
rally
اجتماع مجدد
reorganization
سازماندهی مجدد
reorganization
تشکیلات مجدد
recount
شمارش مجدد
recounted
شمارش مجدد
recounting
شمارش مجدد
recounts
شمارش مجدد
revisit
ملاقات مجدد
revisited
ملاقات مجدد
revisiting
ملاقات مجدد
revisits
ملاقات مجدد
reissued
چاپ مجدد
replenishing
پرکردن مجدد
reissue
چاپ مجدد
reorganizing
سازماندهی مجدد
reorganizing
تشکیلات مجدد
reorganizes
سازماندهی مجدد
reorganizes
تشکیلات مجدد
reorganized
سازماندهی مجدد
reorganized
تشکیلات مجدد
reorganize
سازماندهی مجدد
reorganize
تشکیلات مجدد
reorganising
سازماندهی مجدد
reorganising
تشکیلات مجدد
reorganises
سازماندهی مجدد
reorganises
تشکیلات مجدد
reorganised
سازماندهی مجدد
reorganised
تشکیلات مجدد
re examination
بازپرسی مجدد
re-examination
بازپرسی مجدد
restoration
استقرار مجدد
reconditioning
تعمیر مجدد
recreation
خلق مجدد
recreations
خلق مجدد
reassurance
اطمینان مجدد
restatement
بیان مجدد
restatements
بیان مجدد
recurrence
رویدادن مجدد
recurrences
رویدادن مجدد
reinforcement
وضع مجدد
reproduction
تولید مجدد
reproductions
تولید مجدد
after shrinkage
انقباض مجدد
crossecheck
مقابله مجدد
revaluation
ارزیابی مجدد
reporduce
تولید مجدد
reformat
فرمت مجدد
restart
شروع مجدد
resupply
اماد مجدد
reexport
صادرات مجدد
reentrance
دخول مجدد
retransmission
مخابره مجدد
retransmission
ارسال مجدد
retread process
تعمیر مجدد
reeducation
تربیت مجدد
reebtry
تملک مجدد
reebtry
دخول مجدد
reebtry
ورود مجدد
regelation
انجماد مجدد
regeneracy
تولید مجدد
reshipment
حمل مجدد
republication
انتشار مجدد
rerun
اجرای مجدد
reoccur
فهور مجدد
renegotiation
مذاکره مجدد
renascence
زندگی مجدد
remotion
حرکت مجدد
resale
فروس مجدد
resale
حراج مجدد
resorption
مکیدن مجدد
reinterpretation
تفسیر مجدد
reintegration
استقرار مجدد
reinsurance
بیمه مجدد
reinfection
عفونت مجدد
redirection
راهنمایی مجدد
rededication
تقدیم مجدد
re-running
نمایش مجدد
reconviction
محکومیت مجدد
retake
گرفتن مجدد
retaken
گرفتن مجدد
recaption
توقیف مجدد
retakes
گرفتن مجدد
re-runs
نمایش مجدد
comeback
دستیابی مجدد
reconveyance
اعاده مجدد
comebacks
دستیابی مجدد
recompile
کامپایل مجدد
re-election
انتخاب مجدد
re-ran
نمایش مجدد
reconversion
گرایش مجدد
re-run
نمایش مجدد
re election
انتخاب مجدد
reapparition
فهور مجدد
reenlistment
سربازگیری مجدد
rededication
اهدا مجدد
retaking
گرفتن مجدد
recoupment
کسب مجدد
recrystallization
تبلور مجدد
reprogramming
برنامه نویسی مجدد
rebuild
نوسازی تعمیر مجدد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com