Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (11 milliseconds)
English	Persian
standard function	تابع استاندارد
Search result with all words
graphics	استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
support	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
Other Matches
nest	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests	1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
ieee	سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
document	روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented	روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting	روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization	طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
equivalence	1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
stubbed	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stub	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
libraries	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs	تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library	تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
extend	گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends	گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending	گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
POSIX	استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
PHIGS	برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source	استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
ODI	واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
re entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry	فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
high and dry <idiom>	استاندارد
standard	استاندارد
modulus	استاندارد
standards	استاندارد
canonical	استاندارد
standard rate	نرخ استاندارد
standard interface	رابط استاندارد
standard pitch	گام استاندارد
standard interface	واسطه استاندارد
atmosphere	اتمسفر استاندارد جو
dialect	ی در زبان استاندارد
atmospheres	اتمسفر استاندارد جو
standard measure	اندازه استاندارد
standard ohm	اهم استاندارد
standard pascal	پاسکال استاندارد
standard price	قیمت استاندارد
standard error	خطای استاندارد
standard costs	هزینههای استاندارد
secondary standard	استاندارد ثانویه
resistance standard	مقاومت استاندارد
primary standard	استاندارد اولیه
silver standard	استاندارد نقره
frequency standard	استاندارد فرکانس
standardized	استاندارد شده
standard specification	مقررات استاندارد
standards of living	استاندارد زندگی
standard of living	استاندارد زندگی
standard atmosphere	اتمسفر استاندارد
standard bar	میله استاندارد
standard candle	شمع استاندارد
standard cell	پیل استاندارد
standard condition	شرایط استاندارد
standard resistor	مقاومت استاندارد
standard section	پروفیل استاندارد
basic standard cost	قیمت استاندارد
standardised	استاندارد نمودن
standards	استاندارد همگون
traditional chess	شطرنج استاندارد
magnetic standard	اهنربای استاندارد
standardises	استاندارد نمودن
standard temperature and pressure	شرایط استاندارد
normal temperature and pressure	شرایط استاندارد
standardizing	استاندارد نمودن
standard	استاندارد همگون
nonstandard	غیر استاندارد
standardize	استاندارد نمودن
table lamp	لامپ استاندارد
boilerplate	متن استاندارد
standardizes	استاندارد نمودن
standard solution	محلول استاندارد
standard class	درجه استاندارد
standard specification	دستورات استاندارد
substandard	زیر استاندارد
standardization	استاندارد سازی
standardising	استاندارد نمودن
dialects	ی در زبان استاندارد
basic standard	استاندارد اولیه
calibration	مین یک بررسی استاندارد
standard conversion factor	ضریب تبدیل استاندارد
cut the mustard <idiom>	به حد استاندارد لازم رسیدن
primary standard grade	خلوص استاندارد اولیه
NDIS	واسط دستور استاندارد
ansi	کدهای استاندارد ANSI
data encyption standard	استاندارد حفافت داده
ambient quality standard	استاندارد کیفیت پرمون
standard oil company	استاندارد اویل کمپانی
clark	پیل استاندارد کلارک
mnemonic	استاندارد اختصار کلمه
pop up menu	منوی غیر استاندارد
standard oil company	شرکت نفت استاندارد
standard oxidation potential	پتانسیل اکسایش استاندارد
standard hydrogen electrode	الکتورد هیدروژن استاندارد
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom>	متناسب با استاندارد طبیعی
standard heat of formation	گرمای تشکیل استاندارد
ieee	واسط استاندارد IEEE
standard electrode potential	پتانسیل الکترود استاندارد
standard product cost	ارزش تولید استاندارد
standard electrode potential	پتانسیل استاندارد الکترود
standard penetration	ازمایش نفوذی استاندارد
dif	استاندارد مخصوص فایلهای داده
feed back	اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
international organisation for standard	موسسه بین المللی استاندارد
per standard compass	برحسب قطب نمای استاندارد
international standard atmosphere	اتمسفر استاندارد بین المللی
nybble	نصف طول بایت استاندارد
current standard cost	هزینه استاندارد و مورد قبول
ieee	استاندارد مون Token Bus
nibbling	نصف طول بایت استاندارد
nibbles	نصف طول بایت استاندارد
nibble	نصف طول بایت استاندارد
ntp	pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
calibrating standard	تنظیم شده به صورت استاندارد
metric	اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
nibbled	نصف طول بایت استاندارد
stp	pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
standard free energy of formation	انرژی ازاد تشکیل استاندارد
raunchiest	پست تر از استاندارد یا میزان متداول
RJ connector	استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
raunchy	پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchier	پست تر از استاندارد یا میزان متداول
standard	عیار قانونی استاندارد مقرر
standards	عیار قانونی استاندارد مقرر
bogies	گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
standardize	مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogeys	ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogey	گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey	ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
clouted	هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
standardising	مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
clout	هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouting	هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
Bell compatible modem	مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
density attitude	ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
FTAM	روش استاندارد ارسال فایل OSI
standardizing	مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardizes	مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
army standard score	نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
NetBIOS	استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
advanced	یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
clouts	هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
extended industry standard architecture	معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
ice point	دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
bogies	ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
ECMA	استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
ton	واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
eisa	معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
bogeys	گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
ansi	گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
Industry Standard Architecture	استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
standardised	مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
sop	رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
sops	رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
ieee	استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
standardises	مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
tons	واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
basics	کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
international file format	استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
asynchronous	2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
basic	کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
ieee	استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
depreciation of currency	کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
modularization	برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
qualities	استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
MCGA	استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
V series	استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
Green Book	مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
gauge railway	فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
Hewlett Packard	مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
quality	استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
differential effects	اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
leap frog test	استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند
density	دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
IFF	استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
half	دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
multicolour	استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
special	حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
densities	دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
SI	Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
interface	استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
standard item	اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
encryption	استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
PCMCIA	حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد
basic fortran	استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
normal	قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
interfaces	استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
physical	پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
PPQN	قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
lips	استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
par	حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
part	قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
servitor	تابع
amenable	تابع
apanage	تابع
subservient	تابع
dependent	تابع
citizen	تابع
sequent	تابع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com