Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (15 milliseconds)
English	Persian
date of acquisition	تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
Other Matches
depreciable	استهلاک پذیر
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
mundane era	تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
cum dividened	سهام با بهره متعلقه که بانفع خریدار جدید باشد
start of heading	شروع عنوان
accelerated depreciation	استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
accumulation	[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
prehistorical	پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
historical materialism	ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
as little as possible	اینقدر کم که امکان پذیر باشد
current expenditure	هزینهای که فایده ان منحصر به یک دوره مالی باشد
monument	لوحه تاریخی اثر تاریخی
monuments	لوحه تاریخی اثر تاریخی
set in <idiom>	تغییرات آب وهوا شروع وممکنه ادامه داشته باشد
paragraphs	- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
paragraph	- بیتی که آدرس شانزده هایی را شروع میکند که ضریب دو باشد
historic character	[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
tenant by sufference	هر گاه کسی ملکی رابا عنوان و سمت قانونی درتصرف داشته باشد و پس اززوال سمت
to make every effort	تک و پوی زدن [به هر دری زدن] تا آنجا که امکان پذیر باشد
markers	دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker	دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
keyword	1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
tenant by curtesy	عنوان شوهر است که بعد ازفوت زوجه اش در صورتی که از او فرزند مسلم الوراثتی داشته باشد که در زمان حیات زوجه متولد شده باشدمیتواند مادام العمر از ترکه غیر منقول مشارالیه استفاده کند
title	صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
titles	صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
implied trust	امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
set up	مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
eponym	عنوان دهنده عنوان مشخص
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
amortisement	استهلاک
wear and tear	استهلاک
amortization	استهلاک
dampest	استهلاک
damp	استهلاک
depreciation	استهلاک
sublation	استهلاک
dampers	استهلاک
merger	استهلاک
replacement investment	استهلاک
mergers	استهلاک
damping	استهلاک
allowance for depreciation	ذخیره استهلاک
depreciation	استهلاک ناچیزشماری
accelerated depreciation	استهلاک سریع
sinking	استهلاک نشست
redemption	بازپرداخت استهلاک
damping	استهلاک ارتعاش
damping power	امکان استهلاک
depreciation allowances	ذخیره استهلاک
depreciation rate	نرخ استهلاک
capital depreciation	استهلاک سرمایه
attenuation coefficient	ضریب استهلاک
amortization fund	وجه استهلاک
accelerated depreciation	استهلاک سریع
electrodynamic damping	استهلاک الکترودینامیکی
amortization	استهلاک وام
straight line method of depreciation	استهلاک به روش خط مستقیم
sinking fund	دخیره استهلاک دین
depreciation	کاهش بها استهلاک
entry	ثبت دردفتر ثبت
ascendable	تفوق پذیر فراز پذیر
ascendible	تفوق پذیر فراز پذیر
reparable	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
repairable	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
educable	تربیت پذیر تعلیم پذیر
educatable	تربیت پذیر تعلیم پذیر
mixable	امیزش پذیر امتزاج پذیر
date of acquisition	از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
corrosion fatigue	استهلاک در اثر زنگ زدگی
appraisal method of depreciation	روش تعیین هزینه استهلاک
start off	شروع کردن شروع شدن
monumental	تاریخی
historical	تاریخی
historic	تاریخی
epochal	تاریخی
historcicism	مکتب تاریخی
historical dynamism	دینامیسم تاریخی
historical dynamism	پویایی تاریخی
historical dynamism	پویائی تاریخی
metachronism	اشتباه تاریخی
historical development	توسعه تاریخی
historical development	سیر تاریخی
heritage asset	میراث تاریخی
quasi historical	نیم تاریخی
chronological	بترتیب تاریخی
ogygian	ماقبل تاریخی
historical theories	نظریههای تاریخی
parachronism	اشتباه تاریخی
prehistoric	ماقبل تاریخی
prehistoric	پیش تاریخی
historical process	پویش تاریخی
historical process	فرایند تاریخی
historical necessity	ضرورت تاریخی
historical method	روش تاریخی
chronologic	بترتیب تاریخی
coevality	هم تاریخی معاصری
metachronism	لغزش تاریخی
historical determinism	جبر گرایی تاریخی
chronologic	دارای تسلسل تاریخی
epoch	عصرتاریخی حادثه تاریخی
epochs	عصرتاریخی حادثه تاریخی
alienee	خریدار
customer	خریدار
bargainee	خریدار
customers	خریدار
buyer	خریدار
shoppers	خریدار
buyers	خریدار
shopper	خریدار
purchaser	خریدار
purchasers	خریدار
shoppers	خریدار ها
purchasers	خریدار ها
vendee	خریدار
buyers	خریدار ها
buyer	خریدار
vendee	خریدار
purchaser	خریدار
shopper	خریدار
offeree	خریدار
vendees	خریدار ها
a closed mouth catches no flies <proverb>	تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine	مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
adaptable organism	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
Celtic cross	[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
chronogram	نشان دادن سنوات تاریخی
they are of no historical	هیچ اهمیت تاریخی ندارد
euhemerism	اساس تاریخی برای افسانه ها
He delivered a historic speech.	نطق تاریخی یی ایراد کرد
philologist	ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
producer buyer	خریدار صنعتی
caveat emptor	اخطار به خریدار
salvager	خریدار اسقاط
marginal buyer	خریدار نهائی
hottest	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot	شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
time capsule	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
vandalizing	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
protohistory	مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
vandalized	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalised	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
euhemerize	اساس تاریخی قائل شدن برای
swagman	خریدار مال دزدی
spoilsman	خریدار غنائم جنگی
receiver of stolen goods	خریدار مال مسروقه
tout	خریدار پیدا کردن
touts	خریدار پیدا کردن
touted	خریدار پیدا کردن
touting	خریدار پیدا کردن
on approval	مشروط به رضایت خریدار
bona fide purchaser	خریدار با حسن نیت
mace greff	خریدار اجناس مسروقه
launching area	منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
escutcheon	سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
red letter day <idiom>	روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
cromlech	ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
menhir	سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
buyer's market	بازار مناسب برای خریدار
broaching	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach	ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
maintenance	جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
hotbed	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbeds	بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
initiation	شروع کار شروع
price taker	خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
trade discount	تخفیف عمده از طرف تولیدکننده به خریدار
imperfect competition	حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
geochronology	شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
moses antedates zoroastes	موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
ranges	مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
ranged	مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
range	مجموعه موضوعاتی که خریدار از بین آنها انتخاب میکند
receivers	خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
real income	مقدار کالا وجنسی که خریدار با درامدمحدودش میتواند بخرد
receiver	خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
confirming house	موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
approval	نوعی فروش که در آن خریدار در صورت رضایت پور را می پردازد
open back	[نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
free issue materials	موادی که خریدار جهت تولیدکالای موردنیاز خود به سازنده میدهد
unpopulated board	تخته مداری که مولفههای ان باید توسط خریدار تهیه شوند
del credere	ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
historcicism	فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
searchingly	بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com