Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (23 milliseconds)
English
Persian
talk through one's hat
<idiom>
بزرگ جلوه دادن
Search result with all words
journalese
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
Other Matches
looms
بزرگ جلوه کردن رفعت
loom
بزرگ جلوه کردن رفعت
loomed
بزرگ جلوه کردن رفعت
looming
بزرگ جلوه کردن رفعت
show-offs
جلوه دادن
emblazonry
جلوه دادن
show-off
جلوه دادن
set off
جلوه دادن
to set off
جلوه دادن
highlighting
جلوه دادن
to put forward
جلوه دادن
show off
جلوه دادن
willful misrepresentation
عمدا" بد جلوه دادن
dwarfs
کوتاه جلوه دادن
dwarfing
کوتاه جلوه دادن
dwarfed
کوتاه جلوه دادن
cut a figure
خود را جلوه دادن
dwarf
کوتاه جلوه دادن
make over
<idiom>
بی تفاوت جلوه دادن
blazon
جلوه دادن منتشرکردن
give oneself away
<idiom>
گناهکار جلوه دادن
display highlighting
جلوه دادن تصویر
image enhancement
جلوه دادن تصویر
worsens
بدتر جلوه دادن
worsening
بدتر جلوه دادن
worsened
بدتر جلوه دادن
worsen
بدتر جلوه دادن
legitimizing
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimising
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimises
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimised
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimize
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimized
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimizes
منطقی و معقول جلوه دادن
legitimization
منطقی و معقول جلوه دادن
gloss over
<idiom>
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
antique wash
دواشور کردن فرش جهت کهنه و قدیمی جلوه دادن آن
Safavid period
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
flower design
طرح افشان گل
[این طرح جلوه ای از طرح لچک ترنج شاه عباسی است با تعداد زیادی گل که در کل متن ترنج خاصی را جلوه گر می سازد.]
medallion
با مدال بزرگ زینت دادن
medallions
با مدال بزرگ زینت دادن
My grandparents are six feet under.
<idiom>
پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania
مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
pan
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pan-
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
pans
حرکت دادن ملایم پنجره دید به صورت افقی در تصویری که آن قدر بزرگ است که به یکباره قابل نمایش نیست . 2-
museum piece
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
big game
صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous
دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil
آدم پیر
[پدر بزرگ ]
[مادر بزرگ]
shift keys
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
showy
پر جلوه
flaunts
جلوه
lustrous
پر جلوه
expressions
جلوه
showings
جلوه
showing
جلوه
flaunting
جلوه
flaunted
جلوه
sights
جلوه
sight
جلوه
manifestation
جلوه
bravery
جلوه
gaily
پر جلوه
glitzier
پر جلوه
glitzy
پر جلوه
manifestations
جلوه
meretriciousness
جلوه
seeming
جلوه
flaunt
جلوه
glitziest
پر جلوه
smarter
جلوه گر
resplendent
پر جلوه
smarting
جلوه گر
smartest
جلوه گر
show
جلوه
gorgeous
با جلوه
showed
جلوه
smarted
جلوه گر
shows
جلوه
flourishes
جلوه
smart
جلوه گر
flourished
جلوه
expression
جلوه
flourish
جلوه
smarts
جلوه گر
so large
چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparent
پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam
مادر بزرگ ننه بزرگ
panache
خودنمایی جلوه
pomposity
جلوه وشکوه
gloss
جلوه فاهر
lustre
جلوه درخشش
resplendence
درخشندگی جلوه
to show up
جلوه گر شدن
coloratura
زیر و بم و جلوه
resplendency
درخشندگی جلوه
display
جلوه نمایاندن
displayed
جلوه نمایاندن
luster
جلوه درخشش
flashily
جلوه کنان
exhibitive
جلوه دهنده
withers
جلوه گاه
self display
جلوه گری
displays
جلوه نمایاندن
glitz
هر چیز پر جلوه
displaying
جلوه نمایاندن
emotional expression
جلوه هیجانی
coloraturas
زیر و بم و جلوه
cray
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
parades
نمایش با شکوه جلوه
loomed
جلوه گری ازدور
looms
جلوه گری ازدور
lustre
درخشیدن جلوه داشتن
flash
بروز ناگهانی جلوه
flashed
بروز ناگهانی جلوه
looming
جلوه گری ازدور
gaudiness
خودنمائی جلوه فروشی
loom
جلوه گری ازدور
parading
نمایش با شکوه جلوه
parade
نمایش با شکوه جلوه
paraded
نمایش با شکوه جلوه
flashes
بروز ناگهانی جلوه
luster
درخشیدن جلوه داشتن
finicking
جلوه فروش مشکل پسند
blazonry
نمایش و جلوه هنری پرشکوه
playback rate scale factor
و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
Floret
[rosette]
[طرح گل رزی با حالتی منظم و هندسی که جلوه ای از یک شکوفه را مجسم می سازد.]
reduce
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
Ertman gul
[نوعی طرح گل در قالی های ترکمن که بصورت لوزی بافته شده و در دو انتها جلوه ای از شاخ قوچ را نشان می دهد.]
gold lace
[braids]
گلابتون
[نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
Dudley carpet
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
dragon sumak
طرح سومک اژدهایی
[این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
consented
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting
اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
garden design
طرح باغی
[با تقسیمات مستطیلی بصورت باغچه ها و چهارباغ و حوض و آبروها. این طرح از قرن بازدم میلادی مشاهده شد و جلوه ای از حیاط خانه ها و کاخ ها را نشان می دهد.]
lamp
قندیل
[این نماد در اکثر فرش های محرابی از سقف محراب آویزان بوده و یا در متن فرش جلوه گر می باشد. عده ای استفاده از آن را نشانه اشائه نور خداومد می دانند.]
tree of life
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
Lenkoran medallion
ترنج لن کران
[این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
kepse motife
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
Miri design
طرح بته میری
[طرح بته جقه]
[این طرح که جلوه ای از درخت سرو را نشان می دهد بصورت ردیف های تکراری و قرینه کل فرش را در بر می گیرد.]
Mejidian style
طرح مجید
[این طرح جلوه ای از طرح محرابی و ترکیب با گل فرنگ است که بدلیل علاقه عبدالمجید، سلطان ترکیه به این طرح آنرا به او نسبت داده اند.]
hands of Fatima
طرح دستان فاطمه
[نوعی فرش محرابی که در آن دو نگاره کف دست استفاده می شود و جلوه ای از حالت سجود یک مسلمان و اشاره به اصول دین را نشان می دهد. این طرح بیشتر مربوط به قفقاز و شرق ترکیه بوده است.]
gates
در بزرگ
canis majoris
سگ بزرگ
smallest
بزرگ نه
grossest
بزرگ
dignified
بزرگ
adult
بزرگ
highest
بزرگ
adults
بزرگ
bandog
سگ بزرگ
wallopings
بزرگ
canis major
سگ بزرگ
stour
بزرگ
gate
در بزرگ
smaller
بزرگ نه
enormous
بزرگ
biggest
بزرگ
bigger
بزرگ
great-
بزرگ
big
بزرگ
largest
بزرگ
larger
بزرگ
swingeing
بزرگ
spankings
بزرگ
spanking
بزرگ
eminent
بزرگ
voluminous
بزرگ
majestic
بزرگ
greatest
بزرگ
large
بزرگ
vasty
بزرگ
great
بزرگ
mighty
بزرگ
mightiest
بزرگ
majored
بزرگ
mightier
بزرگ
major
بزرگ
highs
بزرگ
high
بزرگ
small
بزرگ نه
grossing
بزرگ
majoring
بزرگ
extensive
بزرگ
gross
بزرگ
doyenne
زن بزرگ
doyennes
زن بزرگ
grossed
بزرگ
grosser
بزرگ
grosses
بزرگ
walloping
بزرگ
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com