Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (39 milliseconds)
English
Persian
unlace
بند کفش و غیره را باز کردن گشودن
Other Matches
untwist
گشودن جدا کردن
deciphers
کشف کردن گشودن سر
decipher
کشف کردن گشودن سر
deciphered
کشف کردن گشودن سر
auspicate
گشودن پیشگویی کردن
decodes
کشف کردن گشودن رمز
decode
کشف کردن گشودن رمز
decoded
کشف کردن گشودن رمز
To umravel a complication . to unlock adoor . to resolve ( untangle )a knotty problem.
گره از مشکلی باز کردن ( گشودن )
unpacks
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpack
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
marinade
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
marinate
[ترد کردن و طعم دارکردن گوشت با خیس کردن آن در ماست یا آب لیمو و غیره]
wrecks
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
beat around the bush
<idiom>
غیره مستقیم وبا طفره صحبت کردن
wreck
لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
reservation
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
reservations
رزرو کردن صندلی یااتاق در مهمانخانه و غیره کتمان
accessorize
اضافه کردن وسایل جانبی و تزئینات به لباس و اتاق و غیره
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
unties
گشودن
unfurls
گشودن
unlocking
گشودن
unlocks
گشودن
unfurling
گشودن
decipher
گشودن سر
unfurled
گشودن
unfurl
گشودن
unknit
گشودن
unlock
گشودن
deciphered
گشودن سر
untwine
گشودن
unhinging
گشودن
unhinges
گشودن
unhinge
گشودن
unloose
گشودن
deciphers
گشودن سر
unbrace
گشودن
inaugurate
گشودن
inaugurated
گشودن
unbolt
گشودن
inaugurates
گشودن
inaugurating
گشودن
declogging
گشودن
untying
گشودن
untie
گشودن
opens
گشودن گشادن
to open parliament
مجلس را گشودن
unbuttoned
گشودن دکمه
unweave
گره گشودن
unbuttons
گشودن دکمه
unbuttoning
گشودن دکمه
decodes
گشودن رمز
unbutton
گشودن دکمه
open
گشودن گشادن
opened
گشودن گشادن
decode
گشودن رمز
decoded
گشودن رمز
unseal
مهر چیزی را گشودن
unfolding
تاه چیزی را گشودن
unfolds
تاه چیزی را گشودن
unfold
تاه چیزی را گشودن
unfolded
تاه چیزی را گشودن
to be born
چشم به جهان گشودن
SGML
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند
spatula
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
spatulas
مرهم کش کاردک مخصوص پهن کردن و مالیدن مرهم روی پارچه و زخم و غیره
scull
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
sculled
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
skull
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
skulls
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن پاشنه یانوک پا
sculls
حرکت بجلو یا عقب باچسباندن و گشودن نوک یاپاشنه پا
grainer
و غیره
exoskeleton
مو و غیره
etcetera
و غیره
whatnot
غیره
fallow
غیره مزروع
track and field
دیسک و غیره
collective goods
پارک و غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
queueing
صف اتوبوس و غیره
queued
صف اتوبوس و غیره
queue
صف اتوبوس و غیره
etc
مخفف و غیره
infrastucture
راه اهن و غیره
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
kymograph
انقباض عضلات و غیره
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
venom
زهر مار و عقرب و غیره
wheal
ورم جای شلاق و غیره
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
racked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
reest
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
ghosts
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
emergence
امر فوق العاده و غیره منتظره
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
vol-au-vents
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
racks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
gangplank
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
pocket money .
پول تو جیبی ( مقرری روزانه ؟ هفتگه یا غیره )
golly
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
panel truck
یک نوع خودرو برای حمل بیسیم و غیره
gauge
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gangplanks
سکوب قابل حمل ونقل کشتی و غیره
gauged
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
breadstuff
مواد نان مانند گندم و ارد و غیره
coupe
کوپه یا اطاق داخل ترن ودلیجان و غیره
acrasy
بی اعتدالی در مصرف مشروبات الکلی و غیره شدت
gauges
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
precipitation
نزولات اسمانی مانند برف تگرگ و غیره
to fall over
[computer, programme, ...]
[موقتا]
کار نکردن
[دستگاهی یا برنامه ای و غیره]
to go clubbing
به باشگاه
[های]
شب رفتن
[برای رقص و غیره]
reference
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
gollies
حرف ندا برای بیان تعجب و غیره
references
کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
base complex
مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
masonary
مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
snubbing
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
channels
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
snubs
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
to have a binge
حسابی جشن گرفتن
[با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
relays
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
yarn sorting
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
relayed
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
roadwork
تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
spike
[in a curve/development etc.]
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
snubbed
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
snub
جلوگیری از حرکت طناب باپیچاندن دور تیر و غیره
Hungarian Activism
[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
channeling
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com