Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
lithotomy
برش مثانه برای خروج سنگ
Other Matches
blast
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
blasts
ضربه به گوی برای خروج ازماسه یا شن نرم
devices
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device
که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
deflation port
سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
vesica
مثانه
bladder
مثانه
bladders
مثانه
cyst
مثانه
urinary bladder
مثانه
cysts
مثانه
bladder stone
سنگ مثانه
cystoid
مانند مثانه
cystitis
اماس مثانه
cystocele
فتق مثانه
cystotomy
مثانه بری
cystoscope
مثانه بین
bladdery
دارای مثانه یا بادکنک
gravel
سنگ مثانه سنگریزه
bladdery
شبیه مثانه یابادکنک
bladder stone
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
vesical calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
cystolith
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
bladder calculus
سنگ مثانه
[پزشکی]
[بیماری]
swim bladder
کیسه هوای ماهی مثانه هوایی
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
lithontriptic
سنگ ابدان رااب میکندمحلل سنگ مثانه
propulsion
خروج
emission
خروج
exhausts
خروج
exhaust
خروج
emissions
خروج
exodus
خروج
egression
خروج
emersion
خروج
egress
خروج
prolapsus
خروج
outgo
خروج
exits
خروج
leakage or breakage
خروج
exit
خروج
outages
راه خروج
ejaculate
خروج منی
order off the field
حکم خروج
spurts
خروج ناگهانی
order off
حکم خروج
exeat
اجازهء خروج
emissions
صدور خروج
blow out
خروج ناگهانی
ingress and egress
دخول و خروج
defecation
خروج مدفوع
spurting
خروج ناگهانی
spurted
خروج ناگهانی
spurt
خروج ناگهانی
debouchment
خروج ازتنگنا
exit point
نقطه خروج
exhaust velosity
سرعت خروج
debouch
راه خروج
prolapse of the uterus
خروج سیبک
exhaust valve
شیر خروج
dump valve
شیر خروج
outage
راه خروج
ejaculates
خروج منی
eccentricity
خروج از مرکز
log out
خروج از سیستم
log off
خروج از سیستم
electron affinity
انرژی خروج
eccentricities
خروج از مرکزیت
angle of emergence
زاویه خروج
outlet
مجرای خروج
eccentricities
خروج از مرکز
outlets
مجرای خروج
light spill
خروج نور
eccentricity
خروج از مرکزیت
spermatism
خروج منی
logout
خروج از سیستم
work function
انرژی خروج
capital outflow
خروج سرمایه
ejaculated
خروج منی
transpiration
خروج نفوذ
emission
صدور خروج
ejaculating
خروج منی
emergency exit
در خروج اضطراری
out flow of capital
خروج سرمایه
emergency exit
خروج اضطراری
shell
برنامه خروج موقت
eccentricity
گریز یا خروج از مرکز
clearing outwards
اعلامیه خروج کشتی
steam tight
مانع خروج بخار
shelling
برنامه خروج موقت
clearance outwards
مجوز خروج کشتی
undoubling
خروج از دوبلگی شطرنج
Where is the emergency exit?
در خروج اضطراری کجاست؟
out flow of labor
خروج نیروی کار
outer work function
انرژی خروج بیرونی
eccentricities
گریز یا خروج از مرکز
primer leak
خروج گازاز ته چاشنی
fifo
خروج به ترتیب ورود
infinite
حلقهای که خروج ندارد.
freedom of entry and exit
ازادی ورود و خروج
exhausts
تخلیه کردن خروج
exhausts
خروج گاز یابخار
exhaust
خروج گاز یابخار
gas tight
مانع خروج گاز
exhaust
تخلیه کردن خروج
exophthalmos
خروج تخم چشم
inner work function
انرژی خروج درونی
shells
برنامه خروج موقت
eccentricity of the load
خروج از مرکزیت بار
obturator
الات مانع خروج گاز
clearance papers
اسناد خروج کشتی از بندر
ne exeat regno
دستور عدم خروج از مملکت
gangway
محل ورود و خروج از ناو
gangways
محل ورود و خروج از ناو
clearance outwards
مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
Please show me the way out I'll show you !
لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
trap house
محل خروج هدفهای متحرک
break cover
خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
exhaust pipe
لوله خروج بخار یا دود
choke ring
حلقه مانع خروج گاز
jets
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
muzzle energy
نیروی یک گلوله در موقع خروج از لوله
to shut in
تو نگاه داشتن از خروج جلوگیری کردن
exit road
راه خروج ازموضع یا سر پل یا منطقه فرود
jetting
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jetted
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
jet
خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
port of exit
مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
blowing
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
spermatorrhoea
خروج منی بدون اراده احتلام
exit
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
exits
خروج بازیگر از صحنهء نمایش دررو
valve
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
to take off one
رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
blowdown
خروج باقیمانده سوخت توسط فشار گاز
valves
دریچه ورود و خروج هوا درسیلندر غواصی
photoemission
خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
extravasattion
خروج ازمجرای طبیعی ریزش خون وغیره درانساج بدن
jet propulsion
نیروی عقب نشینی حاصله از فشار گازفشار خروج گاز
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
i/o
دستور برنامه نویسی کامپیوتری که امکان ورود یا خروج داده از پردازنده را میدهد
marketing
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
jet propulsion
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
deffered entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
timeout
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
mediastinal emphsema
اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
secession
تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
last in , first out
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
muzzle energy
انرژی جنبشی پرتابه درلحظه خروج از دهانه که نسبت به دهانه اندازه گیری میشود
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
overruns
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrun
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
overrunning
هنگامی که داده در حال ورودیا خروج از یک واحد بدون کنترل بوده و برنامه فعالیتی را اغاز میکند که نیازمندفرفیت کانال بیشتری میباشد
cyclotron
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
locked in
ناتوانی موج سوار در خروج از موج
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
period of concentration
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com